0

خاطرات آزادگان از دوران اسارت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خاطرات آزادگان از دوران اسارت
سه شنبه 5 بهمن 1389  5:59 PM

آب گرم كن

عراقي‌ها در زمستان به ما آب داغ نمي‌دادند و آب‌گرم‌كني هم بود كه هميشه خراب بود. نفت هم به اندازه‌ي كافي نمي‌دادند بلكه به اندازه‌اي مي‌دادند كه مثلاً از صد و پنجاه نفر كه مي‌خواستند به حمام بروند، به هر نفر، هر ده روز يك پيت حلب آب گرم بيشتر نمي‌رسيد، كه جواب استحمام بچه‌ها را نمي‌داد.
لذا بچه‌ها سيم‌هاي چراغ‌ها يا لوله‌هاي قديمي را كه در حياط بود، با گذاشتن نگهبان، بيرون مي‌كشيدند و با استفاده از آن‌ها و قطعات حلبي، المنت درست مي‌كردند.
اين سيم را داخل سطل آب مي‌انداختند و سطل آب را جوش مي‌آوردند، كه البته همه‌ي اين كارها با دلهره و نگهباني انجام مي‌گرفت. چون گاهي نگهبان عراقي سر مي‌رسيد و مي‌گفت: «اين آب داغ را از كجا آورده‌ايد؟»
گاهي وقت‌ها المنت را مي‌گرفتند و مي‌گفتند: «مال كيه؟»مي‌گفتيم: «هيچ‌كس» با تعجب مي‌گفت: «بابا من اين را در اين آسايشگاه پيدا كرده‌ام. بايد بگوييد مال كيه؟» ما هم مي‌گفتيم: «ما چه مي‌دانيم مال چه كسي است؟»

منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5   -  صفحه: 177  

 

راوي: احمدروزبهاني_موصل 1  

 

 
 
تشکرات از این پست
alipaidar sayyed13737373 nargese_montazer moradi92 esteghlal_hamishe_gahraman flatrone1940
دسترسی سریع به انجمن ها