پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 9:41 PM
راديو مال خودمه اردوگاه جديد حداقل 3 راديو داشت تا اينكه روزي يكي از راديوها لو رفت. ستون پنجم جاي آن را گزارش داده بود. سربازان ريختند و به راحتي مكان جاسازي شدهي راديو را پيدا كردند. راديو روي موج ايران بود. منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5 - صفحه: 128
همه را به صف كردند و خواستار شناسايي صاحب يا صاحبان راديو شدند و از آنجايي كه مسئولان راديو از افراد مهم اردوگاه و از نيروهاي سپاه بودند، كسي دوست نداشت پاي آنها به ميز محاكمه كشيده شود و در نظر عراقيها شناسايي شوند، يكي از اسرا داوطلبانه برخاست و گفت كه: «راديو مال من است».
گفتن اين جمله در آن شرايط دو چيز ميطلبيد: جرأت و فداكاري.
آن اسير حدود دو ماه روزي حداقل يكبار شكنجه ميشد. او را به اتاقكي نمناك ميبردند و پس از كتك وحشيانهاي كه ميخورد، بدنش را كشان كشان به محوطهي اردوگاه و يا خارج از آن ميآوردند و او هربار ميگفت: «راديو مال من است، و آن را از داخل سيفون توالت پيدا كردهام».