0

اشعار طنز ناصر فیض

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار طنز ناصر فیض
پنج شنبه 9 بهمن 1399  10:27 AM

 

شعرهای ناصر فیض, ناصر فیض

شعر طنز ناصر فیض

 

 مثنوی هفتاد من 

مَن اگر با مَن نباشم؛ می‌شَوَم تنهاترین

کیست با مَن گر شَوَم مَن؛ باشد از مَن، ما ترین

 

مَن نمی‌دانم کی ام مَن؛ لیک یک مَن در مَن است

آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن، روشن است

 

 

 

مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن!

ای مَن غمگین مَن در لحظه‌های شاد مَن!

 

هرچه از مَن یا مَنِ مَن، در مَنِ مَن دیده‌ای

مثل مَن وقتی که با مَن می‌شوی خندیده‌ای

 

هیچکس با مَن، چنان مَن، مردم آزاری نکرد

این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد

 

ای مَنِ با مَن، که بی مَن، مَن تر از مَن می‌شوی

هرچه هم مَن مَن کنی؛ حاشا شوی چون مَن قوی

 

مَن مَنِ مَن، مَن مَنِ بی رنگ و بی تأثیر نیست

هیچکس با مَن مَنِ مَن، مثل مَن درگیر نیست

 

کیست این مَن؛ این مَنِ با مَن ز مَن بیگانه تر

این مَنِ مَن مَن کُنِ از مَن کمی دیوانه‌تر؟

 

زیر باران، مَن از مَن پُر شدن دشوار نیست

ورنه مَن مَن کردن مَن، از مَنِ مَن عار نیست

 

راستی! اینقدر مَن را از کجا آورده‌ام

بعد هر مَن بار دیگر مَن، چرا آورده‌ام؟

 

در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن

مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد مَن

تشکرات از این پست
farshon
دسترسی سریع به انجمن ها