0

قصه و داستان

 
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:قصه و داستان
دوشنبه 30 تیر 1399  1:39 PM

 

داستان اخلاقی

نجاری پیر بازنشستگی خود را اعلام کرد. صاحب کار ناراحت شد و سعی کرد منصرفش کند اما نجار تصمیم خود را گرفته‌ بود. سرانجام صاحب کار با تأسف درخواست را پذیرفت و از او خواست تا به عنوان آخرین کار ساخت خانه ‌ای را به عهده بگیرد. نجار برای این که دلش چندان به این کار راضی نبود با سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و بی‌ دقت ساخت خانه را تمام کرد. زمان تحویل کلید ، صاحب‌ کار آن را به نجار بازگرداند و گفت این‌ خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سال های همکاری. نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد، در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار میبرد و تمام دقت خود را میکرد. داستان زندگی ما هم همین است گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هر روز می سازیم نداریم ، پس در اثر یک اتفاق می‌ فهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم ، ولی فرصت ها از دست می روند و گاهی شاید، بازسازی آن چه که ساخته‌ ایم ممکن نباشد. مراقب خانه‌ ای که ‌برای زندگی خود میسازیم باشیم

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها