0

خاطرات آزادگان از دوران اسارت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389  9:40 PM

راديو

راديويي را كه به ما داده بودند، باتري قلمي مي‌خورد. با توجه به شرايط جنگي، مدت‌ها باتري قلمي در بازار كمياب شده بود. براي گرفتن باتري مرتب اصرار مي‌كرديم و آن‌ها نيز به نظر مي‌آمد تلاش مي‌كنند كه تهيه نمايند. چون پشت سر هم دستورهايي از مديرانشان مي‌آمد، ولي اين‌ها نمي‌توانستند از بازار تهيه كنند، زيرا قاعدتاً اگر مي‌خواستند تهيه كنند، مي‌بايستي با قيمت چند برابر بخرند و شايد براي اين كار اجازه نداشتند.
در نتيجه ما برنامه‌هايي را كه مي‌بايستي بشنويم جير‌ه‌بندي نموده، سعي مي‌كرديم جز اخبار را نشنويم، مگر حالت‌هاي استثنايي؛ مثلاً سخنراني بعضي از مقامات طراز اول و به خصوص بيانات حضرت امام را كه براي ما مقدم بر اخبار بود، ولي اين وضع جيره‌بندي در استفاده از راديو، براي ما خيلي سخت بود.
مرتب درخواست مي‌كرديم كه اگر ممكن است راديويي را به ما بدهند كه باتري ديگري بخورد، ولي پشت گوش مي‌انداختند. آخر سر پيشنهاد كرديم حالا كه اين‌طوري است كه نه باتري قلمي مي‌توانيد به ما برسانيد و نه راديو را عوض كنيد، براي ما مقداري سيم و باتري متوسط بياوريد تا ما اين راديو را تبديل كنيم به راديويي كه با باتري متوسط كار مي‌كند.
يكي از سرنگهبان‌ها كه پسر خيلي خوبي بود و شيعه بود، سعي مي‌كرد تا آن‌جا كه امكان دارد به ما كمك كند، ظرف يكي دو روز براي ما وسايل لازم را فراهم كرد. سيم‌ها را به راديو وصل كرديم و باتري را سوار كرديم، ديديم كه خيلي راحت و خوب كار مي‌كند.

منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5   -  صفحه: 213  

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها