0

دو شعر از مصطفی محدثی خراسانی

 
asemaniha
asemaniha
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 118
محل سکونت : اصفهان

دو شعر از مصطفی محدثی خراسانی
یک شنبه 20 بهمن 1387  7:11 PM

دو شعر از مصطفی محدثی خراسانی

مصطفی محدثی خراسانی

ستیغ حادثه

ما غير آب‌ و آينه‌ فرصت‌ نداشتيم
جز با غزل‌ به‌ چشم‌ تو شهرت‌ نداشتيم‌ .
در ما جنون‌ موج‌ و تب‌ قله‌ بود و كوه‌
جز بر ستيغ‌ حادثه‌ راحت‌ نداشتيم‌ .
تنها نه‌ تا ابد به‌ تو مشغول‌ جان‌ ماست‌
ما از ازل‌ هم‌ از تو فراغت‌ نداشتيم‌ .
از ما مپرس‌، جز سخن‌ آشنا مپرس‌
بيگانه‌ بود آنچه‌ كه‌ عادت‌ نداشتيم‌ .
با اين‌ همه‌، بگو كه‌ پرستو نبوده‌ايم‌
تا كوچ‌ چشمهاي‌ تو هجرت‌ نداشتيم‌ .
حالا بيا و غربت‌ ما را مرور كن‌
ما را كه‌ تا نگاه‌، لياقت‌ نداشتيم‌ .

بی خاطره

با گنجي‌ از محبت‌، در عالم‌ فقيري
مي‌خواهم‌ از تو باشم‌، اما نمي‌پذيري‌ .
مي‌خواهم‌ از تو باشم‌، از شاخه‌هاي‌ سرخوش‌
دلگير ميله‌هايم‌، دلخستة‌ اسيري‌ .
تنها تو مي‌تواني‌، مهرآفرين‌ بماني
در اين‌ سكوت‌ سنگين‌، اين‌ شامِ زمهريري‌ .
ما دلخوشيم‌ اي‌ دوست‌، از كهكشان‌ مهرت‌
حتي‌ به‌ كورسويي‌، در اين‌ شب‌ كويري‌ .
از كوچة‌ جواني‌، بي‌خاطره‌ گذشتم‌
بر نوجوانيِ من‌، افتاد رنگ‌ پيري‌ .
دنيا مجال‌ غفلت‌، از حرفهاي‌ دل‌ بود
دنيا مجال‌ دوري‌، دنيا مجال‌ ديري‌ .

سوره مهر » اصحاب قلم » شماره 2

بیاد روزهای عاشقی
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها