0

تاریخچه و آداب و رسوم شب یلدا در ایران و جهان

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:تاریخچه و آداب و رسوم شب یلدا در ایران و جهان
جمعه 22 آذر 1398  9:52 AM

آداب و رسوم شب یلدا در شهر‌های ایران

معمولا در شهرستان‌ها علاوه بر مراسمی که بین همه مشترک است؛ ویژگی‌های خاصی هم پیدا می‌شوند که ناشناخته مانده‌اند. در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم. اگر درباره نحوه اجرای مراسم این شب در محل سکونت شما چیزی را از قلم انداختیم، آن را در قسمت نظرات با ما و دیگران به اشتراک بگذارید. به این ترتیب همه ما می‌توانیم از آداب و رسوم یکدیگر در این شب خاطره انگیز آشنا شویم.

شب یلدا در خراسان

خراسانی‌ها از قدیم شب یلدا را با نام شب چله یا چله نشینی می‌شناسند. در این گذشته نچندان دور، مردم برای رفتن به میهمانی چراغی را با خود همراه می‌برده‌اند که به خاطر تعداد زیاد به آن شب چراغ یا چهل‌چراغ می‌گفتند.

خراسان

در خراسان به جای هندوانه و انار؛ لبو، شلغم پخته، پختیک (لبوی خشک شده) و شربت و شیرینی مخصوصی به نام کَف مرسوم است.

تهیه شیرینی کف را کف زنی می‌گویند. این آیین که مخصوص شب چله است از دوران خراسان قدیم به یادگار مانده است. الان هم در خراسان مردم مراسم کف زنی را برگزار می‌کنند. طرز تهیه آن این گونه است که؛ ریشه گیاه چوبک را در آب می‌خیسانند و چند بار می‌جوشانند. بعد آن را در ظرف بزرگی به نام تغار می‌ریزند و مردان با دسته‌ای از چوب‌های نازک درخت انار، مایع را چند ساعتی هم می‌زنند تا به صورت کف سفت درآید. این کار را در محیط سرد انجام می‌هند؛ تا مایع به کف تبدیل شده؛ و بعد سفت شود. کف را با شیره شکر مخلوط کرده و بعد با مغز گردو و پسته تزئین می‌کنند. مزه آن شبیه گز اصفهان است. در این جشن نوجوانان و جوانان با پرتاب کف به همدیگر و مالیدن آن به سر و صورت دوستان مراسم را شاد‌تر می‌کنند.

سرحمومی: در گذشته نه چندان دور رسم بوده که مراسم عروسی را در شب چله برگزار کنند. این مراسم سه روز طول می‌کشیده. یک قسمت این مراسم، سرحمومی بوده؛ که در شب چله انجام می‌شده است. داماد و عروس را طی مراسمی به حمام‌های مردانه و زنانه می‌بردند و بعد از شستن و کیسه کشیدن مراسم حنابندان را انجام می‌دادند. این مراسم که گاهی تا سحر طول می‌کشیده مقدمه مراسم عروسی بوده است. خود عروسی فردا بعد از ظهر انجام می‌گرفته است. داماد با بردن هدیه‌ای قبل از شب عروسی اجازه هم اتاق شدن با عروس را داشته؛ که این مراسم را نامزدبازی می‌گفته‌اند.

شب یلدا در اصفهان

 

پاسخ به:تاریخچه و آداب و رسوم شب یلدا در ایران و جهان

شبی که در اون انار عشق رو دونه‌دونه می‌کنیم؛ هندوانه‌ای که طراوت تابستون رو به شروع زمستون هدیه می‌کنه، کنار عزیزان‌مون نوش‌جان می‌کنیم؛ شبی که نقش اول نمایش هر خونه‌ای چه کوچک و چه بزرگ، حضرت حافظه و بس؛ بله شب یلدا …

اما این شب زیبا در هر نقطه‌ از ایران عزیزمون، آداب مخصوص به خودش رو داره و همین تنوع، زیبایی این شب رو دوچندان کرده؛ یکی از شهرهایی که آداب و رسوم خاص و جذابی داره، ‌شهر اصفهان هست؛ این شهر مثل نقاط دیگر ایران، رسوم مشترکی با بقیه‌ی شهرها و استان‌ها داره که از این رسم‌ها می‌تونیم به جمع شدن خونواده‌ها در منزل بزرگ‌ترها، خوندن شعر و داستان،‌ خوردن خوراکی‌های خوشمزه و میوه‌های فصل و … اشاره کنیم؛ اما جز این آداب مشترک، اصفهانی‌ها از گذشته رسوم خاصی داشتند که هنوز بعضی از اون‌ها مرسوم هست؛

چله بزرگه و چله کوچیکه!

در اصفهان همیشه بحث «چله بزرگ» و «چله کوچک» مطرح بوده؛ به این صورت که معمولا به چله بزرگه، «چله» می‌گن و منظور از روز آخر پاییز تا ۱۰ بهمنه و چله کوچیکه، از ۱۰ بهمن تا ۳۰ بهمن هست! نکته دیگه در مورد این شب در اصفهان اینه که، خود شب چله رو هم به دو بخش «چله زری» (ماده) و «عمو چله» (نر) نام‌گذاری می‌کردند و دلیل این نام‌گذاری به این خاطر بوده که از گذشته‌های دور تا همین حالا، همه موجودات و اشیا رو بر اساس جنس مذکر و مؤنث تقسیم می‌کردند. و اما آیین شب یلدا در اصفهان مثل خیلی از شهرهای دیگه‌ی این استان و باقی استان‌های کشور به صورت خانوادگی برگزار می‌شده و همه اعضا خانواده به این مناسبت دور هم جمع می‌شدند و با پهن کردن سفره‌ای با نام «سفره شب چله»، این شب رو جشن می‌گرفتند.

انگورهایی که تا شب چله عمر می‌کردند!

بدون شک یکی از بهترین اسناد تاریخی در این زمینه، حافظه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های دوست‌داشتنیه! به گفته‌ی خیلی‌ از این عزیزان یکی از کارهایی که در ایام قدیم انجام می‌شده، این بوده که مقداری انگور رو از فصلش در یک پارچه‌ می‌پیچیدند و در زیرزمین خونه‌ها نگه می‌داشتند که از بین نره تا شب چله در سفره شب چله بذارن و اون رو در کنار خونواده میل کنند.

یکی دیگه از این روایت‌ها خوردن «چلسمه»ست! شاید امروزه به چیپس و پفک و خوراکی‌هایی اینچنینی، چلسمه بگن! اما در زمان قدیم چلسمه به آجیل و تنقلاتی مثل گندم، شادونه و … گفته می‌شده؛ همچنین میوه‌های فصل مثل خرمالو و انار از جمله میوه‌های همیشه حاضر در این سفره رنگین بوده که البته به گفته همین بزرگ‌ترها، در اون زمان هندوانه به این شکلی که امروزه بر سر سفره شب یلدا حضور داره، در دسترس نبوده.

خوشامد گویی به عموچله و چله‌زری!

یکی دیگه از بخش‌های این آیین در اصفهان قدیم که شاید به سال‌ها قبل برگرده، پهن کردن لباس‌ها و رختخواب‌ها در هوای آزاد به خصوص در مقابل خورشیده که با این کار قصد داشتن به «عمو چله» و «چله زری» خوشامد بگن! یکی دیگه از این رسوم به‌خصوص در اطراف اصفهان، پختن آش کدو بوده و معمولا زیر کرسی می‌نشستند و در کنار بزرگان خونواده و فامیل همدلی و رفع کدورت می‌کردند. به گفته خیلی‌ها در اون زمان اکثر افراد سواد نداشتند، اما معدود افرادی در فامیل بودند که سواد داشتند و برای بقیه شاهنامه می‌خوندند و همگی از داستان‌های اون لذت می‌بردند و پند می‌گرفتند.

رسم ساده‌ای که تجملاتی شد!

اما بعضی رسم و رسومات هم همون‌طور که در ابتدا مطرح شد، کم‌کم و در طی سال‌ها به آیین‌های این شب اضافه شده، مثلا مراسمی که خونواده‌هایی که فرزندان‌شون تازه ازدواج کردند برای عروس، هدایایی همراه با میوه‌ها و آجیل مرسوم شب چله می‌برند؛ در قدیم در شهرستان‌های استان اصفهان این کار به شکل ساده‌ای مرسوم بود و رسم قشنگ و دلنشینی هم بود، اما امروزه به خاطر تجملاتی شدن‌اش که یکی از دلایل اصلی اون چشم و هم‌چشمی‌های نادرسته، به معضلی بزرگ در مقابل مسیر تازه عروس و دامادها شده.

تجربه نشون داده تا زمانی که آداب و رسوم قدیمی به شکل عقلانی و به دور از تجملات و چشم و هم‌چشمی‌ها انجام بشه، همیشه مفید بوده و باعث نزدیک شدن دل‌ها، صمیمی شدن افراد و کنار گذاشتن کینه‌ها می‌شده؛ مثلا همین رسم دورهمی خونواده‌ها، شاهنامه‌خوانی، گپ و گفت افراد با هم یا کدورت‌هایی که بین بعضی‌ها بود و با وساطت بزرگ‌های فامیل رفع و رجوع می‌شد؛ چیزهایی که امروزه دیگه تو کمتر خونه و خونواده‌ای قابل مشاهده‌ست! شاید خونواده‌ها دور هم جمع بشن اما دنیای مجازی مثل تلگرام و اینستاگرام اجازه حضور کامل هیچکسی رو در دنیای حقیقی و در کنار خانواده بهش نمی‌ده؛ یا با اینکه کمترین مدرکی که اعضای خونواده‌ها دارند لیسانس هست، دیگه هیچ خبری از شاهنامه‌خوانی در خونه‌ها و دورهمی‌ها نیست.

خوراکی‌های مرسوم شب یلدا در اصفهان:

  • آجیل شب یلدا: کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقندی، انجیر و خرما.

  • میوه شب یلدا: انار، هندوانه، سیب، گلابی انباری.
  • نوشیدنی شب یلدا: به‌طور معمول چای و شربت و اگر برف باریده باشه، مخلوط برف و شیره انگور.
  • خوراک شب یلدا: معمولا ماهی پلو و در غیر اینصورت یکی از غذاهای محلی مثل: کوفته، گندی، چرب و شیرین و …

شب یلدا در فارس

سفره مردم شیراز مثل سفره نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها بر سر سفره حاضر است. حافظ‌خوانی جزء جدانشدنی مراسم شب یلدا برای شیرازی‌ها ست و مسلما این رسم خوب از شیراز رواج یافته است.

رنگینک

یکی از مراسمی که در شب یلدا و در میان خانم ها انجام می شود فال کلوک است. کلوک یک کوزه بزرگ با دهانه گشاد است. هر کس نشانه خاصی را در کوزه می‌اندازد. سپس یک دختر بچه می‌آید و نشانه‌ای را از داخل کوزه خارج می‌کند؛ و فردی به صورت فال، ترانه‌های محلی را می‌خواند. برخی هم از دیوان حافظ کمک می‌گیرند.

شب یلدا در همدان

همدانی‌ها فال سوزن می‌گیرند. مراسم به این ترتیب است که؛ همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به‌طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند. مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند.

در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مویز هم جزء سفره یلدا ست. در شهر دیگری از همدان به نام آجین، میوه و تنقلات برای دختری که نامزد شده ازطرف خانواده داماد برده می‌شود و این از رسوم قدیم به جامانده ‌است.

شب یلدا در کردستان

شب چله را به کردی «شه‌وی چله» می‌گویند. در شهر سنندج از قدیم اکثر خانه‌ها، غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمان‌ها آماده می‌کنند و این به صورت رسم در این شهر در آمده است.

شب یلدا در گلستان

گلستانی‌ها در شب یلدا دور کرسی جمع می شوند و نقل اندازی می‌کنند. نقل اندازی به معنی تعریف کردن داستان‌های شفاهی ست؛ همان متل‌گویی مشهور. میوه‌های خاص اینجا بیشتر میوه‌های باغی و جنگلی‌اند. پرتقال، لیمو، ولیک، کندس و شیرینی‌هایی مانند مَت و کَسمَک سفره را رنگین می‌کنند.

شب یلدا در قزوین

مردم قزوین به میوه‌های سرخ رنگ شب‌چَره می‌گویند. شب چره شگون دارد و به زمستان برکت می دهد. غذای مخصوص این شب سبزی‌پلو و ماهی دودی ست.

مادربزرگ‌های قزوینی می‌گویند اگر در این شب ننه سرما گریه کند، باران می‌بارد؛ اگر پنبه‌های لحافش بیرون بریزد، برف می‌آید؛ و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود تگرگ می‌ریزد.

در قزوین، از طرف تازه داماد برای نوعروس، «خونچه چله» می‌فرستند. این خونچه (طبق) شامل پارچه، جواهر، کله قند و هفت نوع میوه است.

شب یلدا در گیلان

گیلانی‌ها به هندوانه خیلی اعتقاد دارند. گیلانی‌ها می‌گویند، کسی که در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد.

ازگیل

آوکونوس از خوردنی‌های رایج شب یلدا ست. آو همان آب است؛ و کونوس، ازگیل خودمان. طرز تهیه آن این گونه است که در پاییز ازگیل‌ها را در خمره‌ای می‌ریزند. خمره را پر از آب می‌کنند و با اضافه کردن کمی نمک درش را می‌بندند. خمره را بیرون از اتاق می‌گذارند. ازگیل پس از مدتی آبدار و خوشمزه می‌شود. ازگیل را با گلپر و نمک می‌خورند. گیلانی‌ها معمولا  تا بهار آوکونوس دارند.

رسم دیگر این است که خانواده ‌داماد برای نو عروسشان طبقی از میوه، خوراکی و تنقلات شب چله تزيین می‌کنند. در وسط طبق، ماهی سفید بزرگ خام و تازه می‌گذارند که با سبزیجات تزئین شده است. آنها معتقد‌ند این طبق باعث خیر و برکت و فراوانی در زندگی زوج می‌شود و همچنین سلامتی و باروری عروس را به ارمغان می‌آورد.

در میان برخی مردم و جوانان دم بخت، مرسوم است که در شب یلدا فال «هندانه پوس» (پوست هندوانه) می‌گیرند. برای گرفتن این فال، پوست هندوانه را به چهار قسمت طولی تقسیم می‌کنند. هر چهار پوست را به پشت سر خود می‌اندازند. در این میان، چهار حالت پیش می‌آید، اگر دو قاچ هندوانه، سفید و دو قاچ، سبز باشد، به معنای حد وسط بودن برای نیت شخص است. سبزی پوست نشانه خوب در آمدن و سفیدی آن نشانه بد در آمدن فال است.

شب یلدا در لرستان

شب چله در مناطق لر نشین آداب خاصی دارد. لرها به این شب، «شو اول قارّه» می‌گویند. آنها تنقلاتی از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو درست می‌کنند. در این شب گندم شیره هم می‌خورند. روش تهیه گندم شیره اینطور است که گندم را در شیره می‌خیسانند و به آن زردچوبه و نمک می‌زنند. بعد از مخلوط کردن؛ آن را روی ساج برشته و سپس با بادام، گردو، کشمش، سیاه‌دانه و کنجد تزئین می‌کنند.

در این شب بچه‌ها به پشت بام همسایه‌ها می‌روند و شالی یا چادری را از بام می‌آویزند و شعر شب یلدا را بلند می‌خوانند:

امشو اول قاره / خیر دِ هونَت بواره
امشب اول یلداست / خیر از خانه‌ات ببارد

نون و پنیر و شیره / کیخا هونَت نمیره
نان و پنیر و شیره / کدخدای (صاحب) خانه‌ات نمیرد

اِمشو اول قاره / کـَت و گلونی وِه هاره
امشب شب یلداست / گلونی‌های همه از بام آویزان است

نَم نَمِ بارو میوارَه / صِحاو هُونُه بیارَه
باران نم نم می‌بارد / صاحب‌خانه بیدار است

و…

همسایه در شال کمی آجیل، شیرینی، گندم برشته، شاهدانه و میوه می‌گذارد و بچه‌ها برای تشکر چند بیت اول را تکرار می‌کنند و به خانه بعدی می‌روند.

شب یلدا در آذربایجان شرقی

مردم آذربایجان به هندوانه شب یلدا «چیلله قارپیزی» می‌گویند. آنها معتقدند با خوردن هندوانه لرز و سرمای زمستان بر تنشان تاثیری ندارد.

خوشنویسی

در دوران نامزدی از طرف خانواده داماد‌ خوانچه به خانه نوعروس می برند و سهم او را از چله برایش می‌فرستند. در نخستین سال ازدواج هم پدر عروس، قبل از غروب آفتاب سهم چله دختر و دامادش را می‌فرستد. این سهم شامل؛ هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی باکفش و چادری روانه منزل آنها می‌کند.

قبل‌تر‌ها که رفت و آمد در زمستان به این آسانی نبود؛ از اواخر تابستان مقداری هندوانه و خربزه را در توری می‌گذشتند و از سقف آویزان ‌می‌کردند یا اینکه در کاه می‌گذاشتند. این کار با عث می‌شد میوه‌ها تا زمستان سالم بمانند.

غذا‌های مرسوم این شب شامل، برنج، مرغ و آش شیر است.

بزرگ خانواده هنگام بریدن هندوانه می‌گوید: قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم) و شگون و میمنت را به جمع اضافه می کند.

زنان معمولا تا پایان چله کوچک، خانه‌تکانی نمی‌کنند. آنها اعتقاد دارند که خانه‌تکانی در طول این دو چله موجب نفرین شدن از طرف چله می‌شود.

شب یلدا در کهگیلویه و بویراحمد

در شب اعضای فامیل دور هم جمع می‌شوندتا پیرترین فرد خانواده برایشان «متیل» بگوید. متیل داستانی افسانه‌ای و طولانی ست که به طور شفاهی حفظ شده.

در این شب به نیت بارش برف و سفیدی زمستان، آش‌های محلی مثل شیربرنج و دووا می‌پزند. دووا نوعی آش دوغ است و در ظرف‌های بزرگ می‌پزند که جوابگوی جمعیت زیاد باشد.

شام سنتی شب یلدا غذاهای محلی مانند آش کارده، شله بادام و شله ماش است.

آنها رسمی به نام «کاسه بهره» دارند. کاسه بهره در واقع بردن غذا برای همسایه‌های فقیر است.

شب یلدا در کرمان

حکایت شب یلدا در میان کرمانی‌ها با آن داستان قدیمی معروفش شنیدنی است؛ کرمانی‌ها شب یلدا را تا صبح بیدار می‌مانند و این شب زنده‌داری داستان جالبی دارد. کرمانی‌ها می‌گویند در این شب قارون به شکل هیزم شکنى که پشته‌اى هیزم برپشت دارد به خانه‌ها سرکشی می‌کند و به آنها هیزم مى‌دهد. این هیزم‌ها صبح روز بعد تبدیل به شمش‌هاى طلا مى‌شود.

تشکرات از این پست
mohammad_43 zahra_53
دسترسی سریع به انجمن ها