مردی که در طول عمر ۷۱ ساله خویش در زمینه های گوناگون فرهنگ و ادب ایران زمین، کوشش های بی دریغی انجام داد. نامش ابوالقاسم پاینده است، ادیب دوستی که با آثار ارزشمند و به یادماندنی خود به ویژه ترجمه روان قرآن کریم به فارسی، برای همیشه تاریخ، یادگارهایی پر ارج از خود به یادگار گذاشت. او را به عنوان روزنامه نگار، مترجم و نویسنده می شناسند. بزرگ مردی از اهالی فرهنگ که در مقطعی ریاست اداره انتشارات و تبلیغات کشور(قبل از انقلاب اسلامی)، نماینده مجلس مؤسسان دوم، نماینده نجف آباد اصفهان در دوره های ۲۱ و ۲۲ مجلس شورای ملی را عهده دار بوده است.
زندگینامه و فعالیت های اجرایی ابوالقاسم پاینده
ابوالقاسم پاینده در ۱۲۹۲ خورشیدی در یکی از روستاهای نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود. او پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی تصمیم گرفت تا به تحصیل در صرف و نحو عربی، فقه اسلامی و فسلفه بپردازد. همگان به هوش و حافظه او اذعان داشتند، چنانچه این موضوع دلیلی برای ورود وی به حرفه روزنامه نگاری شد.
پاینده کار مطبوعاتی را در ۱۳۰۸ خورشیدی در روزنامه عرفان اصفهان آغاز کرد. پس از چندی او راهی تهران شد و در روزنامه های شفق سرخ و ایران فعالیت خود را آغاز کرد و همزمان در وزارت پست، تلگراف و تلفن هم استخدام شد. البته چندی نگذشت که این کار به مذاق او خوش نیامد و خود را به وزارت معارف و اوقاف انتقال داد. او چندی هم به عنوان سردبیر مجله تعلیم و تربیت به کار پرداخت و مدتی هم دبیر فرهنگستان ایران شد.
پاینده همزمان به نویسندگی در مطبوعات هم مشغول شد تا آنکه در ۱۳۲۴ خورشیدی، امتیاز هفته نامه صبا را گرفت که بعد به صورت مجله در آمد و تا ۱۳۳۰ خورشیدی به طور مرتب منتشر شد.
آثار برجای مانده از پاینده
ترجمه و نگارش از جمله فعالیت های ادبی ابوالقاسم پاینده بود. در واقع او فعالیت خود را با ترجمه شروع کرد. وی همچنین کتاب های مذهبی، اخلاقی و تاریخی متعددی را از عربی به فارسی بر گردانده است. او چون عربی را در حوزه های علمیه فرا گرفته بود، در ترجمه متون عادی به اشکال برخورد نمی کرد. «نهج الفصاحه، مجموعه کلمات قصارحضرت پیغمبر( ص) در ۲ جلد، تاریخ سیاسی اسلام در۳ جلد، مروج الذهب و تنبیه و الاشراف علی بن حسین مسعودی، درآغوش خوشبختی و در جستجوی خوشبختی، هر دو از لرد آویبوری و ۱۶ جلد ترجمه (تاریخ طبری) از محمد بن جریر طبری و در آخر ترجمه قرآن مجید که در ۱۳۳۶ خورشیدی برنده جایزه سلطنتی بهترین کتاب سال شد، از جمله آثار برجای مانده از ابوالقاسم پاینده به شمار می روند. او در کتاب نهج الفصاحه به گردآوری و ترجمه احادیث و کلمات قصار بازمانده از پیامبر اکرم (ص) همت گماشت. پاینده در مقدمه صد و هفتاد صفحه ای خود بر این کتاب، تاریخ اسلام و شیوه سخن گفتن رسول خدا (ص) را بررسی می کند و در جایی از این مقدمه می نگارد: «گفتار محمد صلی الله علیه و آله شیوه ای دارد که خاص اوست. این جان منور که ثبات کوه و مناعت آسمان و شکوه صحرا داشت، به هنگام کلام، از ضمیر دریاوَش خویش، مرواریدها می پراکند که نقّاد خبیر از محک آن به حیرت می شود که گفتار وی از آن اوج و حضیض ها که در سخن ها هست و از آن ضعف و قوت بیانی که بلای متکلمان گشته، مصون مانده است.»
او تا مدت ها فقط به عنوان مترجم، مؤلف و روزنامه نگار شناخته می شد تا اینکه در ۱۳۳۷ خورشیدی با انتشار مجموعه داستانی به نام «سینمای زندگی» فعالیت خود را به عنوان نویسنده آغاز کرد. بیشتر این داستان ها از قبل در مجله های سخن، تماشا و روزنامه کیهان چاپ شده بود. انتشار این کتاب در آغاز توجه فردی را جلب نکرد تا آنکه احمد شاملو شاعر معاصر آن را در مجله سپید و سیاه به عنوان یک شاهکار ادبی و بهترین مجموعه داستانی که تا آن زمان به زبان فارسی نوشته شده بود، معرفی کرد.
کتاب سینمای زندگی یا ظلمات عدالت حاوی داستان های طنزآمیزی از خاطرات دوران کودکی نویسنده است. بعد از این کتاب، پاینده کتاب های دیگری هم با نام «دفاع از ملا نصرالدین و جناب دکتر ریش» منتشر کرد.
او از نظر سبک داستان نویسی پیرو سبک همشهری خود سید محمد علی جمالزاده بود، پاینده در ظلمات عدالت با قلمی شیرین و طنزآمیز به شرح ماجراهای دوران کودکی خود از روستای جوزان و نجف آباد اصفهان می پرداخت. کتاب جناب دکتر ریش، یک کتاب طنز و انتقادی است. در این اثر نویسنده با قلمی گزنده روابط پزشک و بیمار را در زمان خودش مورد انتقاد قرار می دهد.
در داستان های کوتاه پاینده گاهی عدم هماهنگی به چشم می خورد، بعضی از داستان ها ۲ تا ۳ صفحه از کتاب را می گیرد. در حالی که تعدادی از این داستان های کوتاه از ۶۰ صفحه هم زیادتر است.
شهرت او به عنوان یک مترجم و روزنامه نگار است. مقدمه ای که پاینده بر ترجمه قرآن مجید نوشت به تصدیق صاحب نظران یک اثر ماندنی در تاریخ نثرهای فصیح فارسی است، به طوری که همه به تحسین آن پرداختند. استاد عبدالرحمان فرامرزی که خود نویسنده ای چیره دست بود، آن را چیزی در حد یک اعجاز نامید.
او نثری دقیق، روان و بی غلط داشت و در مجله صبا با نوشتن ۲ ستون خبر به صورت انتقادی قدرت خود را در طنز نویسی نشان داد. پاینده در این قسمت وقایع روز را می گرفت و به صورت طنز و به طور انتقادی تنظیم می کرد. او همواره می گفت: «روزنامه نویسی یعنی نیش زدن، در حرفه ما نوش وجود ندارد.»
ایرج مستعان روزنامه نویس و نویسنده سرشناس که زمانی سردبیر مجله صبا بود، درباره تحقیقات پاینده گفته است: «از کارهای جالب و ارزنده پاینده که متأسفانه هیچ جا از آن یاد نمی شود، پیدا کردن ریشه ۳۰۰۰ لغت فارسی ساسانی است که بعد از اسلام داخل زبان عربی شده بود.» پاینده هرگز در سخنانش از شوخی و طنز و لطیفه غافل نمی ماند. او در دوره های ۲۱ و ۲۲ از نجف آباد اصفهان به مجلس رفت اما در سال های آخر عمر گوشه گیر شد و تمام وقتش را صرف تحقیق و تألیف و ترجمه کرد.
سرانجام ابوالقاسم پاینده
ابوالقاسم پاینده، پس از گذراندن عمری سرانجام در ۱۸ مرداد ۱۳۶۳ خورشیدی پس از مدتی نقاهت چشم از جهان فروبست.