0

این بخش حاوی خاطرات پزشکان دلاور ایران اسلامی در خطوط مقدم جبهه است

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:این بخش حاوی خاطرات پزشکان دلاور ایران اسلامی در خطوط مقدم جبهه است
چهارشنبه 13 بهمن 1389  3:12 PM

جوان 18ساله

يك مجروح را روي برانكارد برزنتي حمل مي‌كردند و نمي‌دانستند در شلوغي فضاي بيمارستان، او را كجا بگذارند. من متوجه آن‌ها شدم. اشاره‌اي كردم و آن‌ها برانكارد را در كنار من بر زمين گذاشتند. با پارچه‌ي خاك گرفته‌اي شكمش را پوشانده بودند. به آرامي پارچه را كنار زدم. مجروح علي‌رغم اين‌كه سعي مي‌كرد فرياد نزند ولي از ته گلويش فرياد دردآلودش را حس مي‌كردم. به قدري لب و دهانش را از شدت درد گاز گرفته بود كه خون‌هاي خشك شده روي لب‌هايش به خوبي ديده مي‌شد.
پارچه را كه برداشتم روده‌هايش بيرون زد. قسمتي از روده كه از شكم خارج بود، در موقع حمل، لاي ميله‌هاي برانكارد گير كرده و در اثر سايش سياه شده بود. او را نيز به اطاق عمل هدايت كردم و خودم براي عمل، به اطاق عمل رفتم. همكارانم در سطح بيمارستان به شدت مشغول فعاليت بودند.
مجروح هجده سال بيشتر نداشت. جوان نيرومند و قوي هيكل و برازنده‌اي بود، از خطه گيلان. با وجود خون زيادي كه از او رفته بود، از نظر جسمي و مهم‌تر از آن، از نظر روحي مقاومت خوبي از خود نشان مي‌داد. او را به سرعت از نظر مايع، احيا كردم تا بتواند بيهوشي را تحمل كند. به زحمت توانستم دو واحد خون برايش تهيه كنم. در اثر اصابت تركش، زخم وسيعي به طول بيست سانتي‌متر به صورت مايل روي سطح قدامي شكمش ايجاد شده بود و روده‌ها از آن بيرون زده بود.
ابتدا براي اين‌كه بتوانم تمام شكم را بررسي كنم، زخم تركش را از خط وسط مختصري به دو سمت امتداد دادم. خونريزي از چند رگ پاره شده ادامه داشت كه آن‌ها را كنترل كردم، آنگاه قسمت سياه شده روده را كه حدود سي سانتي‌متر مي‌شد قطع كردم و دو سر روده را به هم آناستوموز كردم و با توجه به نقص وسيع ايجاد شده در جدار شكم به زحمت توانستم جدار شكم را تا حد ممكن ببندم ولي هم‌چنان مختصري نقص در فاسياي قدامي شكم باقي ماند، ولي مطمئن بودم كه مي‌توان اين مشكل را در شرايط بهتر و در يك مركز مجهزتر حل كرد.
عمل جراحي با موفقيت به پايان رسيد. بسيار خوشحال بودم كه توانسته‌ام برايش كاري بكنم، ولي با خودم فكر مي‌كردم كه اگر مسير تركش به جاي عبور از جدار شكم مختصري به سمت داخل متمايل مي‌شد و از عمق شكم عبور مي‌كرد، آنگاه هيچ جراحي در دنيا نمي‌توانست براي آن جوان رشيد كاري انجام بدهد. يعني كافي بود در لحظه اصابت تركش كه شايد كسري از ثانيه كمي به طرف چپ يا راست متمايل مي‌شد تا شايد دوستي را صدا بزند و يا دشمن را هدف قرار دهد، آن وقت مسير تركش تغيير مي‌كرد و او بي‌شك زنده نمي‌ماند.

   منبع:    كتاب پرسه درديارغريب (خاطرات پزشكان)  &nbsp-   صفحه: 55

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها