پاسخ به:نماز در اسارت
جمعه 8 بهمن 1389 11:18 AM
نمازجمعه
سال 60 در اردوگاه رمادي نماز جماعت آزاد بود. يك روز جمعه بچهها تصميم گرفتند نماز جمعه برگزار كنند. زمينه را فراهم كرديم و نماز به خوبي برپا شد. در حال نماز متوجه شديم كه تعداد زيادي عراقي دور ما حلقه زدهاند و منتظرند تا نماز به پايان رسد.
پس از سلام نماز، همه با هم دعاي وحدت خوانديم. عراقيها ديگر تاب نياوردند و به ما حمله كردند. آنها با هر چه در دست داشتند، ميزدند. بچهها به سوي اتاقها ميدويدند و آنها همچنان ضربههاي كابل را بر بدنشان ميزدند.
از آن روز به بعد روزهاي جمعه نزديك ظهر بچهها را داخل اتاقها ميكردند و درها را ميبستند تا كسي نماز جمعه نخواند.
راوي:ابوالحسن بريماني
منبع:كتاب قصه ي نماز آزادگان - صفحه: 222