پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 9:48 PM
سال اول اسارت در يك سال اول اسارت، به قدري ما را محدود كرده بودند كه جرأت نميكرديم با بغلدستي خودمان هم صحبت كنيم. كافي بود دو نفر را با هم در حال صحبت كردن ميديدند، اول ميگفتند: «شما صحبتهاي سياسي كرديد، بعد شكنجه بود و زندان و كم كردن جيرهي غذايي. منبع: كتاب يك قفس، صدپرنده، هزارپرواز - صفحه: 56
هروقت ميخواستند آمار بگيرند، ما بايد به حالت سجده ميافتاديم، تا گرفتن آمار تمام شود. بعد از يك سال كه صليب سرخ وارد اردوگاه ما شد و ما را ثبتنام كرد، رفتار عراقيها بهتر شد. صليب برايمان تعدادي كتاب آورد و بچهها عموماً مشغول مطالعه شدند.