پاسخ به:دفاع مقدس
شنبه 3 مرداد 1388 10:14 AM
مادر نگفته بود
سالي گذشت باز نيامد و عيد شد
گيسوي مادر از غم بابا سپيد شد
امروز هم نيامد و غم خانه را گرفت
امروز هم دو مرتبه باران شديد شد
مادر كنار سفره كمي بغض كرد و گفت
امسال هم بدون تو سالي جديد شد
تير و آذر و اسفند و... خون دل ده سال
تا فاو و فكه رفت ولي نااميد شد
ده سال گريه هاي مرا ديد و بغض كرد
حرفي نزد نگفت چرا ناپديد شد
رنگ پنجره هاي اتاق من ده سال
هم رنگ چشم هاي سياه سعيد شد
¤
بعد از گذشت اين همه دلواپسي و رنج
مادر نگفته بود كه بابا شهيد شد
مريم سقلاطوني