پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 9:30 PM
جاءالحق ورقههاي آهني را آورده بودند. ميخواستند به تنها پنجرهي اتاق جوش بدهند. جلو نور و آفتاب را ميگرفت. حق نداشتند اين كار را بكنند ولي آنها كاري به اين حرفها نداشتند. منبع: كتاب دوره ي درهاي بسته - صفحه: 49
ورقهها را جوش دادند. فاطمه رفت بيرون ايستاد كنار ديوار و بلند خواند: «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا...» مسخرهاش كردند. اما او تا آخر خواند. اتاق تاريك شده بود. پنجره فقط ده سانت از بالا و پايين باز بود. آن را هم دفعهي بعد كه يك دستهي ديگر خبرنگار آمدند كور كردند.
«خاطرات آزاده فاطمه ناهيدي»