چرا خداوند شیطان را خلق کرد؟
سه شنبه 31 خرداد 1401 2:34 PM
❓فلسفهی وجودی شیطان که موجودی اغواگر و گمراه کننده است، چیست؟ و چرا خداوند او را خلق کرد؟
✅ پاسخ:
اوّلاً: خداوند #شیطان را، شیطان خلق نکرد. به دلیل اینکه او سالها (6 هزار سال)[1] همنشین فرشتگان و اهل عبادت بود، ولی بعداً به خواست خود و بر اثر تکبر راه طغیان و انحراف را در پیش گرفت و از رحمت خداوند دور شد.
ثانیاً: وجود شیطان، برای انسانهای با ایمان و آنها که میخواهند راه حق را بپیمایند، مضر نیست، بلکه وسیلهی پیشرفت و تکامل است؛ چرا که پیشرفت و ترقی و تکامل، همواره در میان تضادها صورت میگیرد.[2]
🔹 نقش شیطان در این جهان نقش دعوت کننده است؛ یعنی شیطان فقط انسانها را به گمراهی و انحراف دعوت میکند. خداوند به او قدرت تصرف در نفوس و سلطهی بر آنها نبخشیده است: «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»؛[3] بیگمان او را بر کسانی که ایمان آوردهاند و به پروردگارشان توکل میکنند، تسلطی نیست.
به همین جهت وقتی که در قیامت عدهای شیطان را به دلیل اینکه آنها را گمراه کرد ملاقات میکنند، شیطان با آنها محاجه میکند میگوید: «... وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ ...»؛[4] و من بر شما سلطهای نداشتم، جز اینکه شما را دعوت کردم.
🔸 در همین راستا باید گفت؛ آموزههای قرآنی حکایت از آن دارد که نقش شیطان در انحراف و گمراهی انسان، فقط در حد دعوت است و او هیچگاه انسانها را به اجبار به انحراف نمیکشاند؛ زیرا که انسان، مخاطب دو دعوت است. یکی دعوت خدا و یکی شیطان، و این انسان است که با اختیار خود یکی از این دو دعوت را میپذیرد. اما انسانهایی که با میل و اراده خود دعوت شیطان را پذیرفتند و او را الگوی خود قرار دادند و از دستورات او پیروی کردند، بر آنها سلطه پیدا میکند و آنها را به نابودی میکشاند: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ ...»؛[5] جز این نیست که تسلط او بر کسانی است که او را دوست میدارند.
💠 «إنّ الناقدَ بصيرٌ»
روزی آقای بروجردی در اواخر عمر شريفشان با افسوس اظهار کرده بود که من دارم با دست خالی از این دنیا میروم و کاری نکردهام. زمانی که کشف حجاب شد، من تصميم گرفتم قیام کنم و حتی برای شهادت آماده بودم، ولی اطرافیان مانع شدند و مرا اغوا کردند که وجودتان برای اسلام ضروریتر است و من از این فیض محروم شدم.
آقای شریعتمداری خطـاب بـه آقای بروجردی عرض کرد که من اگر جای شـمـا بـودم، هیچ نگرانی نداشتم و سپس شروع کرد حدود ده دقیقه خدمات ایشان را برشمرد. آقای بروجردی فرمود: اگر ناقدین اعمـال مـثـل شـماها بودند، مسألهای نبـود، ولی چه باید کرد که «إنّ الناقدَ بصيـرٌ»(۱).
آقای گلپایگانی از آقای بروجردی پرسید: شما روایت «مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء»(۲) را معتبر میدانید؟ ایشان فرمود: بله، معتبر است. آقای گلپایگانی عرض کرد: اگر هيچ يک از خدمات علمی و عملی شما را در نظر نگیریم، همین دستور شما بر جمعآوری احادیث فقهی اهل بیت علیهم السلام برای استنباط احکام، بیتردید یکی از مصادیق واضح این حدیث است. آقای بروجردی وقتی این را شنید، فرمود: بله، من تنها امیدم به همین است.
1⃣ الإختصاص ، ص ۳۴۱
2⃣ عـن أبي عبداللـه الـصـادق علیه السلام: «اذا كان يوم القيامة جمع الله عزوجل الناس في صعيد واحد و وضعت الموازيـن فـتـوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء، فيرجح مـداد العلماء على دماء الشهداء» (كتاب من لا يحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۹۹، ح ۵۸۵۳)
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۵۴۵
📌پاورقی:
[1]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 287، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[2]. بیستونی، محمد، شیطان شناسی از دیدگاه قرآن کریم، ص 17.
[3]. نحل، 99.
[4]. ابراهیم، 22.
[5]. نحل، 100.