0

ناخوشی های یک تکرار

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

ناخوشی های یک تکرار
دوشنبه 27 دی 1389  10:27 PM

سریال خوش نشین ها را از دو حیث می توان بازنمایی کرد؛ یکی با تکیه بر کارکرد سرگرم کنندگی رسانه تلویزیون که به اقتضای تعاریف سازمانی خود موظف است به تولید و نمایش برنامه هایی بپردازد که نیاز مخاطب به تفنن و سرگرمی را ارضا می کند. حالا فرقی نمی کند این برنامه نمایشی و از جنس سریالی باشد یا غیرنمایشی. با این نگاه شاید سریالی مثل خوش نشین ها، مناسب و جذاب باشد. از این رو که این مجموعه تلویزیونی با تکیه بر تجربه موفق پیشین در جذب مخاطب به واسطه شیوه روایت، نوع شخصیت پردازی و دیالوگ گویی و لحن و زبانی که در بیان کمیک خود دارد با ذهنیت کلیشه ای و متعارف مخاطب هماهنگ شده و می تواند لحظاتی مفرح و شاد برای مخاطبان آشنا فراهم آورد.

مخاطب شناسی عام نیز با روانشناختی درون متنی این مجموعه منطبق بوده و به همین دلیل طنازی های بازیگری مثل علی صادقی با همان ادا و اطوارهای همیشگی یا نقش آفرینی حمید لولایی در شمایل خشایار همچنان جذاب بوده و تکراری به نظر نمی رسد. سازندگان این مجموعه نیز دقیقاً با فرض گرفتن همین تعریف کلیشه ای از ذائقه مخاطب تلویزیون، قصه خود را صورت بندی کرده اند. اما واقعیت این است که این تصویر ساده انگارانه ای هم از مخاطب و هم از کمدی است که نتیجه آن تکراری شدن سریال خوش نشین ها هم از لحاظ فرم و ساختار روایی و هم از حیث مضمون و قصه ای است که دستمایه کار قرار گرفته. این بار صرفاً ساختار بصری یا مدل طنازی و پرسوناژهای کمیک نیست که تکرار می شود بلکه دامنه آن به موقعیت های بارها تجربه شده ای گسترش می یابد که از فرط مکرر بودن قابل پیش بینی است و به همین دلیل ظرفیت کمدی خود را از دست می دهد. می توان به صحنه دسته جمعی صحبت کردن در کلانتری یا اشتباهی گرفتن بیمار در بیمارستان و سوءتفاهم های کلامی متعددی اشاره کرد که مصداقی از این مدعاست و بارها و بارها آن را در مجموعه های ۹۰ شبی و طنز دیده بودیم. موقعیت های طنز از یک ظرفیت محدودی برخوردار است که به دو عامل مهم وابسته است؛ یکی تناسب ساختاری بین متن و فرم تا یک موقعیت خاص را به کمدی بدل سازد و دوم تازگی و بکر بودن آن موقعیت. تکرار این موقعیت قطعاً خاصیت طنازانه آن را کاهش داده یا از بین می برد و به یک نوع شکل گرایی خنثی دامن می زند.

خوش نشین ها تلاش می کند بنیان کمدی خود را بر طنز موقعیت بگذارد تا از درون تعلیق های برساخته آن و گره گشایی از این موقعیت زمینه های خنداندن مخاطب را فراهم کند اما هر چقدر که سریال جلوتر رفت این طنازی های فردی و کلامی بود که جلوه گر شد تا با تکیه بر همان مولفه های آشنا بتواند سویه کمدی قصه را حفظ کند. در حالی که برعکس با اتکا به همان ذهنیت کلیشه ای و پیشین مخاطب می شد با همین بازیگران به ظاهر تکراری به یک آشنایی زدایی طنازانه پرداخت. به این معنی که با شخصیت پردازی متفاوت از این بازیگران به ساختارشکنی پرسوناژها پرداخت و از آنها تیپ زدایی کرد. آن وقت از ظرفیت پارادوکسیکال این تصویر و کاراکتر خلق شده در جهت خلق کمدی بهره برد.

حتی اگر سویه کمیک ماجرا هم تضمین نمی شد به این ریسک خلاقانه یا دست کم تجربه گرایانه می ارزید تا برای یک بار هم که شده مثلاً علی صادقی را در شمایلی متفاوت یا حمید لولایی را در تصویری غیر از الگوی خشایار می دیدیم. اساساً سعید آقاخانی در ساخت سریال خوش نشین ها بسیار محافظه کارانه عمل کرده و کارگردانی این مجموعه را به مونتاژ چند مجموعه طنز پیشین تقلیل داده است. در حالی که افرادی مثل آقاخانی و عطاران کارگردان های مولفی در طنزهای تلویزیونی شناخته می شوند که در این عرصه صاحب خلاقیت و نوآوری بوده اند. رمز موفقیت مهران مدیری را باید در همین معنا جست وجو کرد. او همواره تلاش کرده به رغم موفقیت مجموعه هایی که ساخته هر بار موقعیت و روایت تازه ای از طنز را به تصویر بکشد.

واقعیت این است که سریال خوش نشین ها هم در شخصیت پردازی و روایت طنز و هم در شکل دهی به مولفه ها و عناصر این ژانر در یک مجموعه تلویزیونی به شدت به جنس کارهای رضا عطاران شباهت دارد و البته از آنها ضعیف تر است. مثلاً جنس بازی مرجانه گلچین در بزنگاه به دلیل تازگی و خلاقانه بودن و البته به دلیل آشنایی زدایی حافظه مخاطب از بازی های او دلنشین و جذاب از کار درآمد اما در اینجا به یک تیپ تکراری بدل شد که در عین اینکه لحظاتی کمیک و خنده دار را با خود همراه دارد اما تکرار موفقیت قبلی نیست. این تحلیل را می توان درباره بازی حلیمه سعیدی نیز به کار برد. زمانی احمد پورمخبر با شیرین کاری های خود در طنزهای عطاران راهی را رفت که امروز حلیمه سعیدی در حال تجربه آن است.

نابازیگرانی از این جنس، شیرین کاری های خود را با کمدی بازی کردن اشتباه گرفته و در واقع در کسوتی کلیشه ای خود را مدام تکرار می کنند. طنز تلخ ماجرا این است که حضور چنین بازیگرانی صرفاً به همین مجموعه های ۹۰ شبی ختم نشده و به سینما نیز گسترده می شود. خوش نشین ها در واقع از دو ضعف عمده رنج می برد؛ یکی موقعیت و تمهیدات تکراری طنازانه و دوم تیپ سازی های کلیشه ای و قابل پیش بینی که ظرفیت کمدی قصه را از درون تهی می سازند. هرچند نباید حضور بازیگران تکراری را فارغ از تیپ های همیشگی در این معادله دست کم گرفت. بازیگر توانا هم به واسطه تیپیکال بازی کردن، فرصت خلاقیت و بکر بودن را از دست می دهد. مثلاً علی صادقی آنقدر در مقابل بازیگرانی مثل حمید لولایی و سیروس گرجستانی بازی کرده که نوع بده بستان های نمایش آنها برای مخاطب کاملاً قابل پیش بینی و تکراری است.

سعید آقاخانی نویسنده و کارگردان توانمندی در عرصه طنز سازی است. اگر او بتواند این توانمندی و تجربه را با خلاقیت و نوآوری گره بزند طنزهای دلنشین تری از خوش نشین ها در کارنامه او ثبت خواهد شد.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها