پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 9:31 PM
جرم سجده ي طولاني نگهبان، خيره به يكي از بچهها كه بعد از نماز مشغول دعا بود، مينگريست. دقايقي بعد با خشم پرسيد: چرا اين همه در سجده بودي؟ براي چه كسي دعا ميكردي؟ براي خميني؟ برادر اسير با چشماني پر از اشك پاسخ داد: نه، براي آزادي خودمان. منبع: كتاب نمازدراسارت
سرباز بعثي وقيحانه آب دهانش را بر روي او انداخت و بعد از يادداشت كردن اسمش، از آنجا رفت. صبح روز بعد، آن برادر همسلولي را به جرم دعا و سجدهي طولاني به 25 ضربه شلاق محكوم كردند و با كابل پشت او را سياه نمودند، به طوري كه بيهوش شد و در اغما فرو رفت.