لالایی باران
جمعه 27 دی 1398 9:09 AM
دیشب كه میخواستم بخوابم، باران بارید.
صدای باران مثل لالایی آرام و قشنگ بود. من آهسته گفتم:
«باران، برای من لالایی میخوانی؟»
باران گفت: «آره عزیزم، تو بخواب تا یك خوابِ قشنگ ببینی.»
من خوابیدم و چند تا خواب قشنگ دیدم!
خدایا خوشحالم كه همه مرا دوست دارند. حتی باران.