0

امدادهای غیبی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:امدادهای غیبی
چهارشنبه 13 بهمن 1389  1:18 PM

تيربار

حسين تيربارچي بود. روزي گفت: يك‌بار عراقي‌ها آن‌قدر به خاكريز ما نزديك شدند كه آن‌ها را به خوبي مي‌ديديم و به سوي آن‌ها تيراندازي مي‌كرديم.
حين تيراندازي، تيربار گير كرد، هر چه تلاش كرديم نتوانستيم تيربار را آماده كنيم. نيروهاي عراقي لحظه به لحظه به ما نزديك‌تر مي‌‌شدند. وقتي از راه اندازي تيربار كاملاً مأيوس شدم، نگران و ناراحت با خداي خود راز و نياز كردم كه به من كمك كند. در راز و نياز بودم كه احساس كردم كسي به من گفت: «اسلحه‌ات سالم است تيراندازي كن» به اطرافم نگاه كردم، هيچ كس را نديدم، دست به ماشه‌ي تيربار بردم، ديدم صحيح و سالم كار مي‌كند.
شهيد حسين آشوري

 

منبع :كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 233

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها