پاسخ به:خاطراتی از زندگی شهید بهشتی
پنج شنبه 21 بهمن 1389 3:50 PM
عنوان : نگاه معني داري به من كردند
راوي :خانواده شهدا
منبع :سيره شهيد دكتر بهشتي
جناب آقاي مسيح مهاجري براي من تعريف مي كردند آقاي بهشتي قبل از انقلاب هر 15 روز يك بار به منزل ايشان براي جلسه در قم مي آمدند كه اين جلسه به ناهارختم مي شد كه معمولاً اول نماز را مي خوانديم و بعد ناهار مي خورديم . يك مرتبه كه نماز ظهر را خوانديم همسرم سفره را انداخته و غذا را هم چيده بود. آقاي بهشتي نماز ظهر را خواندند و آماده شدند ناهار بخورند. من به ايشان گفتم خوب است حالا كه نماز ظهر را خوانده ايم ، يك مرتبه نماز عصرمان را هم بخوانيم بعدناهار بخوريم كه مبادا يادمان برود. آقاي مهاجري مي گفت آقاي بهشتي با شنيدن حرف من جوابي ندادند ولي نگاهي به من كردند كه من فهميدم به من مي گويندمگر ممكن است يك مسلمان نماز يادش برود؟ علت اينكه آقاي بهشتي نماز عصررا به بعد از نهار موكول كردند اين بود كه فضيلت نماز ظهر را به جا آورده بوديم وپس از ناهار در وقت فضيلت عصر نماز عصر را مي خوانديم .
سيد عليرضا بهشتي
کتابخانه الکترونیکی شهید غلامرضا زهره منش
بزرگترین سازنده کتابخانه های جامع موبایل و کامپیوتر در اینترنت