0

اربعین حسینی(بخش پانزدهم)

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8838
محل سکونت : اصفهان

اربعین حسینی(بخش پانزدهم)
سه شنبه 25 مرداد 1401  10:04 AM

«رجوع» و بازگشت از شام به مدینه غیر از «وصول» و رسیدن به مدینه است . در کلام شیخ طوسی کلمه‌ی وصول وجود ندارد ، بنابراین ، این را باید برداشت سید بن طاووس از کلام شیخ دانست ، که ما با برداشت ایشان موافق نیستیم و با این بیان ، این‌که ایشان دو امر بازگشت به مدینه و یا به کربلا در تاریخ بیستم صفر سال 61 را بعید دانسته است ، امر اول موضوعا منتفی است ؛ ولی در هر حال ، ایشان با توجه به قراین و مستندات تاریخی که ذکر می‌کند ، بازگشت اهل بیت را در اربعین اول و حتی زیارت جابر بن عبدالله انصاری را در این تاریخ نمی‌پذیرد و این شواهد را دلیل قول خود می‌داند : الف . عبیدالله بن زیاد ، از کوفه نامه برای یزید فرستاد و کسب تکلیف کرد ، رفت و برگشت نامه ، حدود بیست روز و یا بیشتر لازم دارد . ب . روایت شده است که اهل‌بیت حدود یک ماه در شام در جای بسیار نامناسبی که ایشان را از گرمای روز و از سرمای شب محافظت نمی‌نمود اقامت داشتند . ج . جابر بن عبدالله نیز نمی‌تواند در بیستم صفر خود را به کربلا برساند ، چون رسیدن خبر به حجاز و حرکت او از حجاز به سمت کربلا به بیش از چهل روز نیاز دارد . ایشان در پایان ، امکان عبور از کربلا و ملاقات با جابر را در غیر اربعین اول می‌پذیرد . - فرمایش اخیر ایشان مبنی بر این‌که : «چنانچه جابر در حجاز از شهادت آن حضرت آگاه شده و آن‌گاه رهسپار کربلا شده باشد ، به بیش از چهل روز وقت نیاز خواهد بود» ، تمام نیست ؛ چون مدینه در شهادت امام حسین علیه‌السلام سه بار به ضجه افتاد : 1 . در روز عاشورا ، ام‌سلمه خواب عجیبی دید . وی پیامبر صلی الله علیه و آله را غبار آلود دید . از او علت را پرسید . خبر داد که من هم اکنون به شهادت رسیدن حسین را دیدم . [3] همچنین آن حضرت به ام سلمه شیشه‌ای پر از خاک داده بود و فرموده بود که هر گاه این خاک رنگ خون به خود گرفت ، بدان که حسینم به شهادت رسیده است . ام سلمه پس از آن خواب ، سراغ آن خاک رفت و آن را چنان یافت که پیامبر صلی الله علیه و آله پیش‌بینی فرموده بود . آن‌گاه چنان ضجه و فغان وناله سر داد که هجوم زن و مرد اهل مدینه را در پی داشت ، که از جمله‌ی آنان ابن‌عباس بود . [4] ماجرای قاروره در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده است ؛ [5] بنابراین ، هیچ بعدی ندارد که جابر در مدینه بوده و با آن معرفتی که دارا بود ، پس آگاهی یافتن از عمق فاجعه‌ی کربلا ، به‌دان سو رهسپار گردد . 2 . پس از فاجعه‌ی کربلا ، از سوی عاملان حکومت ، خبر رسمی به والی مدینه و مردم اعلام شد ، بنابراین فرض ، با توجه به وجود پیک ، چنانچه تا حوالی آخر محرم و ابتدای صفر این خبر به مدینه رسیده باشد ، باز حرکت جابر از مدینه و رسیدن او به کربلا در بیستم صفر توجیه پذیر خواهد بود . 3 . به هنگام رسیدن اهل‌بیت به مدینه [6] . دو . علامه‌ی مجلسی ؛ ایشان پس از ذکر قول مشهور بین اصحاب درباره‌ی بازگشت به کربلا در اربعین اول و قول دیگر مبنی بر مراجعت ایشان در این تاریخ به مدینه ، هر دو را نمی‌پذیرد و می‌گوید : اعلم أنه لیس فی الأخبار ما العلة فی استحباب زیارته صلوات الله علیه فی هذا الیوم ، و المشهور بین الأصحاب أن العلة فی ذلک رجوع حرم الحسین صلوات الله علیه فی مثل ذلک الیوم الی کربلاء عند رجوعهم من الشام ، و الحاق علی بن الحسین صلوات الله علیه الرؤوس بالأجساد ، و قیل فی مثل ذلک الیوم رجعوا الی المدینة ، و کلاهما مستبعدان جدا ، لأن الزمان لا یسع ذلک کما یظهر من الأخبار و الآثار ، و کون ذلک فی السنة الأخری أیضا مستبعد ؛ از اخبار و روایات ، علت استحباب زیارت آن حضرت در روز اربعین دانسته نیست و مشهور بین اصحاب این است که علت آن ، بازگشت اهل‌بیت امام حسین علیه‌السلام در مثل چنین روزی از شام به کربلا و ملحق ساختن سرها به بدنها به دست علی بن حسین علیه‌السلام است . و گفته شده است که در مثل چنین روزی ، آنان به مدینه بازگشتند و هر دوی آن بعید است ؛ چون زمان ، گنجایش آن را ندارد ؛ همان گونه که از اخبار و روایات دانسته می‌شود . و اما آن‌که آنان در اربعین سال بعد به کربلا رسیده باشند ، آن هم بعید است . [7] .

 

[3] ر . ک : سنن ترمذی ، ج 5 ، ص 657 ؛ المعجم الکبیر ، ج 23 ، ص 373 ، ح 882 ؛ تاریخ دمشق (ترجمة الامام الحسین علیه‌السلام) ، ص 388 ؛ کفایة الطالب ، ص 433 ؛ اسد الغابة ، ج 1 ، ص 22 ؛ الخصائص الکبری ، ج 2 ، ص 126 ؛ البدایة و النهایة ، ج 8 ، ص 202 ؛ سیر اعلام النبلاء ، ج 3 ، ص 316 ؛ الصواعق المحرقه ، ص 294 ؛ تهذیب الکمال ، ج 2 ، ص 439 ؛ مقتل الخوارزمی ، ج 2 ، ص 96 ؛ ذخائر العقبی ، ص 148 ؛ نظم درر السمطین ، ص 217 ؛ جواهر المطالب ، ج 2 ، ص 298 ؛ امالی شیخ صدوق ، ص 202 .
[4] امالی شیخ طوسی ، ص 315 ، مجلس 11 ، ح 640 .
[5] المعجم الکبیر (طبرانی) ، ج 3 ، ص 114 ، ح 2817 ؛ کفایة الطالب ، ص 426 ؛ مقتل الخوارزمی ، ج 1 ، ص 162 ؛ تهذیب الکمال ، ج 6 ، ص 408 ؛ مجمع الزوائد ، ج 9 ، ص 189 ؛ الصواعق المحرقة ، ص 292 ؛ تهذیب التهذیب ، ج 2 ، ص 346 ؛ ذخائر العقبی ، ص 146 ؛ الخصائص الکبری ، ج 2 ، ص 125 ؛ الکامل فی التاریخ ، ج 4 ، ص 93 ؛ الارشاد ، ج 2 ، ص 130 ؛ دلائل الامامة ، ص 180 ؛ اعلام الوری ، ص 217 ؛ روضة الواعظین ، ج 1 ، ص 193 ؛ نظم درر السمطین ، ص 215 .
[6] ر . ک : الرکب الحسینی فی الشام و منها الی المدینة المنورة ، ص 373 .
[7] بحارالأنوار ، ج 101 ، ص 334 .

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها