0

پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان
جمعه 29 بهمن 1389  12:41 PM

پرسش :

مباني فرهنگي لازم براي توسعه ي اقتصادي چيست؟

پاسخ :


كشورهاي موفق در امر توسعه ي تكنولوژي، به ويژه مراحل پيش رفته ي آن، بدون رويارويي و هدايت فرهنگ عمومي توان رسيدن به چنين مرحله اي را نداشتند، در واقع اين كشورها، يا از قبل بستري مناسب و مملو از عناصر سازگار با توسعه در فرهنگ خود داشته اند و يا با برخوردي خردمندانه و دورنگر، اين بستر را براي تحقق خود اتّكايي در تكنولوژي آماده ساخته اند. برخي از اين عناصر از اهمّيّت و حساسيّت بيش تري برخوردارند و برخي فقط تسهيل كننده ي امر توسعه هستند كه به بعضي از آنها اشاره مي كنيم:
1. نگرش علمي، آمادگي براي تغيير وتحوّل و نوآوري. جوامع غربي، به صورت يك باور فرهنگي، به علم و كارايي آن معتقد گرديده، براي حل مشكلات، از متخصّصين مربوط به هر رشته استفاده نمودند. و به اين نتيجه رسيدند كه اگر بخواهند مشكلي را بدون علم و تخصّص حل كنند دچار حيرت و خطا خواهند شد. به عبارت ديگر، در فرهنگِ جامعه، اعتقاد به قانونمند و قابل پيش بيني بودن امور، غلبه يافت و از بينش هاي خرافي همراه با عقيده به شانس و تصادف كه افراد را نامنظم و غير مسؤول بار آورده، احياناً به سوي تنبلي و ايده ي جبرگرايي سوق مي دهد، پرهيز گرديد. در جوامع پيش رفته، روحيه ي استقبال از تغييرپذيري و گرايش به پويش و نوآوري، يك ارزش محسوب مي شود. كشورهاي توسعه يافته اين وظيفه را بر عهده ي نظام آموزشي خود قرار داده اند تا افراد را از سنين كودكي براي زندگي در محيطي پر تحوّل و تغيير پذير، آماده سازند.
يكي از صاحب‎نظران مي‎گويد:
علم‎پذيري يك مسئله ي تربيتي است؛ يعني اگر انسان‎ها و جوامع تربيت شوند، مي‎توانند به طرف فرهنگ علمي بروند. ما آن شرايط و زمينه‎هاي لازم تربيتي را ايجاد نكرده‎ايم، تا به طرف اين فرهنگ، حركت نماييم.[1]
بنابراين، اگر اين زمينه‎ها براي رشد و شكوفايي استعدادها ايجاد شود، مي‎توان فرهنگ جامعه را علمي كرد؛ زيرا علم، در جغرافياي خاصي محصور نمي‎ماند.
2. توجه جدّي به دنيا و مسائل مادّي. افراد يك جامعه، براي رسيدن به توسعه، بايد همراه با حفظ اعتقادات و ارزش هاي معنوي خود، به مسائل مادّي نيز توجّه جدّي داشته باشند و براي رسيدن به استقلال سياسي، اقتصادي و فرهنگي و كسب عزّت و سربلندي در ميان ساير ملل، بايد در جميع زمينه ها برنامه ريزي نموده، با آينده نگري و همتّي بلند و تلاشي خستگي ناپذير، در اين راه قدم بگذارند.
دنياي غرب، به خاطر عمل كردِ غلط و غير معقول ارباب كليسا در قرون وسطي، جهت اوّل را به كلّي كنار گذارد؛ زيرا ارزش هاي معنوي و اخلاقي كه پدران روحاني كليسا از آيين تحريف شده ي مسيحيّت، ترويج مي كردند، عملاً به صورت مانعي مهم در پيش رفت هاي علمي و توسعه يافتگي، درآمد و چنين محتوايي، همراه با رفتار خشونت آميز و غير منطقي با دانشمندان و محقّقين، باعث تنفّر و بيزاري عموم مردم از ارزش ها و اعتقادات مذهبي گرديد؛ لذا آنها اين گونه مطالب را به كلّي كنار گذاشته، صرفاً با تلاشي پي گير، در زمينه ي دوّم قدم نهادند؛ و اين سنّت الهي است كه اگر كسي براي دنيا هم تلاش و كوشش نمايد، خداوند او را به مقصودش مي رساند. (گرچه انگيزه ي الهي نداشته و در نتيجه، از پاداش و مقامات اُخروي محروم مي ماند).
3. تعهّد نسبت به كار. كار و فعاليت و روحيه ي تلاشگري، يكي از شرط هاي لازم براي توسعه در هر جامعه اي مي باشد و اين امر از ارزش هاي پذيرفته شده ي جوامع توسعه يافته و پيش رفته ي صنعتي است، به طوري كه كم تر موردي يافت مي شود كه تا اين اندازه قابل احترام باشد؛ تا آنجا كه در جوامع مزبور، پاره اي از اعمال و حركاتي كه در ساير جوامع سنّتي، پيش پا افتاده و كم ارزش است، بسيار جدّي تلقّي مي شود؛ به عنوان نمونه، هنگام كار، سيگار كشيدن، اتلاف وقت، صحبت هاي دوستانه و بي مورد و جولان دادن در محل هايي غير از محيط كار، به شدت مورد سرزنش قرار گرفته، قابل پذيرش نيست. (البتّه اهميّت كار و تلاش از نظر اسلام بحث ارزنده اي است كه فرصت ديگري را مي طلبد).
4. نظم پذيري جمعي و احترام به قانون. به طور كلّي رعايت نظم، احترام به ضوابط پذيرفته شده و رعايت آنها، شرط تداوم پيش رفت هاي علمي و تكنولوژيك در جوامع توسعه يافته ي كنوني است. در فرهنگِ آنها، براي هر چيز، ضابطه اي وجود دارد كه رعايت آن در شرايطي، الزامي است؛ در نتيجه مسؤوليت هر فرد مشخص است و به سلسله مراتب، احترام گذاشته مي شود. حاكميت اين روحيّه و فرهنگ در يك جامعه، ناشي از احترام به قوانين و مقررات است؛ زيرا افراد آگاهي كامل دارند كه رعايت قوانين به نفع همگان است؛ لذا انرژي دولتْ صرف مچ گيري و جلوگيري از تخلّفات و تعقيب متخلّفين، و انرژي مردمْ صرف فرار از مقررات نمي گردد و با برقراري جوّ اعتماد متقابل بين دولت ـ به عنوان كارگزار امر توسعه ـ و مردم، زمينه ي مشاركت عمومي در برنامه ريزي ها و اجراي آنها مهيّا مي گردد؛ اين امر به نوبه ي خود، از عناصر فرهنگي لازم براي توسعه است.
5. فرهنگ مشاركت عموم در برنامه ريزي، سياست گزاري و اجرا. فرهنگ مشاركت عموم در روند توسعه، در ميان اكثر كشورهاي پيش رفته ي صنعتي، جايگاه مناسبي دارد و در سيستم قانون گذاري و اجرايي اين كشورها، امري مقبول و پذيرفته شده است؛ ضرورت وجود چنين فرهنگي در يك جامعه ي در حال توسعه، از اين جهت است كه افراد يك كشور براي حركت در مسير توسعه ي مورد نظر و ايده ال خود، بايد نسبت به مسائل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگ كشور خود آگاهي كامل داشته، مقصد و هدف نهايي حركت خود را بشناسند و براي رسيدن به آن، تلاش و كوشش نمايند؛ زيرا تا مشاركت عمومي و يك رنگي و اعتماد متقابل بين آنان و دولتمردان به عنوان كارگزاران توسعه، وجود نداشته باشد، ممكن نيست اين مسير با موفقيّت طي گردد.
6. احترام به آزادي، اعتقاد به برابري انسان ها و رعايت حقوق ديگران. چنين فرهنگي را جامعه ي غرب، در مسير توسعه و در ميان افراد خود پديد آورد و از ثمرات شيرين آن بهره مند گرديده است؛ گرچه به خاطر انگيزه هاي مادّي و كسب سود بيش تر و قدرت برتر، غالباً در رابطه با ملّت هاي ديگر، اين مفاهيم ارزشمند را به فراموشي سپرده و به استثمار و استعمار ملّت هاي ضعيف جهان سوّم پرداخته است.
از آنجا كه توسعه، با مشاركت وسيع همه ي افراد جامعه ميسر مي گردد، اعتقاد به برابري انسان ها در مقابل قانون و احترام به آزادي آنها، امر مذكور را تسهيل مي نمايد و اين امور، موجب دلگرمي افراد به همكاري بيش تر و مشاركت صميمانه در كارها مي گردد. از طرف ديگر، آزادي عمل انسان ها در حدود قانون و ضوابط، باعث شكوفايي استعدادها و بروز نوآوري و خلاقيّت افراد جامعه مي گردد.
[1] . محمود سريع القلم، توسعه، جهان سوّم و نظام بين‎الملل، ص 149.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها