پاسخ به:آزادگان و امام خميني (ره)
پنج شنبه 7 بهمن 1389 8:34 PM
فريدون بياتي
|
|
اولين خواسته | چهارصد ضربه |
از آن جا که عراقيها از امام کينه بر دل داشتند و ايشان را بر اساس تبليغات رژيم بعثي عراق مقصر اصلي جنگ ميدانستند، به ايشان بسيار توهين ميکردند و از ما هم ميخواستند به امام توهين کنيم، به طوري که اولين خواستهي آنها بعد از اسارت ما اين بود که به امام توهين کنيم. اولين جايي که ما را پس از اسارت به آن جا بردند شهر تنومه بود. آنها ما را در مدرسهاي به مدت يک شب نگهداشتند. آن شب همهي ما را در اتاقي جمع کردند بودند و يکي يکي ما را به اتاق ديگري که در واقع يکي از کلاسهاي مدرسه بود ميبردند تا بازجويي کنند. در جلسهي بازجويي، آنها شروع ميکردند به امام توهين کردن و به شدت ما را اذيت و آزار ميکردند و در ضمن اذيت و آزار، دائم اين خواسته را تکرار ميکردند که بايد به امام توهين کنيد. لحظات سختي بود و بر ما خيلي سخت ميگذشت. پس از چند روز، ما را به بغداد بردند. در بغداد، از من بازجويي کردند و گفتند بايد به امام توهين کني. من گفتم: امام رهبر ماست و من نميتوانم به رهبرم توهين کنم. اگر شما به رهبرتان (صدام)توهين کنيد من هم به رهبرم توهين ميکنم. مرا خيلي اذيت کردند، ولي شکر خدا توانستم مقاومت کنم و به امام توهين نکنم.
منبع: كتاب رمزمقاومت جلد3 - صفحه: 19