براستي چرا خميازه مي كشيم؟

داستانی درموردخمیازه کشیدن یادم آمدمی گویندمغازه داری یک طوطی داشت که هنگامی که صاحب مغازه منزل می رفت مراقب محل کسبش بودروزی دزدی برآن شدکه اموال صاحب طوطی رابدزدددزدروبروی مغازه نشست طوری که طوطی اوراببیندوبنای خمیازه کشیدن راسردادطوطی که منظره خمیازه کشیدن دزدرادیدکم کم اورابهچرت وخواب عمیقی فروبرددزدکه نقشه اش عملی شده بوددخل مغازه داررابه یغما برد