0

خاطرات آزادگان از دوران اسارت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389  5:53 PM

صبر در مقابل خشونت

در آن شرايط سخت برادران عزيزي كه در عمليات خيبر اسير شده بودند موفق شدند دو شورا براي اداره‌ي اردوگاه تشكيل بدهند و نظام‌بخش رزمندگان اسير و آزادگان بزرگوار بشوند؛ يك شوراي فرماندهي كه متشكل از فرماندهان برادران روحاني بودند و ديگر شوراي فرهنگي كه متشكل از برادران روحاني و هم‌چنين برادران معلم و برادراني كه كار تبليغاتي در جبهه‌ها و در ميان نيروها داشتند، و يك فرد به عنوان روحاني سرشناس و بزرگ اردوگاه حق‌نظر، حق دخالت و حق تعديل نظرات در هر دو شورا را داشت.
در شوراي فرماندهي تصميم‌گيري مي‌شد كه چگونه بچه‌ها حفظ شوند و چگونه با عراقي‌ها برخورد شود. وظايف ما در اردوگاه چيست و با بچه‌هايي كه خداي نكرده ممكن است،‌ در اثر ضعف و يا در اثر فشار عراقي‌ها و يا در اثر تطميع عراقي‌ها بلغزند چگونه برخورد كنند. آيا با سرباز عراقي با خشونت برخورد كنند؟
آيا اگر يك سرباز عراقي با يك سيلي يا يك كابل به يك اسير زد او هم در مقابلش پاسخ بدهد يا اين‌كه در مقابل او صبر كند و هرگز پاسخ ندهد؟ اين روش وظيفه‌ي ما در زمان اسارت بود، يعني اسير خيبري كابل مي‌خورد، سيلي مي‌‌خورد، توهين مي‌شنيد ولي هرگز با فرماندهان و افسران عراقي با خشنونت برخورد نمي‌كرد.
براي اين‌كه ما دريافتيم كه افسران عراقي و سربازان عراقي جرثومه‌هايي از تكبر و خودخواهي و خودبيني هستند.
رفته رفته به تمام بچه‌ها و اسراي خيبر اين آموزش داده شد، كه هرگز نبايد در مقابل سرباز عراقي بايستند. سرباز عراقي هرچه به شما توهين كرد و يا شما را زير ضربات سيلي يا كابل گرفت شما حق نداريد در مقابل او بايستيد. اين براي حفظ روحيه و سلامت و امنيت بچه‌ها بسيار مهم بود چون اگر برخوردها زياد مي‌شد، خشونت عراقي‌ها هم بالا مي‌گرفت.

 

منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5   -  صفحه: 47  

 

 

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها