0

عوامل طلاق عاطفی

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

عوامل طلاق عاطفی
دوشنبه 29 فروردین 1401  3:08 PM

 عوامل طلاق عاطفی

از کجا بفهمیم ما در یک رابطه عاطفی هستیم؟

برای آشنایی بیشتر با طلاق عاطفی، باید ابتدا شناخت خوبی از روابط عاطفی داشته باشید.


تماس مکرر

هنگامی که شما با هم نیستید، تماس مکرر دارید. شما اغلب با این شخص و در ساعت های مشکوک ارتباط برقرار می کنید. شما چندین پیام کوتاه، ایمیل یا ویدیو اختصاصی را به این شخص اختصاص خواهید داد.
نشانه شروع روابط عاطفی


به اشتراک گذاری مکرر

او اولین فردی است که می خواهید هر خبری را به او بگویید.


فکر کردن به صورت مکرر

این شخص افکار شما را درگیر می کند شما همچنین ممکن است متوجه شوید که زمان بسیاری را به فکر کردن به او اختصاص می دهید.

شما در مورد دوست خود به طور مداوم فکر می کنید. این فرد هنگامی که از خواب بیدار می شود یا زمانی که شما در شب خوابید در فکر شماست.

شما همچنین ممکن است شروع به فکر کردن به فانتزی های عاشقانه یا جنسی در مورد این شخص کنید.


احساس درک شدن

اگر با فردی رابطه عاطفی واقعی داشته باشید، حس می کنید که او شما را به درستی درک خواهد کرد. در واقع احساس درک شدن هنگامی که با او هستید، به درستی فهمیده می شود. حتی گاهی این حس به شما دست می دهد که هیچ کس مانند او شما را درک نمی کند و این شخص تنها فردی است که به درستی می تواند تمامی احساسات و افکارتان را عمیقاً درک نماید.


مقایسه ناعادلانه

از آنجایی که این شخص به صورت خیلی غیرقابل باوری خوب است، شما او را با هر فرد نزدیک دیگری در زندگی خود مقایسه می کنید.

 

نشانه‌های طلاق عاطفی

 تبدیل شدن به فردی دیگر

یکی از نشانه‌های طلاق احساسی تغییر در فرد است. در طول زمان افرادی که با هم ازدواج می‌کنند از نظر شخصیتی به هم شبیه می‌شوند. علایق، ویژگی‌ها و رفتارهای زن و شوهر مانند هم می‌شود. زمانیکه یکی از زوجین احساساتش نسبت به رابطه تغییر می‌کند، به یک فرد دیگر تبدیل می‌شود. و این امر آنقدر آشکار است که توسط شریک زندگی کاملا احساس می‌شود.

    خیانت

خیانت می‌تواند هم از نظر جسمی و هم از نظر عاطفی رخ دهد و می‌تواند به یکسری مشکلات اساسی مانند مسافت و کاهش رابطه جنسی با همسر منجر شود. خیانت در حوزه مشکلات عاطفی قرار می‌گیرد. چراکه می‌تواند احساس فرد را نسبت به شریک زندگی از بین ببرد. حتی اگر بخواهید به همسرتان فرصت دوباره‌ای بدهید، آسیب روحی خیانت به سختی جبران خواهد شد.

    عدم صمیمیت و اشتیاق (نه تنها از نظر جنسی)

شریک زندگی که طلاق عاطفی گرفته باشد دیگر درباره اتفاقاتی که در طی روز برایش افتاده صحبت نخواهد کرد. فردی که طلاق احساسی گرفته دیگر تمایلی به بروز احساسات و یا بغل کردن همسرش ندارد. دیگر به طوری رفتار نمی‌کند که انگار شما برایش اهمیت دارید و یا برای شما ارزش قائل است. به نظر می‌رسد امیدها، آرزوها و رویاهایی که شما هر دو به طور مشترک داشتید دیگر موضوع گفتگو روزمره‌تان نیستند. این مسئله می‌تواند در رابطه جنسی شما نیز تاثیرگذار باشد.

 بحث و جدل همیشگی

مشاجرات دائم و همیشگی که هرگز حل نمی‌شوند نشانه یک رابطه ناسالم و سمی است. بدتر از همه درگیری دائم با شریک زندگی می‌تواند باعث خسته شدن از رابطه و در نتیجه طلاق شود.

رابطه برایتان دیگر رضایت بخش نیست

یکی دیگر از نشانه‌های طلاق احساسی این است که زندگی مشترک دیگر برای فرد رضایت بخش نیست. همسری که طلاق عاطفی گرفته است با افراد و در مکان‌های دیگر احساس خشنودی و رضایت را تجربه می‌کند.

 احساس عشق در رابطه از بین رفته است

عشق پایه و اساس ازدواج است. هنگامی که عشق در ازدواج از بین برود، طلاق عاطفی رخ می‌دهد. زمانیکه در یک رابطه عشق از بین برود وقت آن است که یا حتما به رواندرمانگر مراجعه کنید و سعی کنید پایه و اساس ازدواجتان را از اول شکل دهید و یا اینکه به ازدواج پایان دهید و طلاق احساسی به طلاق رسمی تبدیل شود.

 

علائم و نشانه‌هایی از طلاق عاطفی را بیان کرده‌ایم:

1- کم شدن یا نبود روابط عاطفی بین زوجین

2- عدم شکایت یا انتقاد از مشکلات روابط زناشویی و بی تفاوت شدن نسبت به یکدیگر

3- وقت نگذاشتن برای همسر و زیاد شدن خوش گذرانی‌های خارج از خانه

4- نداشتن رابطه جنسی و معاشقه

5- تمرکز عاطفی روی فرزند و دوست داشتن فرزند بیشتر از همسر

6- نپسندیدن و اهمیت ندادن به طرز فکر همدیگر

7- بی اعتمادی نسبت به یکدیگر

8- کاهش وابستگی‌ زوجین به هم

9- بروز دادن راز‌ها و مسائل زناشویی به بیرون از خانه

10- به رخ کشیدن اشتباهات، مسائل کوچک و انتقاد کردن از یکدیگر

11- پرداختن به مسائل گذشته به جای اندیشیدن به مسائل پیش رو

12- کاهش چشمگیر شور و هیجان در زندگی و عدم تلاش برای خوشحال بودن با شریک زندگی

13- عدم پذیرش مشکل یا ماندن در وضعیت سکوت که منجر به تشکیل ائتلافی علیه همسر می‌شود.

 

دلايل اصلي بروز طلاق عاطفي

از جمله دلايل بروز طلاق هاي عاطفي مي توان به اين موارد اشاره کرد که البته در ميان ديگر دلايل طلاق، شايع ترين ها هستند؛ وجود ويژگي هاي اخلاقي نامطلوب در زوجين، ازدواج دير هنگام، خشونت يکي از زوجين، دخالت هاي بي مورد ديگران در زندگي مشترک، بيکاري يا از دست دادن موقعيت شغلي، به خطر افتادن وضعيت اقتصادي خانواده و در نهايت ضعف مهارت هاي ارتباطي کلامي و غير کلامي در همسران. مهم ترين نکته اي که توجه به آن مي تواند مانع از بروز بسياري از جدايي هاي عاطفي شود اين است که همسران در شناخت و برطرف کردن نيازهاي عاطفي يکديگر، ناموفق هستند.

سن زوجين چه ميزان در طلاق عاطفي مهم مي باشد؟

براي ازدواج در اکثر موارد بايد سن مرد از زن بيشتر باشد ولي اين اختلاف سن نبايد از 7 تا 10 سال بيشتر  باشد زيرا در اين شرايط 2 انسان با 2 دنياي مختلف و در 2 مرحله زندگي از هم قرار دارند و مسلما درک صحيحي از دنياي هم ندارند.به طور مثال به احتمال زياد مردي که 35 سال دارد با خانمي که 22 سال دارد ازدواج کند، اين 2 بعد از چند سال که از زندگي بگذرد تازه متوجه ميشوند هرکدام نيازها و خواستههاي متفاوتي با يکديگر دارند.در اين مورد زوجها به سرعت از لحاظ روحي از يکديگر فاصله ميگيرند و طلاق عاطفي شکل ميگيرد.

 
ناهماهنگی همسران:

از مهمترین عوامل سردی زندگی، ناهماهنگی همسران است که دلایل مختلفی دارد. ناهماهنگی همسران گاه به قبل از ازدواج و انتخاب نادرست شریک زندگی مربوط می شود و گاه به زمان پس از ازدواج و رابطه ی نادرست همسران باز می گردد.

 
انتخاب نامناسب:

در صورتی که میان زوجین تناسبی نباشد، و در آینده ی زندگی نوعی هماهنگی دینی-معرفتی تدارک نشود، مشکلات فراوانی مسیر زندگی را به دشواری می کشاند، از این روست که پیامبر فرموده اند: «برای انتخاب همسر، زیبایی او را بر دینش ترجیح ندهید. »

 
ازدواج تحمیلی:

یکی دیگر از عوامل جدایی عاطفی همسران، ازدواج های اجباری است. اغلب دخترانی که با اجبار والدین راهی خانه ی شوهر شده اند، پس از گذشت اندک زمانی، به اختلالات روحی و روانی دچار می شوند؛ چرا که سایه ی فردی را بالای سر خود می بینند که هیچ علاقه ای به او ندارند. فقدان مهر و محبت خانه را تبدیل به کانون درگیری و کشمکش می نماید و تفاهم را از بین برده و نارضایتی را جایگزین آن می کند.

 
ناهماهنگی بعد از ازدواج:

گاه، در هنگام ازدواج دو جوان، تناسب و هماهنگی های لازم برای ازدواجی موفق وجود دارد، اما پس از چند سال با تغییر شرایط و رشد یافتن یکی از همسران و عدم پیشرفت دیگری، ناهماهنگی هایی بروز می کند؛ یعنی همسری با پیشرفت تحصیلی و شغلی و موقعیتی، احساس می کند طرف مقابلش دیگر هم شان و هم کفو او نیست.

 
تفاوت های شدید فرهنگی:

یکی دیگر از دلایل عمده ی طلاق عاطفی، اختلافات فرهنگی زوجین است. نوعی تفاوت ارزشی، که سبب می شود زن و شوهر از دو منظر گوناگون به مسائل نگاه کنند. اختلاف طبقاتی و فرهنگ و محیط متفاوتی که زن و مرد در آن رشد کرده اند. مثل شهری و روستایی بودن، معمولا تفاوت های فکری و معرفتی را رقم می زنند. چرا که فرهنگ نقش تعیین کننده ای در شکل گیری شخصیت افراد دارد. محیط رشد و تربیت، اعتقادات مذهبی، سنت ها، کودکی فرد، خانواده همه و همه تفاوت هایی را جلوه گر می سازند که ممکن است سبب بروز طلاق خاموش شود.

 
ناهماهنگی های اقتصادی

امروزه یکی از عوامل مهم مشاجرات خانوادگی و پیدایش طلاق، مسائل اقتصادی و مشکلات مربوط به آن است. اگرچه انتظارات درست و به جا در امور مالی و برآورده نشدن آن ها، از دلایل سرد شدن محبت بین همسران است، اما در بسیاری مواقع، خواسته های بی جا و توقعات بیش از توان همسر، نقش بسیار مهمی در بروز طلاق عاطفی و کاستن شعله های عشق در زندگی دارد.

 
ناهماهنگی در مسائل جنسی

مسائل و روابط خصوصی همسران در استحکام زندگی، یا از دست رفتن آن بیش از حد اثرگذار است. از این رو یکی از عوامل مهم در طلاق عاطفی، ناهماهنگی همسران در امور جنسی و زناشویی است. که سرد مزاجی و زود انزالی دو عامل مهم در این زمینه به شمار می روند.

 
از گله گذاری تا توهین

معمولا طلاق عاطفی با گله گذاری و شکایت زوج ها نسبت به یکدیگر بروز می کند؛ یعنی زن و شوهر به بیان انتظاراتی که معمولا برآورده نمی شود، می پردازند و چون مهارت کافی در برآوردن نیازهای یکدیگر را ندارند در نتیجه به شکایت ها و گله گذاری ها دامن می زنند.

 
نداشتن مهارت همسرداری

رابطه ی«همسری» با تمام روابطی که انسان با افراد دیگر برقرار می کند، متفاوت است. اهمیت آن تا جایی است که جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. اختلاف بین زن و مرد امری طبیعی است و در هر فردی به اندازه ای نسبت به دیگری وجود دارد. پس این هنر زن و شوهر است که با کسب مهارت و دانش افزایی در حیطه ی همسرداری بتوانند کلبه ی عشق خویش را گرم تر و محکم تر بنا کنند.

 
دیگر عوامل بروز طلاق عاطفی

رفتارهای نامناسب، بداخلاقی، بهانه جویی، عیب جویی، سرزنش، منت گذاری، بدبینی، دروغ، تحقیر کردن، معاشرت های ناروا، غیرت ورزی های نا به جا، بدزبانی، مقایسه کردن، ناسپاسی نیز مجموعه ای از رذایل اخلاقی است که بروز آن ممکن است زمینه را برای سردی روابط زوجین مهیا کرده و در طولانی مدت منجر به طلاق عاطفی گردد.

 
عوامل خارجی طلاق عاطفی:

گاهی عواملی خارج از دسترس و دخالت زوجین منجر می شود که زندگی همسران به سردی گرایش پیدا کند. این عوامل عواملی خارجی نامیده می شوند.

    دخالت دیگران
    مهمانی های نامناسب
    ورود افراد نامناسب به منزل
    تولد فرزند
    بیماری طولانی مدت یکی از زوجین
    عوامل اقتصادی
 

 

 

منابع:

https://scpd.eadl.ir/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C/ID/19643

https://drfekr.com

https://www.aroos.co/infographic-emotional-divorce/

https://honarehzendegi.com/fa/Emotional-Divorce

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها