پاسخ به:آزادگان و امام خميني (ره)
پنج شنبه 7 بهمن 1389 8:43 PM
اكبر صابري
|
|
بهانه ي همه چيز |
دشمن هر کجا اسيري ميگرفت اولين خواستهي او اهانت به امام بود. براي ما هم پيش آمد که در ابتداي اسارت ما را که حدوداً هشتاد نفر بوديم تحت فشار قرار دادند و از ما خواستند تا به امام اهانت کنيم که نهايتاً حدود ده نفر را به اسارت گرفتند و بقيه را به رگبار بستند. در بدو ورود به هر اردوگاه هم تونل مرگ درست ميکردند و بعد از آن هم به بهانههاي مختلف از قبيل تأمين دارو يا غذا دادن از ما ميخواستند به امام توهين کنيم، ولي اين خوابي آشفته بود که هيچگاه تعبير نشد اينکه آنها بخواهند ما را با اين شکنجه وادار به توهين به امام کنند. همهي بچهها استوار بودند و هيچ يک از بچهها اهانت نميکردند.
هر بار که از بچهها ميخواستند به امام اهانت کنند و بچهها با تمام قوا در مقابل آنها ميايستادند و هيچ جسارتي نميکردند، اين مساًله براي آنها خيلي سخت تمام ميشد و واقعاً احساس عجز و خواري ميکردند. اين حالت از چهرهي عصباني آنها و فحشهايي که به زبان ميآوردند و همچنين شدت گرفتن شکنجههاي آنها مشخص بود.
منبع: كتاب رمزمقاومت جلد3 - صفحه: 56