0

چهار شعر از دکتر صابر امامی

 
asemaniha
asemaniha
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 118
محل سکونت : اصفهان

چهار شعر از دکتر صابر امامی
یک شنبه 20 بهمن 1387  7:08 PM

چهار شعر از دکتر صابر امامی

صابر امامی

 

به دنبال تو

ريل‌ به‌ ريل‌
قطار به‌ قطار
واگن‌ به‌ واگن‌
كوپه‌ به‌ كوپه‌
تو را مي‌جويم‌ :
ـ«آقا شما...؟ »
ـ «خانم‌...؟ »
نگاههاي‌ مبهوت‌
كوپه‌ به‌ كوپه‌
واگن‌ به‌ واگن‌
قطار به‌ قطار
ريل‌ به‌ ريل‌ :
ريلهاي‌ بي‌انتها
قطارهايي‌ كه‌ مي‌روند و برنمي‌گردند
ايستگاههاي‌ خالي‌
سكوهاي‌ گسترده‌ و سيماني‌
و قلبي‌ كه‌ در سوتهاي‌ قطار
شليك‌ مي‌شود .
7/1/83

اي‌ كاش‌ مي‌دانستم‌

اي‌ كاش‌ مي‌دانستم‌
شبيه‌ كه‌ هستي‌؟
شبيه‌ موسي‌
كه‌ ميكل‌آنژ تراشيده‌ است‌؟
يا شبيه‌ محمد(ص‌ ) ،
كه‌ خودت‌ تراشيده‌اي‌؟
اگر هراس‌ از فقيهان‌ نبود
تمثالت‌ را مي‌ساختم‌
شبيه‌ درخت‌
نه‌، شبيه‌ دريا
شبيه‌ كوه‌
نه‌، شبيه‌ باران‌
شبيه‌ پرنده‌
نه‌، شبيه‌ انسان‌ .
ببين‌ چه‌ ساخته‌اي‌
تو كه‌ پيامبرانت‌ را فرستاده‌اي‌
تا از بت‌پرستي‌ نجاتم‌ دهند !
14/1/83

عطر گیج ابدیت

هميشه‌ وقتي‌ مي‌آيي‌
فوجي‌ از كبوتران‌ سفيد
در پيش‌ قدمهايت‌
پر مي‌كشند .
هميشه‌ وقتي‌ مي‌نشيني‌
فوجي‌ از قناريها
در كنار صندلي‌ات‌
بر زمين‌ مي‌نشينند .
هميشه‌ وقتي‌ مي‌روي‌
خطي‌ رقيق‌ از
شبنم‌ و خزه‌ و پروانه‌
بر جا مي‌ماند
و من‌ در عطر گيج‌ ابديت‌
مه‌آلود مي‌شوم‌ .
13/1/83

زیارتکده

يك‌ سحر كه‌ بيايي‌
براي‌ نماز بيدارم‌ كني‌
در عطر گل‌ محمديِ نفسهايت‌
وضو مي‌گيرم‌
در معبد مقدس‌ چشمانت‌
به‌ نياز مي‌ايستم‌
و تمام‌ نماز را
كلمه‌ به‌ كلمه‌، در گوشت‌ مي‌خوانم‌
و به‌ جاي‌ مُهر
پيشاني‌ بر پاهايت‌ مي‌گذارم‌
و به‌ جاي‌ سلام‌
لب‌ بر دستهايت‌ .
آنگاه‌، اتاق‌ من‌
زيارتكدة‌ مؤمنان‌ خواهد شد
و عشاق‌ بر پنجره‌هايش‌
دخيل‌ خواهند بست‌ .
14/1/84

 

سایت سوره مهر/ اصحاب قلم/ شماره 1

بیاد روزهای عاشقی
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها