طنز نگاری یا کاریکاتور چیست؟
چهارشنبه 27 آبان 1388 3:35 AM
هنگامی که از «چیست بودن؟» طنز سخن میگوییم،
منظور تقسیم شدن در محتوا و ماهیت این هنر است و آن را مرحله شناسایی «اسم» نیز
میگویند و میتوان برای شناخت اسم موارد شناسه را به طور دقیق مشخص کرد و سپس گفت:
طنزنگاری چیست؟
ابتدا باید اصول و بنیادها و نیروهای محرک و شناسنده را از اصول
کلیدی این هنر گرفت و سپس به این سؤال پاسخ داد که مواد و نوع مصالح تشکیلدهنده
هویت طنز یا کاریکاتور چیست؟
چقدر از آن مواد «خودی» و چقدر از آن «غریبه» است؟
شناخت هویت کاریکاتور در چه مرحلهای از خودآگاهی انسان قرار دارد؟ چه ضرورتی در
شناخت هویت آن است؟ آیا به ایمان راه دارد؟ پایگاه اتصال آن در کجاست؟ به طور کلی
مرحله شناخت شناسهها، «مرحله استخراج» است. در اینجا قدشناسهها، چیست بودن
کاریکاتور را به ما میشناساند و قصد دارد که نوع مواد و مصالح و عواملی که باعث
ظهور و بلوغ کاریکاتور شدهاست، تعقیب و سپس محتوای «اسم و ساخت» آن را معرفی کند.
بنابراین طنزنگاری یا کاریکاتور به عنوان «اسم» و از دیدگاه دستوری عبارت است
از ارایه تصاویر اشخاص یا اشیا که در آن صفحات و خصوصیات برجسته و بارز آن به نحوی
اغراقآمیز و مضحک و غیرطبیعی به تصویر کشیده شود.
تصویر یا هر اثر هنری که به
نحوی مضحک و اغراقآمیز، ویژگیهای موضوع اصلی را به نمایش بگذارد.
کاریکاتور
احتمال وجود رابطه معینی میان ظاهر شخص و شخصیت درونی فرد یا شیء را ارایه میدهد،
هر چند این پیوند در طبیعت وجود خارجی نداشتهباشد.
کاریکاتور عبارت است از نگریستن به طور عمد در آینه مقعر و ثبت
تصویر افتاده در آن با هر نوع ابزار دلخواه.
کاریکاتور از ریشه کلمه ایتالیایی
«کاریکارا» به معنی غلو و اغراق و پرکردن گرفته شدهاست و نیز به مفهوم شباهتی که
در آن خصوصیات و خصلتهای ویژه موضوع به نحوی اغراقآمیز و غیرطبیعی نمایان شود.
بنابراین طبق تعاریف فشردهای که از معنی کاریکاتور شد، باید این نکته اساسی و
اصولی را در نظر داشت که این تعاریف به منزله یک تئوری است. بدین صورت که هرگونه
ذهنیتی و یا روش فکری که در درون خود چنین تعریفی را استقرار دادهباشد، آن تفکر با
ذهنیت اعتقادی معنی کاریکاتور خواهد داد، حال هر کجا باشد، چه در مبانی اقتصادی و
یا در اصول سیاسی و عملکرد اجتماعی و باورهای مذهبی و آرمانها و چه ایدهآلهای
انسانی و چه در هنجارها و الگوها و تجربیات و افتخارات سرفراز گذشته و چه در
امیدهای آینده و ....
بنابراین در همه تعابیر دنیوی و اخروی انسان اگر به چنین
دستاوردی از هنر برخورد کردند بدون تردید بدانید که به نحو شایان توجهی مشمول معنی
طنز کاریکاتور خواهد بود.
لذا طبق این تعریف کاریکاتور محدود به تصویر الزامی
چهره نیست و همیشه در مورد موضوعات سیاسی و روزنامهای و شکلکهای روزمره و با
مباحث، جاری نمیشود و نیز محدود در تکنیک خاص نیست و به یک ابزار و روش طراحی و
ساخت مشخص اختصاص نمییابد، بلکه هنرمند کاریکاتور در پیش چشم خود به عالمی نظر
میاندازد که در آن میتوان با هرگونه روشی جهت پرداختن به ذهنیت خود عمل کرد. آن
چه کلمه کاریکاتور بدان اطلاق میشود ممکن است تنها یک طرح کنایهای و یا تمثیلی
باشد، یا این اهداف که به جای خنداندن بیننده، وی را به تفکر وادارد. آنچه از ضمیر
کاریکاتور برمیآید، این است که یک اثر کاریکاتور، مقداری تخیل و اصول اغراق را در
خود آمیخته دارد و گاهی هدف کاریکاتور این است که میخواهد ایجاد سوال کند و سعی
دارد که برای دریافت پاسخ خود با هر آنچه در جهان پیرامونش رخ میدهد و با هر
آنچه در زمانهای گذشته رخ دادهاست، مطابقت پیدا کند و سپس نتیجه خصم و یا تیک آن
را بیان کند و بدینوسیله کاریکاتور با نگاهی تیز و دقیق و با مطالعه گذشته، طرحی
از آینده ارایه میدهد.
معمولاً کاریکاتور از دو وجه متمایز برخوردار است. یکی
جنبه قومی و بومی و مناسب ذوق توده مردم یک اقلیم خاص و دیگری جنبه جهان شمول آن
است. در اینجا تعریفی از دیدگاه هر دو وجه برای کاریکاتور در نظر گرفتیم عبارت است
از این که: «در هر چیز که افراط شود، آن چیز به کاریکاتور تبدیل خواهد شد. در
اینجا کاریکاتور هنری است که در نتیجه اغراق انسان به وجود میآید و تا هنگامی که
در اغراق و افراط انسانها به سر میبریم، جهان کاریکاتور با ما خواهد بود.