پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان
یک شنبه 24 بهمن 1389 9:37 PM
پرسش :
در جواب كساني كه در دانشگاه بيان مي كنند درست باش ولي هرگونه كه مي خواهي زندگي كن چيست و روش برخورد با اين گونه افراد چيست؟
پاسخ :
وقتي كه برگه هاي تاريخ اسلام را ورق مي زنيم به طور كلي به چنين انديشه ها و عقايد انحرافي و كجي كه در گذشته نيز وجود داشته بر مي خوريم، كه در پي بعضي از جريان هاي تاريخي به وجود آمده است، كه «مرجئه» يكي از اين فرقه هاست. كه مرتبه ايمان را كافي در نجات و سعادت انسان مي دانستند و براي عمل نقش چنداني قايل نبودند. در نتيجه گناه را مانع نجات و رستگاري مؤمن نمي دانستند و گناهكاران را بيش از حد اميدوار مي ساختند. مرجئه معتقد بودند كه ايمان و اعتقاد قلبي و اقرار زباني در نجات و رستگاري انسان كافي است و گناه زياني نمي رساند[1] كه ائمه اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ با چنين نظريه هاي شديداً مخالفت كرده اند. از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت شده كه به مسلمانان دربارة خطر انديشة مرجئه براي فرزندانشان هشدار داد و فرمود: «بادرو اولادكم؛ الحديث قبل إن يسبقكم اليهم المرجئه»[2] و گفتني است كه نكوهش مرجئه در احاديث نبوي نيز واردشده است. و امروزه نيز بعضي كج انديش ها و روشنفكر نماها چنين حرفهاي سخيفي را كه به هيچ وجه پشتوانة فكري و ديني ندارند با توجه به جذابيت هاي ظاهري كه چنين حرفهايي دارد را در ميان دانشجويان و جوانان مطرح مي كنند تا براي خود جايي در چنين محافلي باز كنند. و حال آنكه اصلاً حرفهاي قابل دفاع نيستند. و حرفهايي چون «درست باش، ولي هرگونه مي خواهي زندگي كن» نيز از اين قبيل است. علاوه بر اين كه خود اين جمله نمي تواند سخن صحيحي باشد و همديگر را نقض مي كنند و به اصطلاح «پارادوكسيكال» هست. كسي كه بخواهد آدم درست و حسابي باشد، ديگر نمي تواند هر جور كه دلش مي خواهد زندگي كند، به دليل اينكه درست و حسابي بودن لوازم خاصي را مي طلبد و محدوديت هايي قيد و بندها و شرط و شروطي را لازم دارد كه در صورت ملزم شدن به آن خواسته ها و تمينات انسان نبايد خارج از اين محدوده باشد. يا حرفهايي چون «اصل اين است كه دل آدم پاك باشد وگرنه هر كاري خواستي بكن» يا اين كه «اصل اين است كه نيت آدم پاك باشد...» همة اين حرفها و حديث ها از يك منبع آب مي خورند.
يقيناً اعمال انسان برآيند و تجلي و باز نمون نيت هاي او و درون اوست. كسي كه هر چه كه دلش بخواهد و هر آنچه كه هواي نفسش آن را طلب كند انجام دهد و به دنبال كارها و افعال شيطاني باشد. ديگر نمي تواند بگويد: كه درون من و دل من پاك است. و آدم درستي ام. اين درون است كه برون را مي سازد و برون است كه درون را جلا مي بخشد. لذا نيت و دل و درون انسان رابطة مستقيمي با اعمال و رفتارش دارد. و از همديگر تأثير و تأثر دارند. لذا انسان وقتي انسان درستي است كه به دنبال اعمال صالح باشد. و وقتي عمل صالح انجام مي دهد كه درونش پاك باشد و ايمان و اعتقاد و درستي داشته باشد. از نظر احكام اخروي و سعادت و رستگاري انسان كه بايد گفت: اعتقاد قلبي و اقرار زباني كافي نبوده و عمل صالح نيز لازم است. از اين رو در آيات قرآن پيوسته ايمان با عمل صالح همراه آمده است. چنانگه مي فرمايد: «ان الانسان لفي خسر الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصو بالحق و تواصوا بالصبر»[3] يعني غير از مردمان، با ايمان كه داراي عمل صالح هستند و از حق پيروي كرده و يك ديگر را با پافشاري در حق سفارش مي كند همة مردم زيانكارند بالاتر از اين قرآن كريم بر عمل بسي تأكيد كرده. و مي فرمايد: «و إن ليس للانسان الا ما سعي و إنّ سعْيَهُ سوف يري»[4] و نمي داند اين كه براي آدمي جز آنچه به سعي و عمل خود انجام داد ثواب و جزائي نخواهد بود. و البته انسان پاداش سعي و عمل خود را بزودي خواهد ديد.[5]
تصور اين كه ايمان بدون عمل باشد اساساً معني ندارد همين كه «من ايمان دارم و آدم درستي ام كافي است و حالا هر جوري بخواهم مي توانم زندگي كنم». نمي سازند. حتي اگر فرض كنيم ايمان يك تصديق قلبي صرف است. زيرا اين تصديق لوازمي را مي طلبد كه عمل از اولي ترين آن لوازم به شمار مي رود به تعبير امام ـ عليه السّلام ـ : «... ولا يثبت الايمان الا بعمل».[6] ايمان جز با عمل ثابت نمي شود و يا در اين تعبير اعمال همان تصديق قلبي است و عمل نشانه و مصدق آن است. «الايمان ما خلق في القلب و صدقه العمل»[7] و در مجموع بايد گفت: در لسان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ ايمان و عمل هر دو اصالت دارند. و ايمان بردن عمل اساساً انسان را از حوزة ايمان بيرون مي برد.[8]
البته ناگفته نماند كه عمدتاًكساني كه مروج چنين نظريه هايي هستند براي اين كه در قيد و بند احكام ديني و شريعت نباشند و به قول خودشان بتوانند هر كاري كه خواستند انجام دهند و هر جوري كه خواستند زندگي كنند و به ترويج چنين افكارند و انديشه هاي ناصواب و نادرستي مي پردازند. بيشتر افراد لاابالي هستند. و براي اين كه وجدان و درون خودرا قانع كنند اين چنين انديشه هايي را ترويج مي كنند. و چون خود هلاك شده اند به دنبال هلاك كردن ديگران هم هستند تا در اين ميان تنها نمانند.
البته اين چنين افكار و انديشه هايي خطر بزرگي براي اخلاق بشري است. و عاملي است براي ترويج فساد و بي بند و باري چنانكه در دست زمامداران مستبد و تبهكار نيز خواهد بود كه ايمان دروني قلبي را دستاويز كارهاي ضالمانه و جائرانه خود بكنند و هر كاري دلشان خواست انجام دهند.
و در رابطه با روش برخورد با اين افراد كه مروج چنين افكاري هستند. يا به دنبال چنين انديشه هايي مي روند در مرحلة اول بايد با نرمي و ملايمت و ملاطفت از آنجايي كه آنها برادران ديني ما هستند. به شكرانة اين كه ما از چنين انديشه هاي انحرافي و كج مبرّائيم. دست آنها را بگيريم و از گرداب چنين افكارند و انديشه هاي باطل و ناصواب نجاتشان بدهيم. انشاء الله.
براي مطالعة بيشتر به كتب ذيل مراجعه گردد:
1. مرجئة تاريخ و انديشه، رسول جعفريان، نشر خرم.
2. فرق و مذاهب كلامي، علي رباني گلپايگاني، مكز جهاني علوم اسلامي.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ :
خصلتان ليس فرقهما شيءٌ الايمانُ بالله و نفع الاخوان؛
دو خصت است كه بالاتر از آنها چيزي نيست ايمان به خدا و سود رساندن به برادران
بحارالانوار، ج 78، ص 374
[1] . فرق و مذاهب كلامي،علي رباني گلپايگاني، دفتر تحقيقات و تدوين متون درسي، ص 275 ـ 276.
[2] . فروع كافي، ترجمة: 4، ص 47، روايت 5.
[3] . سورة عصر، آية 3.
[4] . سورة نجم، آية 40 ـ 39.
[5] . فرق و مذاهب كلامي،رباني گلپايگاني، ص 277، نشر پيشين.
[6] . كافي، ترجمة: 2،ص 38.
[7] . معاني الاخبار، ص 187، بحارالانوار، ترجمة: 66، ص 72.
[8] . مرجئه، تاريخ و انديشه، رسول جعفريان، ص 106، 107، نشر خرم.
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب