مبعث حضرت رسول اکرم(ص) از دیدگاه قرآن
چهارشنبه 20 اسفند 1399 12:57 PM
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، امیرالمؤمنین(ع) در خصوص دوران بعثت میفرمایند: «خداوند پیامبر اسلام(ص) را زمانی فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار شده و رشتههای دین پاره شده بود. چراغ هدایت بینور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت میشد و شیطان یاری میگردید. با دست مردم جاهل، نشانههای شیطان آشکار و پرچم او افراشته گردید. فتنهها، مردم را لگدمال کرده و یا سمهای محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ایستاده بود. اما مردم حیران و سرگردان، بیخبر و فریبخورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بتپرستان) زندگی میکردند. خواب آنها بیداری و سرمه چشم آنها اشک بود، در سرزمینی که دانشمندان آن لب فروبسته و جاهل گرایی بود.
در این هنگام که بشریت در کویر خشک رذایل گرفتار بود، مردی در دل کوههای مکه، خدا را عبادت میکرد. در کنار بتها و ظلمها زندگی کرد اما هیچگاه بت را سجده نکرد و دامن مقدسش به ظلم آلوده نشد. به فرموده امام حسن عسکری (ع):«چون چهل سال از عمر ایشان گذشت، حق تعالی دل او را بهترین دلها و خاشعتر، مطیعتر و بزرگتر از همه دلها یافت. پس به دیده آن حضرت نور دیگر داد و امر فرمود که درهای آسمان را گشودند و فوج فوج ملائکه به زمین آمدند و آن حضرت نظر میکرد و ایشان را میدید و رحمت خود را از ساق عرش تا سر آن حضرت متصل گردانید». پس جبرئیل فرود آمد و اطراف آسمان و زمین را فرو گرفت و بازوی آن حضرت را حرکت داد و گفت: «یا محمد بخوان، فرمود: چه بخوانم»، گفت: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ.خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ».
بنابراین لطف الهی شامل جهانیان گردید و پیامبر خاتم (ص) به رسالت مبعوث گشت و خداوند او را چونان باران بهاری برای تشنگان حقیقت و مایه سربلندی، عزت و شرافت یارانش قرار داد. اگر روز هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه بسیار مهم بود و به همین جهت به پیشنهاد حضرت علی (ع) آغاز تاریخ مسلمانان گردید، اهمیت آن بدین جهت است که هجرت زمینهساز تحقق اهداف و آرمانهای بعثت به شمار میرفت و در واقع روز بعثت «روز تولد شخصیت والای پیامبر اکرم (ص)» است.
پیامبری که اشرف مخلوقات است و سید اوصیاء پیامبری که خداوند میثاق او را از تمام عوالم هستی، حتی ابناء الهی گرفت، «مَأْخُوذاً عَلَی اَلنَّبِیینَ مِیثَاقُهُ» پیامبری که محور پرستش در کل عالم تکوین است. پیامبری که خداوند فرمود: «لَوْلاکَ لما خَلَقْتُ الأفْلاکَ» او که نسبت به مؤمنین مظهر رحمت است و رأفت، «بالمؤمنین رؤوف رحیم» و برای جهانیان رسول رحمت « وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً». او که پیشوای پرهیزکاران و وسیله بینایی هدایت خواهان است. چراغی با نور درخشان، ستارهای فروزان و شعلهای با برقهای خیرهکننده و تابان است. راه و رسم او با اعتدال، روش زندگی او صحیح و پایدار، سخنانش روشنگر حق و باطل و حکم او عادلانه است.
در قرآن کریم برای بعثت انبیاء و در رأس آنان رسول اکرم (ص) به اهدافی مانند اتمام حجت، قیام به عدالت، هدایت و رهایی از ظلمت، آموزش کتاب و حکمت، تهذیب و پاکسازی، آزادی و آزادگی و رهایی از جهل و نادانی و نیز آزادی انسانها از زیر یوغ طاغوت و دعوت به سوی خدای یکتا اشاره شده که برای هر کدام از آنها آیهای نازل شده است.
پژوهشگران در خصوص اهداف بعثت از دیدگاه قرآن به آیههایی اشاره و آوردهاند: خداوند در آیه ۱۶۵ سوره نساء میفرماید «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»، پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خداباقی نماند.». همچنین در آیه ۲۵ سوره حدید که خداوند میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»، «ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم و به آنها کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند.» و آیه ۱ سوره ابراهیم که خداوند میفرماید: «الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»، «این کتابی است که بر تو ای پیامبر (ص) نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها به سوی روشنایی درآوری».
آنچه در بیان هدف بعثت در کلام حضرت رسول اکرم(ص)، محمد مصطفی(ص) تجلی نموده است، تکمیل و ارتقاء ارزش اخلاقی است چراکه فرمودند: «إنّما بُعِثْتُ لِأُتِمَمَ مکارمَ الاخلاقِ». رسول اکرم (ص) جامعه جاهلی آن زمان را به جامعهای پرفروغ تبدیل نمود و با سلاح اخلاق که برندهتر از شمشیر بود، چنان تحولی در آن جامعه پدید آورد که حیرت جهانیان را برانگیخت و این رسالت تنها مخصوص اوست که اشرف مخلوقات است، چرا که خداوند در آیه ۴ سوره قلم میفرماید: «إنکَ لعلی خلق عظیم» برهمین اساس، خدای رحمان او را بهترین الگو و اسوه قلمداد میکند، همچنین در آیه ۲۱ سوره احزاب میفرماید: «لَقَدْ کان فی رسولِ اللهِ اسوة حسنه» او کسی است که در عبودیت به کمال مطلق رسیده و برترین مخلوقات گشته و همتایی ندارد.
چنانکه امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «حضرت محمد بنده و فرستاده برگزیده و انتخاب شده اوست که در فضل و برتری، همتا ندارد و هرگز فقدان او جبران نگردد». او عبد مطلق خدا و سرچشمه فضایل اخلاقی است، لذا خداوند عزوجل تمام جنود نورانی و صفات و اخلاق حمیده را به عبد مطلق خود عطا و از قوای امدادی برای گسترش بندگی در عالم مقرر فرموده است.
باید گفت اگر غایت خلقت پرستش است، و خداوند در آیه ۵۶ سوره ذاریات میفرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» اگر برای معرفت خلق شدهایم، «بِنا عُرِفَ الله و بنا عبدالله» که در رأس معصومین وجود مقدس نبی اکرم(ص) قرار دارد. در واقع اخلاق حمیده ابزار پرستش الهی است که در اختیار رسول اکرم قرار دارد و راه رسیدن به آن تولی تام به ولایت نبی اکرم(ص) است و از طریق همین تولی نور اخلاق حمیده که از فروع ولایت ایشان سرچشمه میگیرد در ما تجلی میکند.
شرط اساسی آن نیز، تولی به ولایت امام المتقین، علی بن ابیطالب(ع) است، چراکه حضرت رسول فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا» و نیز خداوند در یوم غدیر فرمودند: «الیوم اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم و أتْمَمْتُ علیکُم نعمتی». نکته مهم این است که رسالت حضرت، رسالتی است تاریخی. اوست که محور تهذیب در کل تاریخ است.
اوست که پیامآور اخلاق در کل تاریخ است و پایان تاریخ چیزی نیست، جز همان مدینه عدل نبوی. مدینهای که در آن ریشه رذایل خشک گردیده و اخلاق کریمه جهانی میگردد چرا که برآیند تاریخ رو به تکامل است. چون تحت مشیت الهی است لذا سیر نزولی را برنمیتابد و در نهایت جامعه واحد جهانی بر محور نبی اکرم شکل گرفته و همگان به طور هماهنگ، خداوند را پرستش کرده و متخلق به اخلاق حمیده میگردند.
منابع:
نهجالبلاغه. خطبه ۲.
سوره علق. آیات ۱ و ۲.
قمی، شیخ عباس؛ منتهی الامال، موسسه انتشارات هجرت، قم، تابستان ۱۳۸۲، چاپ پانزدهم، ج ۱، ص ۱۰۳.
نهجالبلاغه. خطبه ۱.
سوره توبه. آیه ۱۲۸.
سوره انبیاء. آیه ۱۰۷.
نهجالبلاغه. خطبه ۹۴.
محمدی اشتهاروی، محمد؛ مقاله بعثت یا طلوع خورشید، نرمافزار پیامبر اعظم در اینترنت، مرکز تحقیقات کامپیوتر علوم اسلامی.
نهجالبلاغه. خطبه ۹۵.
احزاب. آیه ۲۱.
نهجالبلاغه. خطبه ۱۵۱.
مائده. آیه ۳.