0

خاطرات دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:خاطرات دفاع مقدس
پنج شنبه 4 خرداد 1396  11:34 AM

شهيد فرهاد آزاد:

پاسخ به:خاطرات دفاع مقدس

در يك كانال پناه گرفته، عراقى‏ها ما را محاصره كرده بودند. فاصله‏ى ما با دشمن كمتر از صد متر بود. شهيد «فرهاد آزاد» بالاى كانال ايستاده و يك بى‏سيم نيز به كمر بسته بود. صدا زدم: «فرهاد! بيا پايين داخل كانال، اين جا امن‏تر است؛ تو را مى‏زنند».

در يك كانال پناه گرفته، عراقى‏ها ما را محاصره كرده بودند. فاصله‏ى ما با دشمن كمتر از صد متر بود. شهيد «فرهاد آزاد» بالاى كانال ايستاده و يك بى‏سيم نيز به كمر بسته بود. صدا زدم: «فرهاد! بيا پايين داخل كانال، اين جا امن‏تر است؛ تو را مى‏زنند».

فرهاد، تبسمى كرد و گفت: «تقدير هرچه هست همان مى‏شود». مدتى بعد پشت كانال پناه گرفته شروع به خواندن نماز نمود. در نماز، خمپاره‏اى كنارش نشست و او را به شهادت رساند. قصد داشتم خود را بالاى سر او برسانم كه خمپاره ديگرى درست روى پيكرش اصابت كرد و او همچون گلى پرپر شد.

(مجله‏ى جانباز، ش 102، مرداد 77، ص 21)

راوى: غلامرضا رجايى

 

 

نگارنده : admin در 1391/05/02 14:12:11.

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها