وهابی‌ای که هم شیعه شد هم طلبه!

حوزه نیوز در خبری نوشت:

وقتی شنیدم طلبه ای از اندونزی در یکی از مدارس علمیه قم مشغول تحصیل علوم حوزوی است که با انقلاب اسلامی ایران به حقانیت مذهب تشیع دست یافته و پیرو آن شده بود، بر آن شدم تا او را بیابم و مصاحبه ای را پیرامون جزئیات شیعه شدنش جویا شوم.

گفت‌وگو با این طلبه اندونزیایی خواندنی است:

تا ۱۹سالگی همانند، دیگر اعضای خانواده ام از پیروان اهل سنت و شافعی مذهب بودم؛ پس از آن مدتی کوتاهی یعنی تا سن ۲۱سالگی وهابی شدم؛ البته نه آن وهابی های بی منطق و معتقد به آدم کشی، بعد از مدتی به عضو یک گروه اخوان المسلمین اندونزی که شعبه فرعی اخوان المسلمین مصر درآمدم و در مدت بسیار کوتاهی با این که جوان ترین عضو آن گروه بودم از تأثیرگذاران آن حزب معرفی می شدم؛ البته باید بگویم که تنها آرزوی مشترک تمامی اعضای گروه اخوان المسلمین، تشکیل حکومت اسلامی و دولت اسلامی است. متأسفانه اندیشه حمایت از تشکیل دولت اسلامی در کشور اندونزی به دلیل این که نزدیک به ۹۹درصد مردم این کشور ملی گرا هستند، طرفدار ندارد.

پس از آن که خبر پیروزی انقلاب اسلامی ایران به گوش رسید، بسیار خوشحال شدیم که حداقل یک حکومت اسلامی در نقطه ای از جهان به قدرت رسیده است. اما بعد از آن که متوجه حمله عراق به ایران شدیم، با خودمان فکر کردیم، ایران برای پیروزی انقلاب اسلامی، شهدای زیادی را داده و جوانان بسیاری از این کشور از دنیا رفته اند و قاعدتا باید برای دفاع از حکومت اسلامی خود، احتیاج به نیروهای جوان داشته باشد. از این رو با تعدادی دیگر از جوانان گروه اخوان المسلمین اندونزی عازم ایران شدیم تا از حکومت اسلامی ایران حمایت کنیم؛ البته از سوی دیگر نیز عشق به امام خمینی(ره) پیدا کرده بودیم و این بر انگیزه ما برای سفر به ایران و دفاع از حکومت جمهوری اسلامی ایران افزود. معتقد بوده و هستیم، امام خمینی(ره) نه فقط متعلق به ایرانی ها بلکه برای همه مردم جهان است، چون عشق به اسلام و حاکمیت اسلام داشتیم و امام خمینی(ره) این آرزوی ما را تحقق بخشیده بود.

وقتی برای اولین بار به ایران آمدیم و به شهر قم رسیدیم، مشاهده کردم در همین میدان شهداء، چادر سیاری برپا شده بود که برای ثبت نام عموم مردم برای حضور در جبهه اقدام می کرد. پیر و جوان برای رفتن به جبهه به این چادر مراجعه می‌کردند؛ وقتی شور و شوق جوانان را دیدم بسیار خوشحال شدم که یک حکومت اسلامی و رهبر آن، طرفدارانی این چنین عاشق دارد. ما هم دوست داشتیم که برای دفاع از جمهوری اسلامی ایران به جبهه های جنگ برویم، اما مسئولین جمهوری اسلامی به ما اجازه حضور در جبهه ها را نمی دادند؛ چرا که معتقد بودند، این امر باعث می شود موقعیت دیپلماتیک ایران در صحنه بین المللی بحرانی تر از قبل شود. بحرانی بودن موقعیت دیپلماتیک ایران به این دلیل بود که از یک طرف ایران پس از انقلاب، در دنیا موقعیت مطلوبی نداشت و به عنوان تروریست و کشوری خطرناک معرفی شد و از سوی دیگر، به عنوان خارجی وارد این کشور شده بودیم و به همین دلایل اجازه ندادند در جبهه ها حضور پیدا کنیم. باید گفت؛ استقامت ایرانی ها باعث شد که رفته رفته، جمهوری اسلامی در دل مسلمانان جهان جا بیفتد،

ما دوست داشته و داریم که تمام مردم دنیا، جهان بینی امام خمینی(ره) که آئینه اسلام و مذهب شیعه است را بشناسند.

در لابه لای دروس حوزوی با تحقیق روشن شد، مذهب شیعه حق است و مذهب قبلی ما باطل است، باطلی که هنوز بی خبر از حقیقتند. به همین دلیل ۶ماه پس از ورودم به ایران شیعه شدم.

به نظر من انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) نه فقط تأثیر بر شیعه بودن من، بلکه تأثیر بر شیعه بودن یا تغییر نگاه جهانیان به اسلام و تشیع داشته است.

مهمترین تأثیر انقلاب اسلامی ایران، این بود که تفکرات مردم دنیا نسبت به اسلام دچار انقلاب و دگرگونی شد؛ به گونه ای که نگاه اولیه غیر مسلمانان جهان به دین اسلام کاملا عوض شد؛ یعنی مردم دنیا قبل از انقلاب اسلامی، اسلام را به گونه ای می فهمیدند و بعد از انقلاب به گونه ای دیگر. در طول سال های حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از مردم دنیا، مسلمان شده اند که برای نمونه می توان به مسلمان شدن، بیش از ۵میلیون نفر در نیجریه و ۳۰هزار نفر در اندونزی در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد.

حتی اگر بسیاری از مردم دنیا، هنوز غیر مسلمان باشند، اما باید گفت؛ پس از انقلاب اسلامی ایران طرفداران مکتب تشیع بسیار زیاد شده است؛ مذهب تشیع نفوذ بسیار زیادی پس از انقلاب ایران در جهان داشت؛ برای مثال ۵۰درصد کتب منتشر شده در اندونزی، کتب مربوط به شیعیان است. در یک کلام می توان گفت؛ شاید هنوز بسیاری از مردم جهان شیعه نشده اند، اما طرز تفکرشان، به تفکری شیعی تبدیل شده است که این ها همه از برکات انقلاب اسلامی ایران و تغییر نگاه های مردم نسبت به این مذهب مقدس است.

مذهب تشیع به اندازه ای نفوذ کرده که بزرگان ادیان دیگر را نگران کرده است؛ برای مثال علمای اهل سنت در کشور اندونزی، هیچ سخنی را در باره مذهب تشیع نمی گویند، چون می دانند، اگر به صورت منفی سخن درباره شیعه بگویند، مردم می گویند این شیعه چیست و به دنبال شناسایی آن می روند، اگر مثبت بگویند، معلوم است و به همین دلیل سکوت را بهترین راه می دانند، تا شیعه بیش از این شناخته نشود.

با قاطعیت می توان گفت؛ انقلاب اسلامی ایران، دیوارهای ضخیمی که با سکوت درباره شیعه و به منظور عدم آگاهی مردم از این مذهب مقدس به وجود آمده بود را منهدم کرد؛ به گونه ای که بنده دانشجوی علوم دینی بودم، اما تا زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی نرسید، حتی نام شیعه را نشنیده بودم، بعد از انقلاب نه تنها نام شیعه را شنیدم، بلکه توانستم آن را شناخته و به آن روی بیاورم؛ بنابراین می توان گفت؛ انقلاب اسلامی ایران نام شیعه را در سطح جهان مطرح و پس از آن با برهان و دلیل درصدد اثبات حقانیت آن است.

به مردم ایران به خاطر استقامت شان در راه نظام جمهوری اسلامی و پاسداری از آن خسته نباشید می گویم، از آن ها می خواهم این نظام را حفاظت کنند. امروز ایران به واسطه جمهوری اسلامی به نعمات فراوانی دست یافته و حتی اگر این نعمات نیز نبود، همین نفس حاکمیت اسلام در آن، برای پاسداری از آن کافی بود.

امروز به جرأت می توان گفت؛ اکثر مردم دنیا طرفدار ایران هستند و در افکار عمومی جهانیان ایران جایگاه ویژه ای برای خود ساخته است.