0

مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي
یک شنبه 1 خرداد 1390  10:22 PM

اختلاف ظاهری بعضی آیات قرآن

مناظره شاگرد و استاد


شاگرد: من وقتی كه آیات قرآن را می‌خوانم و بعضی از آیات را با بعضی دیگر، كنار هم قرار می‌دهم، یك‌نوع اختلافی بین آن دو آیه می‌نگرم، علّت چیست؟ مگردر كلام خدا، اختلافی وجود دارد؟
استاد: هرگز در كلام خدا، اختلافی نیست و هیچ‌گونه تضادّی در میان آیات قرآن وجود ندارد
[1] و در خود قرآن در آیه 82 سوره نساء می‌خوانیم: «وَلَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللّهِ لَوجَدُوا فِیهِ اِخْتِلافاً كَثِیراً ؛ و اگر قرآن از ناحیه غیر خدا بود، اختلافات فراوانی در آن می‌یافتند». و این یكی از دلائل حقّانیّت قرآن است كه در سراسر آن تضاد و اختلافی نیست، و همین عدم اختلاف سند زنده‌ای بر اعجاز قرآن است و بیانگ
ر آن است كه قرآن، زائیده فكر بشر نیست بلكه از طرف خدا نازل شده است.
شاگرد: پس چه‌طور شده كه من گاهی در مقایسه بین آیات قرآن چنین احساسی را می‌كنم كه گوئی، اختلافی وجود دارد؟
استاد: یكی دو نمونه، از مقایسه خود را بیان كن، تا با بررسی آن، روشن شود كه آیا اختلافی وجود دارد یا نه؟
شاگرد: به عنوان مثال، دو نمونه را ذكر می‌كنم:
1. قرآن در بعضی از آیات آن قدر مقام انسان را بالا برده و به او بهاء داده كه می‌فرماید: « فَاِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ ؛ و هنگامی كه آدم را (انسان) را موزون نمودم و از روح خودم در آن دمیدم، او را سجده كنید»، سوره صاد ـ 72 و سوره حجر ـ 29). ولی در بعضی دیگر از آیات آن‌چنان مقام انسان را پائین آورده كه او را همانند چهارپایان بلكه پائین‌تر، خوانده است، چنان‌كه در آیه 179 سوره انعام می‌خوانیم: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الانْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لایَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ اَعْیُنٌ لایُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لایَسْمَعُونَ بِها اُولئكَ كَالاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ اُولئكَ هُمُ الْغافِلُونَ؛ «قطعاً گروه بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آفریدیم، آنها دلها (عقلها) دارند كه با آن نمی‌فهمند، و چشمانی دارند كه با آن نمی‌بینند، و گوشهائی دارند كه با آن نمی‌شنوند، آنها همانند چهارپایان بلكه گمراه‌ترند، آنان غافلانند».
استاد: بین این دو آیه مذكور، هیچ‌گونه اختلافی نیست، بلكه این دو آیه، انسانها را بر دو دسته نموده، خوبان و بدان، خوبان آنقدر در پیشگاه خدا دارای مقام هستند كه مسجود فرشتگان می‌باشند، و خداوند به فرشتگان فرمان داده كه به خاطر وجود آنها، سجده شكر بجا آوردند، ولی بدان به قدری در مقام پائین هستند كه از حیوانات پست‌ترند، زیرا با وجود داشتن گوهر گرانبهای عقل، راه حیوانات را پیموده‌اند. بنابراین، بهاء دادن آیه نخست به انسان، مربوط به جنبه‌های مثبت و استعدادهای عالی انسانی كه موجب كسب ارزشها می‌شوند، می‌باشد، و آیه دوّم مربوط به جنبه‌های منفی انسان است، كه او با اختیار خود آن‌همه استعدادهای رشد و تكامل خود را رها كرده و اسیر غرائز حیوانی خود شده است.
شاگرد: از بیانات قانع كننده شما سپاسگزارم، اینك اگر اجازه بدهید، نمونه دیگری را ذكر می‌كنم.
استاد: بفرمائید، آزاد هستید.
شاگرد: 2ـ در آیه 3 سوره نساء می‌خوانیم: «... فَانْكحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنی و ثُلاثَ وَ رُباعَ فَاِنْ خِفْتُم‌ْْ ْاَلا ّتَعْدِلُوا فَواحِدَهً ... ؛ با زنان پاك، ازدواج كنید، دو یا سه یا چهار همسر (ولی) اگر می‌ترسید عدالت را (در مورد همسران متعدّد) رعایت نكنید، تنها به یك همسر قناعت نمائید.»، مطابق این آیه، در اسلام انتخاب همسر تا چهار عدد برای مرد در صورت رعایت عدالت، جایز است. ولی در آیه 129 همین سوره می‌خوانیم: «وَلَنْ تَسْتَطِیعُوا اَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَلَو‌ْ حَرَصْتُمْ: «و هرگز نمی‌توانید در میان زنان عدالت كنید، هر چند كوشش نمائید».
نتیجه این‌كه: طبق آیه نخست، تعدّد زوجات، جایز است و مشروط به رعایت عدالت می‌باشد، ولی طبق آیه دوّم، به خاطر این‌كه رعایت عدالت بین همسران ممكن نیست، پس انتخاب بیش از یك همسر جایز نیست، به این ترتیب بین این دو آیه یك‌نوع اختلاف و دوگانگی وجود دارد.
استاد: اتّفاقاً همین مطلب در عصر امام صادق ـ علیه السّلام ـ از طرف منكران خدا مانند ابن ابی العوجاء مطرح شد، و هشام‌بن حكم پاسخ این اشكال را از امام صادق ـ علیه السّلام ـ گرفت، و به اشكال كنندگان جواب داد و آنها قانع شدند
[2] آن جواب این است كه: عدالت در آیه نخست به معنی عدالت در رفتار و كردار و حقوق همسری است، ولی عدالت در آیه دوّم به معنی عدالت در تمایلات قلبی است، بنابراین تضادی بین این دو آیه نیست، اگر كسی رعایت عدالت بین همسران در رفتار و كردار كند، گرچه نتواند رعایت عدالت در تمایلات قلبی را بنماید، می‌تواند دارای چند همسر (تا چهارعدد) باشد.
شاگرد: چرا عدالت در این دوآیه را دو گونه معنی كنیم، با این‌كه عدالت یك معنی دارد؟
استاد: از نظر ادبی، اگر قرینه‌ای در كار باشد، می‌توان از واژه‌ای معنی مجازی دیگر، یا معنی باطنی آن اراده شود، در دو آیه مورد بحث قرینه‌ی روشنی وجود دارد، كه منظور از عدالت در آیه نخست، عدالت در رفتار و كردار است چنان‌كه ظاهر آیه، همین مطلب را اقتضا می‌كند، ولی در آیه دوّم، در دنبال آیه می‌خوانیم: «فَلا تَمِیلُوا كُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَروُها كَالْمُعَلَّقَهِ ؛ تمام تمایل خود را متوجّه یكی از همسرانتان نسازید كه دیگری را به صورت رها شده و بلاتكلیف در آورید». از این فراز فهمیده می‌شود كه منظور از عدم استطاعت بر رعایت عدالت، كه در آغاز آیه آمده، عدم آن در تمایلات قلبی است، نه عدم آن در رفتار و كردار و رعایت حقوق همسران. بنابراین هیچ‌گونه تضادی بین این دو آیه، وجود ندارد.
شاگرد: از بیان منطقی و جالب شما كه مرا قانع كرد، سپاسگزارم.

[1] . برای دریافت این مطلب مناظره 30 این كتاب را بخوانید.
[2] . تفسیر برهان، ج1، ص 220.

محمد محمدي اشتهاردي-يكصد و يك مناظره ص 430

 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها