0

مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي
یک شنبه 1 خرداد 1390  9:44 PM

علی (ع) كشته راه عدالت

مناظره دانشمندي بنام حقجو و حميد


بین دو دانشمند اسلامی به نام حقجو و حمید، چنین مناظره شد:
حمید: ما وقتی كه زندگی امام علی ـ علیه السّلام ـ را مشاهده می‌كنیم، بیشتر ابعاد زندگی او با جنگ و جهاد آمیخته شده است، جنگ او در عصر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ البتّه به فرمان پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ بود و جنگ با مشركان بود، و هیچ‌گونه شبهه‌ای در شایستگی و لزوم آن جنگ‌ها در میان نیست، ولی جنگ‌های امام علی ـ علیه السّلام ـ در عصر خلافت خود كه سراسر عمر خلافت او را (كه چهار سال و نُه ماه از سال 36 تا 40 ه‍ . ق بود) فرا گرفت، مانند جنگ جمل و جنگ صفّین و جنگ نهروان، و در این جنگ‌ها آن حضرت با مسلمانان می‌جنگید، مناسب بود كه آن حضرت با سران قوم سازش كند، تا موجب نابودی عوامل جنگ شده و آنهمه خونریزی رخ ندهد.
حقجو: ما امام علی ـ علیه السّلام ـ را به عنوان یك انسان كامل، و یك حق‌پرست مخلص و قاطع می‌شناسیم، او در عصر رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ با مشركان و كافرانی كه سدّ راه اسلام، و مخالف با اسلام بودند می‌جنگید، و در عصر خلافت خود نیز با كسانی می‌جنگید كه پوسته‌ای از اسلام را گرفته بودند و مغز اسلام را به دور افكنده بودند، همان منافقانی كه به نام اسلام، آبروی اسلام را می‌بردند و اسلام را از محتوا خارج نمودند، و آن را به عنوان وصول به اهداف نفسانی خود، یدك می‌كشیدند، بنابراین اگر دقّت كنیم زیان این گروه به اسلام، بیشتر از زیان مشركان است.
حمید: امام علی ـ علیه السّلام ـ می‌توانست سران «ناكثین» (بیعت شكنان و آتش‌افروزان جنگ جمل) و «قاسطین» (طاغوتیان ضدّ اسلام حقیقی، مانند معاویه و حامیانش) و «مارقین» (تندروهای كج‌فهم از خوارج) را ببیند و مناصب و مقاماتی را به آنها داده و با بیت‌المال، آنها را جذب نماید، و به اصطلاح حق‌السّكوت به آنها بدهد، تا آنها را رام سازد.
حقجو: این طرز بیان شما نشان می‌دهد كه شما بین یك رهبر و فرمانروای عادی، كه مصالح شخصی خود را بر مصالح الهی مقدّم می‌دارد، با رهبر الهی كه مجری فرمان خداست، فرقی نگذاشته‌ای، از این‌رو در اشتباه هولناكی افتاده‌ای. بهتر این است كه به طور خلاصه به بررسی عوامل اصلی سه جنگ بزرگ عصر خلافت امام علی ـ علیه السّلام ـ بپردازیم، تا مطلب، روشنتر گردد. ریشه اصلی بروز جنگ جمل و صفّین، همان اشرافیّت و تبعیضات نشأت گرفته از زمان جاهلیّت بود، كه آتش‌افروزان جنگ جمل و صفیّن، می‌خواستند آن را به صورت وسیع‌تر، وارد اسلام نمایند. در ماجرای جنگ جمل، افرادی مثل طلحه و زبیر و ... از مقام رهبری امام علی ـ علیه السّلام ـ امتیازات برتری، می‌خواستند، آنها صریحاً می‌گفتند: فلان مقام و پست (مثلاً فرمانداری كوفه و بصره) را به ما واگذار، و بیت‌المال هنگفتی را در اختیار ما قرار بده. معنی این تقاضای پلید، این بود كه بار دیگر عدّه‌ای ـ كه گوئی از دماغ فیل افتاده‌اند ـ بساط اشرافیّت و تبعیضات و بی‌عدالتی را به راه اندازند، آن هم به نام اسلام. علی ـ علیه السّلام ـ هرگز حاضر نبود كه خود‌خواهان افزون‌طلب را به خاطر یك رشته مصالح شخصی، بر جان و مال مردم، مسلّط كند، امام علی ـ علیه السّلام ـ یك انسان خداپرست بود، نه یك «آدمك ماكیاولیست» كه به مصالح زودگذر مادّی و شخصی بیندیشد و همه ارزشهای الهی را فدای هوسهای مادّی كند. در مورد جنگ صفّین نیز، معاویه رسماً از حضرت علی ـ علیه السّلام ـ خواست، حكومت شام را با تمام اختیارات آن، به او واگذار كند، و روشن بود كه معاویه می‌خواست با اختیارات تامّ، خویشان و نزدیكان بلی قربان‌گو و شكم‌پرست را بر جان و مال مردم مسلّط نماید، و یك حكومت سراسر اشرافی و تبعیض، به وجود آورد. آیا علی ـ علیه السّلام ـ می‌توانست ستمگران هوسباز را حاكم بر جان و مال مسلمانان كند؟ آیا چنین سازش پلید و خائنانه، درست است؟ در همان عصر افرادی مانند«مغیرهبن شعبه» زیر ماسك «النّصیحه لامراء المسلمین» چنین پیشنهادهائی به امام علی ـ علیه السّلام ـ نمودند، ولی آن حضرت با كمال قاطعیّت، در پاسخ فرمود: «وَ لَمْ یَكُنْ اللّهُ لِیَرانِی اَتَّخِذُ الْمُضِلِّینَ عَضُداً ؛ هرگز خداوند مرا این‌گونه نخواهد دید كه گمراهان را به عنوان بازوی خود، انتخاب كنم»
[1]. حتّی بعضی از یاران آگاه و فداكار علی ـ علیه السّلام ـ مانند عمّار‌یاسر و ابوالهیثم تیهان و ... كه از اوضاع اطلاع داشتند، به حضور امام علی ـ علیه السّلام ـ آمده و عرض كردند: «به طور موقّت، انعطاف نشان دهید، و برای سران قوم، امتیازی قائل شوید، تا بر ضدّ حكومت تو شورش نكنند، و بعضی از فرمانروایان ولایات را اگر‌چه شایسته نباشد بر سر كار باقی بگذارید، این‌ها رجال قوم هستند، ملاحظه آنها را بكنید ...»، امام علی ـ علیه السّلام ـ در پاسخ آنها فرمود:
«اَتَاْمُرونِّی اَنْ اَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلیِّتُ عَلَیْهِ، وَاللّهِ لا اَطُورُ بهِ ِما سَمَرَ سَمِیرُ و ما اَمَّ نَجْمُ فِی السَّماء نَجْماً ؛ آیا به من دستور می‌دهید، به كسانی كه تحت فرمانروائی من هستند، ستم كنم، تا یارانی گرد آورم، به خدا سوگند تا دنیا وجود دارد و تا ستاره‌ای دنبال ستاره دیگر، حركت می‌كند این كار را نخواهم كرد.»
[2]. به این ترتیب قاطعیّت امام علی ـ علیه السّلام ـ در برابر اشرافیّت و تبعیضات و بی‌عدالتی، موجب شد كه طرفداران اشرافیّت و تبعیضات، جنگ جمل و صفیّن را به وجود آوردند، و به دنبال آن، در دل جنگ صفیّن، نطفه جنگ نهروان، منعقد گردید، نیرنگ صلح‌طلبی معاویه، و بر سر نیزه قرار دادن قرآن، سپاه علی ـ علیه السّلام ـ را از درون، سست كرد، و ماجرا به حادثه تلخ و تحمیلی «حَكَمَین» منجر شد، و تندروهای كج‌فهم (خوارج)، همان یاران دیروز امام علی ـ علیه السّلام ـ او را كافر خواندند و در نتیجه جنگ نهروان به پیش آمد، و چند نفر از تفاله‌های آنها، كه یكی از آنها «ابن‌ملجم» بود، تصمیم بر قتل امام علی ـ علیه السّلام ـ گرفت، و سرانجام علی ـ علیه السّلام ـ را به شهادت رساند، امام علی ـ علیه السّلام ـ در راستای عدالت اسلامی، و پیكار با هر‌گونه اشرافیّت و تبعیضات، كشته شد، كه گفته‌اند: «قُتِلَ عَلِیٌّ لِشِدَّهِ عَدْلهِ ِ؛ «علی به خاطر قاطعیّت در اجرای عدالت كشته شد». از این‌رو هنگامی كه ضربت شهادت بر فرق سرش رسید، فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ‌ الْكَعْبَهِ ؛ «سوگند به خدای كعبه، رستگار و پیروز شدم». پیروزی و رستگاری علی ـ علیه السّلام ـ به این نبود كه به خاطر مصالح مادّی و شخصی خود، ارزشهای اسلامی را نادیده بگیرد، بلكه پیروزی و رستگاری او از این‌رو بود، كه تا پای شهادت برای تداوم ارزشهای اسلامی از جمله اجرای عدالت و خط بطلان بر هر‌گونه اشرافیّت و تبعیضات ایستاد. امام علی ـ علیه السّلام ـ خواست این‌گونه مصالح شخصی را فدای ارزشهای سیاسی و اجتماعی اسلام كند، تا مسلمانان در هر زمان، در برابر ستمگران، ایستادگی كنند، مثلاً با اسرائیل متجاوز به مذاكره ننشینند، و به مستكبران جهانخوار، دست دوستی ندهند، و اسلام محمّد ـ صلی اللّه علیه و آله ـ را از درون تهی ننمایند و به اسلام معاویه و یزید، تبدیل نسازند.
[1] . وقعه الصفین، ط مصر، ص 58.
[2] . نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 126.

محمد محمدي اشتهاردي-يكصد و يك مناظره ص 368

 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها