0

نفس لوامه و اضطراب اخلاقی

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

نفس لوامه و اضطراب اخلاقی
جمعه 11 فروردین 1402  1:13 AM

 

نفس لوامه و اضطراب اخلاقی



اضطراب واژه‌ای عربی از ضرب، به معنای تحرک و موج زدن در فرهنگ فارسی به معنای: آشوب، التهاب، اندوه، بیتابی، بیقراری، بیم، پریشانی، تپش دل، ترس، تشویش، توهم، خوف، دغدغه، دلواپسی، دلهره، رنج، سراسیمگی، قلق، ناراحتی، واهمه، هیجان به کار رفته است.
در زبان عربی قلق (نگرانی) به همان معنای اضطراب در زبان فارسی به کار رفته است. قلق نوعی ناآرامی در روان آدمی همانند امواجی است که بر آب ظاهر می‌شود. شخص در این حالت احساس ناراحتی می‌کند و اطمینانی به خود ندارد. این گونه است که یک احساس ناخوشایند منتشر و مبهم همراه با ترس، واهمه، دلواپسی با منشا و خاستگاه ناشناخته در وی ظاهر می‌شود.
باید گفت که فرق میان قلق و خوف در این است که قلق نسبت به آینده مبهم است؛ در حالی که خوف واکنش انسان نسبت به حوادث کنونی و آینده است.
وقتی شخص دچار اضطراب می‌شود، ضربان قلب و تپش آن افزایش می‌یابد و لرزش در وی نمایان می‌شود. البته اضطراب همانند دیگر بیماری‌ها و هیجانات روانی دارای انواع و اقسامی است.
از نظر روان‌شناسان، اضطراب، احساسی بی‌شباهت به ترس نیست؛ با این فرق که ترس علت و عامل ظاهر و آشکاری دارد، مانند ترس از ماریا حیوان یا دشمنی که در برابرش ایستاده است؛ در حالی که اضطراب، ترس بی‌هدف است؛ زیرا نمی‌توانیم به علت و عامل ایجادی‌اشاره کنیم.
اضطراب و قلق یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در رفتارهای روان رنجور و روان پریش است که زندگی را مختل می‌سازد و شخص را دچار پریشان حالی می‌کند.
ترس و خوف، چیز خوبی است. اینکه ما از مار و دشمن واقعی که در برابر ما ایستاده می‌ترسیم؛ یا از قیامت و حوادث مرگ خوف داریم؛ زیرا آن واقعیتی انکارناپذیر است، به طوری که این احساس را داریم که واقعیتی حاضر و همانند واقعیت کنونی است که از آن می‌ترسیم؛ چنانکه اهل بیت پیامبر(ص) از قیامت ترسان بودند.(انسان، آیه 10)
ترس به ما کمک می‌کند تا از خطرهای واقعی، خود را محافظت کنیم؛ اما اضطراب نوعی افراط در ترس است که می‌تواند رفتارهای ما را از حالت طبیعی خارج کند و به نقطه نابهنجار بکشاند.
نقش نفس لوامه در ایجاد اضطراب اخلاقی
اضطراب دارای انواع و اقسامی است. نوعی اضطراب اخلاقی وجود دارد که برای ما بسیار مفید و سازنده است. این نوع از اضطراب با وجدان بیداریا روان سرزنشگر یا «نفس لوامه» در ما ارتباط پیدا می‌کند. وقتی کاری را انجام می‌دهیم که با وجدان و اصول اخلاقی ما در تضاد است، دچار اضطراب و قلق می‌شویم و «احساس شرم و گناه» می‌کنیم، عامل اضطراب اخلاقی است.
هر چه نفس لوامه و ملامتگر قوی‌تر باشد، به همان میزان اضطراب بیشتر می‌شود؛ و هر چه نفس اماره بالسوء (فرمان‌دهنده به بدی)، قوی‌تر و چیره‌تر شود، به همان میزان اضطراب اخلاقی کاهش می‌یابد. افزایش اضطراب اخلاقی در سطحی از آن بسیار مفید است؛ زیرا بیانگر سلامت نفس و فطرت آدمی است و شخص را به پذیرش ‌اشتباه و خطا و گناه و جبران کردن در قالب توبه و بازگشت تشویق می‌کند و زمینه اصلاح فساد را فراهم می‌آورد؛ اما اگر از یک سطح تجاوز کند، به شکل بیماری روانی خودنمایی کرده و شخص را دچار وسواس روانی و اعتقادی می‌کند.
اگر نفس لوامه با زنگارهای گناه دفن شود و کمتر در قالب احساس شرم  و گناه خودنمایی داشته باشد، نفس تدلیس‌گر (مسوله) و فریبکار وارد کار می‌شود و به تزیین‌گری می‌پردازد و امر بد را نیک جلوه می‌دهد و باطل را حق. این گونه است که احساس شرم و گناه از میان می‌رود و اضطراب فروکاسته می‌شود.











به سخن دیگر، نمی‌توان فقدان اضطراب را دلیل بر سلامت روان و شخصیت سالم دانست؛ زیرا در زمان چیرگی نفس اماره به بدی و قدرت‌یابی نفس تسویل‌گر و تدلیس‌گر، اضطراب از میان می‌رود؛ در حالی که از نظر قرآن، چنین شخصی واقعا بیمار است و از وارونگی قلب و یا مهرشدن قلب و روان رنج می‌برد.(بقره، آیات 7 تا 12 ؛ یوسف، آیه 18)
اضطراب اخلاقی مبنای واقعی همانند ترس دارد و از احساس شرم و احساس گناه سرچشمه می‌گیرد که نفس لوامه و فطرت الهی آن را مدیریت می‌کند. اضطراب درونی یک علامت هشدار دهنده و در خدمت فرد است و به او خبر می‌دهد که درون شخصیت در تضاد بوده و اوضاع خوبی ندارد؛ او باید بتواند تضاد درونی میان وجدان بیدار و نفس لوامه و رفتارنابهنجار و ضد اخلاقی خود را به طوری حل کند تا از اضطراب رهایی یابد.
اضطراب به شخص خبر می‌دهد که در حالت تهدید است و اگر شخص دست به کار نشود از درون فرو می‌پاشد. در این زمان چند گزینه برای شخص وجود دارد: 1- گریختن از موقعیت تهدید‌کننده؛ 2- اطاعت از وجدان بیدار و نفس لوامه؛ 3- جلوگیری از تکانه و علت خطر و موجب اضطراب.
با نگاهی به قرآن این معنا اثبات می‌شود که اضطراب به سبب تضاد میان نفس لوامه و نفس اماره به بدی در درون شخصیت انسان تا زمانی وجود دارد که نفس لوامه مهار و مدیریت را در دست داشته باشد. این اضطراب زمانی به پایان می‌رسد که شخص با کمک عقل و نفس لوامه و فطرت و مانند آنها به ساحل آرامش و اطمینان برسد؛ زیرا غرایز و حب شهوات (آل‌عمران، آیه 14؛ حدید، آیه 20) از یک طرف و فطرت پاک و توحید گرا و کمال‌یابی نفس از سوی دیگر، دو فشاری است که بر نفس وارد می‌شود و این اضطراب و احساس شرم و گناه را در درون بر می‌انگیزاند.
از سوی دیگر، اگر فشارهای درونی نباشد ونفس به شکلی سرکوب و یا حذف و مهرشده باشد، فشارهای جامعه نیز خود عامل اضطراب خواهد بود؛ زیرا نابهنجاری‌ها و منکرات از سوی جامعه خوشایند نیست و شخص حتی اگر بخواهد نمی‌تواند قانون شفاهی و نوشتاری را نادیده بگیرد و همین عوامل موجب ترس و اضطراب در درون می‌شود.
البته چنانکه گفته شد اضطراب در انسان شدت و ضعف و نوسان بسیار است و این به عامل درونی فطرت و وجدان بیدار و غلبه نفس لوامه باز می‌گردد.
درمان اضطراب در قرآن
همه انسان‌ها هر چند در کلیاتی به نام نفس مشترک هستند؛ ولی از نظر هستی شناختی، جهان بینی، تجربیات و نگرش‌ها هر شخصی با دیگری فرق می‌کند و از این نظر هر کسی شخصیت بی‌همتایی دارد. انسان همواره در تعارض درونی با وسوسه‌های شیطان بیرونی است و همین اضطراب درونی را شکل می‌دهد. این اضطراب تا رسیدن به مرز نفس مطمئن ادامه می‌یابد. نفس مطمئن نفسی است که با ذکر الهی به معنای واقعی؛ یعنی قرب و تقرب به خدا و رنگ خدایی گرفتن به اطمینان رسیده است(فجر، آیات 27 تا 30؛ بقره، آیات 30 و 31 و 138؛ آل‌عمران، آیه 79)؛ چنانکه خداوند می‌فرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ بدانيد كه فقط با ياد خدا دلها آرام مى‌گيرد ( رعد/ 28)
از نظر قرآن شخصیت انسان، شخصیت مانا و پویایی است و ساختاری ثابت و متغیر دارد. قرآن از پویایی به صیرورت تعبیر کرده است: الیه المصیر.(تغابن/3) صیرورت به معنای شدن است که خود به معنای پویایی و تغییرمستمر است. البته این پویایی و صیرورت هرگز به معنای بریدگی نیست؛ بلکه این رشد و پویایی و صیرورت همواره سازمان یافته، حکیمانه و هدفمند است و انسان با حفظ یک کلیتی به نام «من» در حال صیرورت ، تغییر و حتی انقلاب و دگرگونی است: الی ربنا لمنقلبون.
به هر حال، انسان اگر بخواهد از اضطراب به اطمینان و آرامش برسد باید مسیری را بپیماید که خداوند در قالب صیرورت کمالی در ساختار صراط مستقیم شریعت بیان کرده و با ذکر واقعی الهی آن را تامین و تضمین کرده است.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها