پاسخ به:خاطراتی از زندگی شهید بهشتی
پنج شنبه 21 بهمن 1389 4:04 PM
عنوان : به ميان مردم مي رفت
راوي :خانواده شهدا
منبع :سيره شهيد دكتر بهشتي
براي بازديد از محل اسكان جنگ زدگان در امامزاده آقاعلي عباس به كاشان و نطنزرفتيم . مردم كه شنيده بودند چه كسي به ديدارشان مي آيد در هر روستايي جمع شده بودند و انتظار مي كشيدند تا وقتي عبور مي كنيم استقبالي كرده باشند و نسبت به خدمتگزاران بي منت خويش ابراز محبتي كرده باشند. ايشان در هر روستا پياده مي شد به ميان مردم مي رفت . در حالي كه برادران پاسدار به شدت از اين كار نگران مي شدند به آنها مي گفت ما از همين مردم هستيم و خدمتگزار همين مردم و آنها برما منت دارند. نمي شود نسبت به احساس آنها بي اعتنا باشيم و خودخواهانه لطفشان را بي پاسخ گذاريم . ازدحام جمعيت بود كه گرد ماشين حلقه مي زد. هر كس مي خواست به شكلي محبت خودش را ابراز كند.
يك بار كه در يكي از روستاها بر اثر ازدحام جمعيت در ماشين به شدت بسته شد و دست پيرمردي لاي در ماند ايشان پياده شد و دست او را بوسيد و او را درآغوش گرفت .
سيد محمدرضا بهشتي
کتابخانه الکترونیکی شهید غلامرضا زهره منش
بزرگترین سازنده کتابخانه های جامع موبایل و کامپیوتر در اینترنت