0

شعرهای دلتنگی

 
alibeiki
alibeiki
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 1003
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شعرهای دلتنگی
یک شنبه 6 اردیبهشت 1388  12:13 PM

دریا دل
دور از تو هر شب تا سحر ، گریان چو شمع محفلم

تا خود چه باشد حاصلی ، از گریه ی بی حاصلم ؟

چون سایه دور از روی تو ، افتاده ام در کوی تو
چشم امیدم سوی تو، وای از امید باطلم

از بسکه با جان و دلم ، ای جان و دل آمیختی
چون نکهت از آغوش گُل ، بوی تو خیزد از گِلم

لبریز اشکم جام کو؟ آن آب آتش فام کو؟
و آن مایه ی آرام کو؟ تا چاره سازد مشکلم

در کار عشقم یار دل، آگاهم از اسرار دل
غافل نیم از کار دل، وز کار دنیا غافلم

در عشق و مستی داده ام، بود و نبود خویشتن
ای ساقی مستان بگو ، دیوانه ام یا عاقلم؟

چون اشک می لرزد دلم از موج گیسوئی رهی
با آن که در طوفان غم ، دریا دلم دریا دلم
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها