0

خاطرات دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نامه‌ای در اسارت که زن و شوهر را آشتی داد
جمعه 25 اردیبهشت 1394  10:19 PM

نامه‌ای در اسارت که زن و شوهر را آشتی داد
گفت نامه را بده من بنویسم. نمی‌دانم چه نوشته بود که بعد از آن همسرم دیگر حرفی از طلاق نزد. 

  خواهر شهید مجتبی احمد خانیها تعریف می کند: چند سال بعد از شهادت برادرم در اسارت، یکی از دوستانش خانواده ما را پیدا کرد و ماجرای واسطه شدن مجتبی برای آشتی دادن خودش و همسرش را شرح داد.

وی گفت: "مدتی از اسیر شدنم می گذشت. همسرم از اینکه در اسارت بودم ناراحت بود و اظهار نارضایتی می کرد. می گفت از اینکه نمی دانم کی آزاد می شوی خسته شده ام و طلاق می خواهم.
برادرهای وی هم مدام به او می گفتند شوهرت برنمی گردد پس طلاقت را بگیر.

می خواستم جواب نامه همسرم را که درخواست طلاق کرده بود بدهم. مانده بودم توی اسارت چه کار کنم و چه چیزی بنویسم. قضیه را برای مجتبی تعریف کردم. همانجا مجتبی گفت که نامه را بده من بنویسم. نمی دانم مجتبی چه نوشته بود که بعد از آن همسرم دیگر حرفی از طلاق نزد.

پس از آزاد شدن و برگشتن به خانه دیگر حرفی از جدایی نشد و سال هاست که با همسرم به خوبی و خوشی زندگی می کنیم. انگار نوشته های مجتبی کار خودش را کرده بود."

منبع : راهیان نور

 

تشکرات از این پست
farhad6067 shirdel2
دسترسی سریع به انجمن ها