0

تمام دانشمندان فلسفه

 
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان فلسفه
چهارشنبه 29 دی 1389  10:58 PM

هراکلیت

 

در یک رودخانه دو بار نمی توان شنا کرد. جنگ، پدر همه چیزها است. این دو، مشهورترین جملات فیلسوفی بنام هراکلیت در بیش از دو هزارسال پیش هستند. جنگ را امروزه به شکلهای بحث، جدل، مبارزه و غیره ترجمه می کنند. براساس روایتی مشکوک، هراکلیت، یکی از اولین فیلسوفان یونان باستان، با داریوش پادشاه ایرانی رابطه نامه ای و مکاتبه ای داشت. او همچون زردشت احترام خاصی برای عنصر آتش در پروسه تشکیل جهان و طبیعت قایل بود. هراکلیت حدود 500 سال پیش از میلاد زندگی می کرد. در باره تاریخ تولد و مرگش اختلاف نظروجود دارد.
دانشنامه های چپ و سوسیالیست آنرا بین سالهای 483-544 پیش از میلاد و دایرت المعارف های لیبرال درغرب، آنرا بین سالهای 480-550 قبل از میلاد می دانند. هراکلیت یکی از اولین روشنگران فرهنگ غرب است. با توجه به آثار محدودی که از او به زمان ما رسیده می توان گفت که او فیلسوفی پویا بود و نه ایستا. هراکلیت یکی از اولین فیلسوفان خردگرای یونان پیش از سقراط است. چون او برای یافتن جواب و حل مسایل جهان به طبیعت توجه می کرد، او را یکی از فیلسوفان طبیعی می دانند. منتقدین چپ هراکلیت را فیلسوفی ماتریالیست و یکی از دیالکتیسین های مشهور عصر باستان بشمار می آورند.
به نظر هراکلیت، جهان را نه خدایان و نه انسان آفرید، بلکه تضاد و مبارزه اضداد باعث؛ حرکت، زندگی، تغییر و تحول آن می شود. هراکلیت بیش از 2000 سال است که علم و فلسفه غرب را تحت تاثیر نظرات خود قرارداده. او خود زیر تاثیر فلسفه متحرک و پویای شرق قرار داشت. مارکس، انگلس و لنین با احترام از اهمیت او برای اندیشه بشری یاد کردند. سقراط می گفت، یک غواص دلی لازم است تا انسان کنجکاو بتواند جملات او را بفهمد. هگل، هراکلیت را روشنگری عمیق نامید که باعث تکامل آغازین و رشد کودکی علم فلسفه شد. نیچه می نویسد که آثار و نظریات هراکلیت هیچگاه کهنه نخواهند شد. به نظر مورخین سیر اندیشه بشر، افلاطون، هگل، مارکس، نیچه و فیلسوفان کلبی تحت تاثیر نظریات هراکلیت قرار گرفته اند. گرچه قانون تضاد هراکلیت تاثیر مهمی روی هم عصران خود گذاشت، ولی آن ، بعدها بارها مورد سوء تفاهم نیز قرار گرفت و به غلط تفسیر شد. داروینیستها سعی نمودند با تکیه بر آموزش تئوری مبارزه اضداد، پایه تئوریکی برای نظریات خود، ازجمله تئوری تکامل و تنازع بقا، بیابند. هراکلیت خود نیز از موضعی غیردمکراتیک به انتقاد از بعضی از نظریات روشنفکران زمان خود مانند : دمکریت، فیثاغورث، هومر و هزوید پرداخت.
در باره ملیت هراکلیت می توان گفت که او در شهر افسوس در غرب آسیای صغیر، در ترکیه امروزی بدنیا آمد. افسوس در آن زمان یکی از شهرهای مهم عصرباستان با عجایب هفتگانه معماری و ساختمانی بود. هراکلیت از نظر طبقاتی، یک اشرافزاده و یا شاهزاده خلع ید شده بود. شهر محل تولد او یکی از مستعمره های یونان در غرب آسیای صغیر و مدتی پایتخت آسیا، یکی از ایالتهای رومی بود.
طبق نظر طبیعی قانون تضاد و حرکت هراکلیت، عملی کردن دمکراسی و عدالت در دراز مدت در یک جامعه غیرممکن است. او به دلیل اعتراض به هرج و مرجهای دمکراسی نورس زمان خود، به کوه زد و در غاری زندگی نمود و براثر استفاده ناشیانه از گیاهان ناشناخته، در سن 60 سالگی در تنهایی و سکوت کوه و دره درگذشت. هراکلیت در اواخر عمر چنان سرخورده شده بود که می گفت بجای شرکت در مسایل اجتماعی و دمکراسی، بهتر است فیلسوفان در جای خلوتی به قاب بازی با نوجوانان بپردازد.
او عامل آفرینش دنیا را عقل جهان نامید. لوگوس (
Logos)، واژه مورد استفاده او، هزاران سال است که به شکلهای مختلف ترجمه وتفسیر می شود، گرچه درزبان یونانی معنی خرد می دهد. هراکلیت بجای خدا، از عقل مطلق نام می برد. خدای او باخدایان اسطوره ای مرسوم آنزمان فرق دارد. به نظر او قانون نظم جهان، همان خرد کل است که گاهی نیز به معنی آتش و انرژی و حرکت اولیه معرفی می گردد. به نظر هراکلیت، دنیا ابدی است و با کمک عقل جهان می چرخد. غیرمادی دانستن خرد جهانی باعث شد که افلاطون و فیلسوفان هلنی آنرا تصوری از خدای امروزی بدانند که بعدها در مذهب مسیحیت مورد استفاده یا سوء استفاده روحانیت قرارگرفت. هراکلیت روح و پرواز آن، بعدازمرگ را نیز قبول نداشت. به عقیده او با هجوم مرگ، روح تبدیل به بخشی از عقل جهان می گردد.
او از جمله وظایف فلسفه را، بیدارکردن انسانهای بخواب رفته و افشا نمودن اشتباهات قوای حسی انسان، در ضمن شناخت می دانست. او می گفت برای شناخت، باید بجای استفاده از تجربیات قوای حسی فیلسوفان طبیعت گرا، تفکر و خرد را بکار برد. بنظر او چون علوم تجربی قادر به درک راز طبیعت نیستند، فلسفه باید با کمک عقل و خرد، منطق و دیالکتیک، آن را کشف نماید. هراکلیت بدلیل بکاربردن جملات و کلمات سنبلیک و استعاره ای، به فیلسوف مرموز و تاریک مشهور شد. مخالفین او به این دلیل، ماتریالیست بودن هراکلیت را نفی می کنند. مشهورترین اثر او درباره طبیعت نام دارد که شامل جملات قصار، قطعات کوتاه فلسفی، و واژه های دوپهلو است. او می گفت، معلومات عمومی داشتن، دلیل حکمت و دانایی و فیلسوف بودن نمی گردد. هراکلیت درآثارش به موضوعات و مقوله هایی مانند؛ اخلاق، سیاست، الهیات، عقل، ستاره شناسی، لغت شناسی و غیره نیز پرداخت.



تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها