سیستان و بلوچستان یادآورسرزمین پهلوانان اسطوره ای ایران(رستم، سهراب، زال و...) است. این سرزمین که نام آن بارها در شاهنامه فردوسی آمده؛ درجنوب خاوری ایران واقع شده و به دليل موقعيت خاص جغرافيايی خود، درتمام دورههای تاريخی ازاهميت ويژهای برخوردار بوده است. سيستان و بلوچستان همواره در درازای تاريخ، معبر و گذرگاهی ميان خاور و باختر بوده و به همين دليل تركيب قومی آن نيز همواره در معرض تغيير، تحول و دگرگونی بوده است. مهم ترين محصول منطقه سيستان و بلوچستان؛ گندم است كه درصد قابل توجهی از زمينهای زيركشت را به خود اختصاص داده و صنایع آن نیز در اطراف شهرهای بزرگی چون زاهدان قرار گرفته است. شیوه های مختلف معیشت و زندگی، موسیقی سنتی و زیبا، صنایع دستی هنرمندانه وجذاب، آثار تاریخی و معماری کم نظیر، شهرهای باستانی چون شهرسوخته زابل- که با قدمت 3500 تا 4000 سال قبل ازميلاد؛ بیگمان روزگارانی دراز يكی از مهمترين مراكز شهرنشينی آسيا درعصرمفرغ بوده- به همراه جلوه های طبیعی چون: ساحل دریای مکران (عمان)، منطقه آزاد چابهار، دریاچه مشهورهامون و... سیستان و بلوچستان را به یکی از استان های جذاب ایران در زمینه گردشگری تبدیل کرده است.
مکان های دیدنی و تاریخی
استان سیستان و بلوچستان از مکان های تاریخی و دیدنی زیادی برخوردار است. باغ های مركبات ايرانشهر، پارک تفتان، پارک جنگلی بمپور، پناهگاه حيات وحش، جنگل های نخل، انواع چشمه های آب گرم، رودخانه سرباز و تمساح های آن، غارتيس، غاركوه پيرک، كوه تفتان، گردشگاه های كشمان، گردشگاه ماليه – گوربند، منطقه حفاظت شده بزمان و گل فشان های طبیعی استان از مهم ترین جاذبه های طبیعی سیستان و بلوچستان است. آتشكده كركوی، بنای امام زاده های متعدد، تپه های باستانی و با ارزش، شهرهای تاریخی، قلعه های باستانی، مسجدهایی با ارزش معماری بالا به همراه جاذبه های دیگرچون: صنایع دستی جذاب، موسیقی جالب وشنیدنی، مردمانی با فرهنگ ها و قومیت های مختلف از مهم ترین و جذاب ترین دیدنی های استان سیستان و بلوچستان است.
صنايع و معادن
صنايع استان سیستان و بلوچستان به دو دسته صنایع دستی و صنایع کارخانه ای تقسیم می شوند. صنايع دستی در بين ايلات و عشاير استان؛ موقعيت مهمی دارد و از لحاظ تأمين درآمد، پس از كشاورزی و دام داری در رتبه سوم اهمیت قراردارد. حصيربافی، قالی بافی، سوزن دوزی، چادربافی، پشتی بافی، خامه دوزی، سفره بافی، جوال بافی، نمد مالی و سكه دوزی مهم ترين صنايع دستی عشاير سيستان و بلوچستان هستند. انواع صنایع کارخانه ای چون: صنايع غذايی، نساجی، پوشاک و صنايع شيميايی؛ بیش تر در اطراف زاهدان و شهرهای بزرگ فعاليت دارند. ساير صنايع استان بيش تر مشتمل بركارگاههای فلزكاری، ريخته گری، ساخت لوازم خانگی و تانكر سازی است. صنايع شيلات و ماهی گيری نظير پرورش ميگو و ماهی نيز در سواحل دريای عمان در سيستان رايج است. معادن كشف شده استان سيستان و بلوچستان عبارتند از: معدن مس در شمال باختری زاهدان با ذخيره ای بيش از 15 ميليون تن، معدن كروميت در نواحی خاش و معدن منگنز در منطقه كوتيج. از ديگر معادن مهم استان، معادن سنگ مرمر، سنگ آهک، تراورتن و شن و ماسه سيليسی را می توان نام برد. هم چنين دريای عمان يكی از منابع بسيار غنی نمک است. استخراج نمک ازآب دريا همواره در روستاهای ساحلی رايج بوده است و زمينه بسيار ارزان و مناسبی برای گسترش آن وجود دارد.
کشاورزی و دام داری
مهم ترين محصول منطقه سيستان و بلوچستان گندم است كه درصد قابل توجهی از زمينهای زيركشت را به خود اختصاص داده است. بعد از گندم، جو بيش ترين سطح زير كشت را دارد. از جمله محصولات ديگر اين منطقه، يونجه، توتون، كنجد و محصولات جاليزی و سبزيجات را می توان نام برد. زراعت در بلوچستان برخلاف آن چه ظاهراً به نظر می رسد، امكانات بالقوه زيادی برای رشد دارد. شرايط آب و هوایی مناسب برای رشد و پرورش گياهان منطقه گرمسيری و آب و هوای متنوع، امكان كشت و برداشت مكرر يک محصول در فصول مختلف را فراهم نموده است.
گندم با سيلاب های بهاری آبياری می شود و بازده محصول آن ها نسبت به عمل كرد كل كشور از وضعيت خوبی برخوردار است. جو نيز به صورت آبی در بیش تر مناطق و به صورت ديم در چابهار، ايرانشهر و سراوان كشت می شود و بيش تر به مصرف دام های مختلف می رسد. برنج نيز درزمین های كوه پايهای و در مسير رودخانه ها كشت می شود. در مناطقی كه در سال دوبار محصول برداشت می شود، محصول ديم؛ غالبا برنج است.
علاوه بر محصولات فوق، يونجه نيز به عنوان مهم ترين منبع غذايی دام ها در بلوچستان كاشته می شود. بخش ديگری از فعاليت های كشاورزی استان سیستان و بلوچستان را باغ داری تشکیل می دهد كه مهم ترين محصول آن انگور است. بيش ترين درصد تاكستان های استان در منطقه سيستان قرار دارد. از سايردرختان ميوه، می توان به انار، انجير، توت، سيب، مركبات و موز اشاره كرد. هم چنين درختان انبه، پاپايا (خربزه درختی)، نارگيل، زيتون خوراكی، چيكو، كائوچو و نيشكر نيز در شرايط آب و هوايی اين استان رشد می کنند. محصول باغ های بلوچستان در دره های كوهستانی متمركز شده و درختانی چون خرما، غالب زمين های زراعی را محصور نموده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
قدمت شهر زاهدان که امروزه مركز سيستان و بلوچستان است به اوايل پادشاهی فتحعلی شاه قاجار می رسد. آن زمان در محل زاهدان چاه آبی بود كه در اطراف آن جنگل های انبوهی از درختان تاغ و گز بود، اما اكنون اثری از آن ها نيست. راهزنان پس از حمله به كاروان ها و چپاول دارايی آنان، ساعتی يا شبی را در آنجا سپری می كردند. در سال 1315 هـ . ق يكی از ساكنان آن محل، كاريزی در آنجا حفر كرد و کم کم در آن محل آبادی كوچكی به وجود آمد كه «دزد آب» نام گرفت. چهارسال بعد، متخصصان بلژيكی - كه در استخدام دولت ايران بودند - جهت داير كردن گمرگ خانه به «دزد آب» آمدند. از اين زمان به بعد، به تدريج بر وسعت و جمعيت «دزد آب» افزوده شد تا اين که در سال 1314 شمسی نام آن به زاهدان تبديل شد و با احداث خط آهن از كويته پاكستان به زاهدان اولين نشانه های شهرنشينی در آن پديدار شد. سوداگران هندی و ايرانی بارهای خود را از اين راه به كويته می آوردند و از آنجا به مشهد و يزد و ساير نقاط ايران حمل می كردند. طرح اوليه شهر در اطراف مركز و با تقاطع های نامنظم و شكلی شطرنجی بر روی اراضی باير پياده شد، اما در سال های بعد اراضی باير اطراف خطوط راه آهن به رايگان به بازرگانان داده می شد تا در آن جا ساختمان های مسكونی و تجاری خود را بنا كنند. بدين ترتيب شهر گسترش يافت و با مهاجرت تجار و انتخاب زاهدان به عنوان يک مركز بازرگانی فضاهای مسكونی تازه ای در اطراف طرح اوليه شهر پديد آمد و ديری نگذشت كه زاهدان مركز استان سيستان و بلوچستان شد و با استقرار سازمان های دولتی و تاسيسات خدماتی، آهنگ رشد شهر سريع تر گشت. اين شهر جديد الاحداث بر سر راه كرمان به مشهد، كرمان به چابهار و نزديك مرز پاكستان و افغانستان واقع شده است.
نام قديم سيستان «زرنگا» يا «زرنگ» بود، كه پس از مهاجرت «سكاها» به طرف جنوب، و استقرارشان در اين منطقه در زمان فرهاد دوم اشكانی، به نام آنان «سكستان» نام گرفت. شهر زرنگ در حال حاضر جزء افغانستان بوده و در محل آن روستای كوچكی به نام «نادعلی» قرار دارد. در نزديكی اين روستا، تل بزرگی است كه بر فراز آن، هنوز آثار خرابههای ارگ، قلعه و باروی آن ديده می شود. در تپه های بلوچستان نيز آثاری به دست آمده كه تاريخ اين سرزمين را به 3000 سال پيش از ميلاد می رساند. آن چه مسلم است، كوروش کبير هنگام لشگركشی به هند، مكران را نيز تصرف كرد. لفظ زرنگ، قديمی ترين نام سيستان و زاولستان است كه در كتيبه داريوش، «زرنگار» آمده است. به عقيده محققين «زرنگ»، «زريه»، «زريا» و «دريا» به زبان امروزی، همه يک مفهوم داشته و مراد از آن ها دريای «زره» يا «هامون» بوده است. نيم روز، نام ديگر سيستان و به معنی جنوب است. بنای بيش تر سيستان را به پهلوانان اسطورهای ايران چون زال، سام و رستم نسبت می دهند و فردوسی نيز در شاهنامه، از گردان بلوچ سخن گفته است.
از سوی ديگر سرزمينی كه اكنون بلوچستان ناميده می شود، درگذشته به«مكا» و«مكه» شهرت داشته است. هم چنين از دير باز اين منطقه را «مكران» ناميدهاند كه به نظر می آيد تركيبی از دو واژه «اراينا يا ايرنيا» و «مكا» باشد كه در سانسكريت به معنی سرزمين باتلاق ها است. چرا كه در زمان قديم درسرزمين بلوچستان باتلاقهای بسياری وجود داشته است. كلمه بلوچستان نيز از زمانی به اين سرزمين اطلاق شد كه بلوچ ها در آن سكونت كردند. مورخين بنای سيستان را به گرشاسب – يكی از نوادگان كيومرث – نسبت دادهاند. سيستان در زمان هخامنشيان، منطقهای آباد بود. اين امر در كتيبه بيستون و كتيبه های تخت جمشيد كه سيستان را يكی از ممالک خاوری داريوش ذكر كردهاند، منعكس شده است. سكاها در حدود 128 پيش از ميلاد، سيستان را به تصرف خود درآورده و در پهنه آن استقرار يافتهاند.
اسكندر مقدونی هنگام بازگشت از هندوستان در اين سرزمين در اثر وجود ريگ های روان، بيابان های خشک و بی آب و سرسختی مردمان اين سرزمين، بيش تر سپاهيان خويش را از دست داد. با فتح سيستان به دست اردشير بابكان اين منطقه در زمره متعلقات دولت ساسانی قرار گرفت. در زمان خلافت خليفه دوم، اين سرزمين به وسيله سپاه اسلام فتح شد. در سال 304 هجری قمری، سرزمين بلوچستان به وسيله ديلميان فتح شد و در زمان حكومت سلجوقيان در كرمان، منطقه بلوچستان نيز توسط آن ها اشغال و تابع كرمان شد.
اولين فرمان روای ايرانی اين سرزمين؛پس از اسلام آوردن ایرانیان , يعقوب ليث صفاری بود كه از رودخانه سند تا رود كارون را تحت فرمان داشت. عمرو ليث - برادر وی - نتوانست اين موقعيت مهم را حفظ كند و سرانجام به دست اسماعيل سامانی در بغداد به قتل رسيد. با وجود اين، سيستان تا چندين قرن تحت سلطه امرای صفاری باقی ماند و طاهراز نواد گان عمرو تا 295 هجری قمری ايالت فارس و كرمان و سيستان را تحت فرمان خود داشت و پس از وفات او سلسله صفاری روی به ضعف گذاشت. پس از صفاريان، سامانيان، غزنويان، و سلجوقيان نيز هر يک مدتی در اين سرزمين فرمان راندند. در زمان مغولان و تيموريان، خرابی های زيادی در سيستان به وجود آمد كه به از بين رفتن سدها، كانالها و مناطق آباد سيستان انجاميد. درسال 914 هـ . ق، شاه اسماعيل صفوی سيستان را تصرف كرد. پس از شاه اسماعيل – در زمان حكومت نادرشاه – اختلافات داخلی سبب خرابی های زيادی در اين سرزمين گرديد. سرانجام سپاهيان ايران در 1865 ميلادی، سيستان را از دست امرای سركش بازستاندند. این سرزمین همواره از فراز و نشیب های تاریخی زیادی برخوردار بوده و سرگذشت طولانی تاریخی داشته است.
مشخصات جغرافيايي
استان سيستان و بلوچستان درجنوب خاوری ايران و در مختصات جغرافيايی 25 درجه و 3 دقيقه تا 31 درجه و 28 دقيقه پهنای شمالی و 58 درجه و 47 دقيقه تا 63 درجه و 19 دقيقه درازای خاوری واقع شده است. این استان؛ از دو ناحيه تشكيل يافته که از لحاظ طبيعی با يك ديگر كاملا متفاوت هستند. اين استان پهناور از خاوربا كشورهای پاكستان و افغانستان، از جنوب با دريای عمان ، از شمال و شمال باختر با استان خراسان و از باختر با استان های كرمان و هرمزگان هم جوار است. ناحيه سيستان که 15197 کیلومتر مربع وسعت دارد و در قسمت شمالی استان واقع شده است. اين ناحيه حوزه مسطح و مسدودی است كه از آبرفت های دلتای قديمی و فعلی رود هيرمند تشكيل شده است. ناحيه بلوچستان با مساحت 179385 كيلومتر مربع يک منطقه وسيع كوهستانی است كه حد شمالی آن كوير لوت و حد جنوبی آن دريای عمان است. مرزهای طولانی آبی و خشكی استان؛ با كشورهای افغانستان، پاكستان و كشورهای حوزه خليج فارس، موقعيت ويژه ای به اين استان بخشيده و سبب ايجاد شرايط خاصی در آن شده است.
شهرهای استان : ایرانشهر - خاش - زابل - زاهدان - سرباز - سراوان - نیک شهر - چابهار .