0

مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي
یک شنبه 1 خرداد 1390  9:44 PM

 
ایمان امام علی ـ علیه السّلام ـ

مناظره دانشمند سني با سلطان الواعظين


دانشمند سنّی: این مطلب ثابت است واحدی این معنا را انكار نكرده كه علی ـ علیه‎السّلام ـ اسبق از همه امت، در اسلام بوده و خلفای معظم (ابوبكر و عمر و عثمان) مدتی بعد از آن حضرت ایمان آوردند ولی ایمان آنها با ایمان علی ـ علیه‎السّلام ـ فرق داشت وقطعاً ایمان آنها از ایمان علی ـ علیه‎السّلام ـ افضل بوده زیرا علی ـ علیه‎السّلام ـ طفلی نابالغ بود ولی ابوبكر و عمر و عثمان هرسه شیخی كبیر و با عقلی كامل بودند و بدیهی است كه ایمان صاحب عقل كامل از ایمان طفلی نورسیده و نابالغ أفضل است؛ بعلاوه اینكه ایمان علی ـ علیه‎السّلام ـ از روی تقلید بوده زیرا قطعاً بچه نابالغ و غیر مكلّف ایمان نمی‎آورد مگر از روی تقلید و ما می‎دانیم كه علی ـ علیه‎السّلام ـ هنگامی كه ایمان آورد، طفلی دوازده یا سیزده ساله بوده و تكلیفی بر او نبوده و لذا باید گفت قطعاً تقلیداً ایمان آورده ولی ایمان سایر خلفاء تحقیقی و از روی فكر و اندیشه بوده و ایمان تحقیقی از ایمان تقلیدی افضل است.
مرحوم سلطان الواعظین: از شما سؤالی می‎كنم كه آیا ایمان علی ـ علیه‎السّلام ـ در حالیكه طفل بود به میل واراده خودش بوده یا به دعوت رسول الله ـ صلی‎الله علیه و آله ـ ایمان آورد؟
دانشمند سنّی: جواب شما مسلم است كه به دعوت رسول خدا ـ صلی‎الله علیه و آله ـ بوده نه به میل و اراده خود.
مرحوم سلطان الواعظین: آیا رسول اكرم ـ صلی‎الله علیه و آله ـ، علی ـ علیه‎السّلام ـ را دعوت به اسلام نمود و می‎دانست كه تكلیفی بر طفل قبل از بلوغ نیست یا نمی‎دانست؟ اگر بگویید نمی‎دانست، نسبت جهل به آن حضرت داده‎اید و اگر می‎دانست كه طفل صبّی را تكلیفی در دین نمی‎باشد، ولی مع ذلك او را دعوت به اسلام كرده، در این صورت باید بگویید كار لغو و عبث و بی جایی كرده و بدیهی است كه نسبت دادن لغو و عبث به رسول الله ـ صلی‎الله علیه و آله ـ محققاً كفر است، زیرا كه پیامبر ـ صلی‎الله علیه و آله ـ مبرّا و به دور از عبث و لغو است و خداوند در مورد او فرموده است: «و ما یَنْطِقُ عن الهوی، إن هو الّا وَحیٌ یُوحی»
[1]
پس باید گفت كه رسول گرامی اسلام ـ صلی‎الله علیه و آله ـ قطعاً علی ـ علیه‎السّلام ـ را لایق و آماده دعوت می‎دانسته و لذا او را به اسلام دعوت كرده؛ علاوه بر این، صغر سنّ منافی با كمال عقل نیست، زیرا بلوغ دلیل بر وجوب تكلیف نیست بلكه بلوغ در احكام شرعیه مراعات می‎شود نه در امور عقلیّه و ایمان از امور عقلیّه است نه تكلیف شرعی؛ پس ایمان علی ـ علیه‎السّلام ـ در كوچكی از فضایل آن حضرت می‎باشد.
نظیر این مطلب را خداوند متعال درباره حضرت عیسی بن مریم ـ علیه‎السّلام ـ كه تازه به دنیا آمده بود چنین خبر می‎دهد كه گفت: «إنّی عَبدُاللهِ آتانِیَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیّاً وَ جَعَلَنی مُبارَكاً»
[2]
و درباره حضرت یحیی ـ علیه‎السّلام ـ می‎فرماید: «و آتیناهُ الْحُكْمَ صَبیّاً»
[3]
علاوه بر تمام اینها، بسیاری از علمای بزرگ اهل سنّت به این مطلب اعتراف كرده‎اند؛ مثلاً سلیمان بلخی از احمد بن عبدالله شافعی از عمر بن خطاب نقل می‎كند كه گفت: «من و ابوبكر و ابو‎عبیده جرّاح و جماعتی از صحابه خدمت رسول خدا ـ صلی‎الله علیه و آله ـ بودیم؛ پس آن حضرت دست مبارك را بر شانه علی بن ابیطالب ـ علیه‎السّلام ـ زد و فرمود: «یا علیّ! انتَ اَوَّلَ المؤمنینَ ایماناً وَ اوَّلُهُمْ اسلاماً وَ أنْتَ مِنّی بمنزلهِ هارونَ مِنْ موسی»
[4]
و نیز امام احمد بن حنبل در مسند نقل می‎كند كه ابن عباس گفت: «من و ابوبكر و ابوعبیده جراح و جمع دیگری از صحابه در خدمت رسول خدا ـ صلی‎الله علیه و آله ـ بودیم، پس آن حضرت دست مبارك را به كتف علی بن ابیطالب ـ علیه‎السّلام ـ زد و فرمود: «یا علیّ! انتَ اَوَّلُ المسلمینَ إسلاماً و ؤنتَ اوّلُ المؤمنینَ ایماناً وَ أنْتَ مِنّی بمنزلهِ هارون مِنْ موسی؛ كًذَبَ یا علیُّ مَنْ زَعَمَ انَّه یُحِبُّنی وَ یُبْغِضُكَ»
پس علاوه بر آنكه علی ـ علیه‎السّلام ـ اسبق از همه مسلمین ایمان آورد، فضلیت دیگری نیز برای او در این باب ثابت می‎شود و آن از خصائص مخصوصه اوست و آن این است كه اسلام علی ـ علیه‎السّلام ـ از روی فطرت بود ولی اسلام ابوبكر و عمر و عثمان از كفر بوده؛ چرا كه آنها سالیان سال در مقابل بت‎ها سجده می‎كردند و بیش از نیمی از عمر خود را مشرك بودند، در حالیكه علی ـ علیه‎السّلام ـ طرفه العینی میل به كفر و شرك ننمود؛ چنانچه خود آن حضرت در نهج البلاغه فرموده است: «فَإنَی وُلِدّتُ عَلی الْفِطْرَهِ وَ سَبَقْتُ إلی الایمانِ وَ الْهجْرَهِ»

دانشمند سنّی چون این دلائل محكم و متقن را شنید، دم فرو بست و چیزی نگفت.

[1] . سوره نجم آیه 3و4
[2] . سوره مریم آیه 19.
[3] . سوره نجم آیه 3و4
[4] . ینابیع المودّه، ص202.

سلطان الواعظين شيرازي-شب‎هاي پيشاور، ،ص393

 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها