بازی های آزاد ، کودکان شادتری میسازد که به لحاظ ذهنی سالم ترند
پنج شنبه 21 شهریور 1398 6:53 PM
براساس پژوهشهای اخیر، میزان مشکلات بهداشت و سلامت روان در جوانان رو به افزایش است. در واقع، براساس مطالعات انجام شده، این مشکلات دلیل سادهای دارد و آن تمایل نداشتن به بازی های آزاد در سنین کودکی است.
به گفته کارشناسان، طی ۵۰ سال گذشته، فرصت بازی و تعامل در کودکان تا حد چشمگیری کاهش یافته است. طبق بررسی وضعیت سلامت و بهداشت روان کودکان، میزان افسردگی، اضطراب و روانپریشی در آنها رو به افزایش است.
براساس مطالعات پزشکی، «بازی های آزاد»؛ یعنی، بازیهایی که کودکان بدون هیچ قانون و هدف خاص و صرفا به قصد لذت و شادی به آنها مشغول میشوند با رشد و تکامل قشر قدامی مغز در ارتباط است. این قسمت از مغز مسئولیت توجه، حافظه، کنترل تکانهها و تنظیم احساسات را بر عهده دارد.
در واقع، آنچه در نظر اول فقط چرخیدن و پرسه زدن به نظر میرسد نشاندهنده یک توانایی بسیار مهم مغزی است که براساس آن، شخص میتواند خود را، در زمین بازی، کلاس درس و محیط کار، مشغول و متمرکز نگه دارد.
برای درک این موضوع، باید بازی کودکان را از نزدیک تحت نظر قرار داد. برای مثال، وقتی دو کودک مشغول کشتی گرفتن هستند، گفتگوهای کوتاه بیشماری بین آنها رد و بدل میشود. این نوع بازیهای خشن و رقابتی تلاش برای پیروز شدن بر دیگری است. در این نوع بازیها، علاوه بر تلاش برای پیروزی، باید حواستان به رقیبتان هم باشد؛ یعنی، اگر در شرف پیروزی هستید، باید به رقیب هم فرصت دهید تکان بخورد و واکنش نشان دهد. به عبارت دیگر، باید مدام حواستان به عملکرد خود و رقیبتان باشد. اگر قصد دارید ضربهای وارد کنید، باید مراقب باشید آسیبی به حریفتان نرسانید. در واقع، بازی باید مفرح به نظر برسد، نه دعوا و جنگ.
مهارتهای عملکرد اجرایی آن دسته از مهارتهایی است که به کودکان کمک میکند در محیطهایی مانند کلاس درس موفق عمل کنند. کودکان در معرض انبوه محرکها قرار میگیرند و باید بتوانند توجه خود را به وظیفه مورد نظر معطوف کنند، خواه این وظیفه گوش دادن و توجه به معلم باشد، خواه انجام فعالیتی مستقل. کودک باید این توانایی را داشته باشد که اگر یکی از همکلاسیهایش حواس او را پرت کرد یا قصد آزار او را داشت، بتواند فکر کند و واکنش صحیح و حساب شده نشان دهد. ثبات عاطفی و مدیریت احساسات به کودکان کمک میکند بتوانند ارتباط موثر و مناسبی با معلمان و همکلاسیهای خود برقرار کنند.
مجموعه این مهارتهای عملکردی کمک میکند در هر لحظه بهترین تصمیم را برای پیشبرد وضعیت موجود بگیرید. برای شکلگیری شخصیتی کاملا کارآمد، یادگیری این مهارتها لازم و ضروری است.
مهارتهای عملکردی ضعیف میتواند منجر به اضطراب و افسردگی شود، زیرا این ضعف توانایی فرد را در تعامل با گروههای اجتماعی، خانواده و همسالان کاهش میدهد.
خبر خوب این است که میتوان این مهارتها را با بازیهای مختلف تمرین و تقویت کرد. این اتفاق زمانی میافتد که بچهها آزادانه با هم بازی کنند و مسئولیت مسائل مربوط به خود را بپذیرند.
ورزشهایی که قانون و ساختار مخصوص دارند شاید از نظر ارزش حرکت و توجه به سلامت فوقالعاده باشند، اما افراد دیگری قوانین آنها را نوشتهاند. ساختن لگو نیز به همین ترتیب است، شاید از نظر مهارتهای تمرکز و تحرک مفید باشد، اما دارای جهات مشخص است.
تعامل دوستانه با همسالان موضوع بسیار مهمی است. برای مثال، کودکانی که به بازیهای نمایشی علاقهمندند، حین این بازیها، مهارتهای اجرایی را تمرین میکنند. چرا که در این بازیها تصمیم میگیرند چه کسی چه نقشی را بازی کند و چگونه آن را به نمایش درآورد.
وقتی کودکان به حال خود رها شوند، بدون محدودیت قوانین، شروع به خلق بازیهای جدید میکنند.
متاسفانه امروزه به دلیل ترس از آسیب دیدن کودک، اهمیت چندانی به بازی های آزاد و فیزیکی داده نمیشود. همچنین، از آنجا که بخش عمدهای از اوقات کودکان صرف یادگیری و کلاسهای فوق برنامه میشود، فرصت چندانی برای بازی های آزاد در اختیار ندارند.
این نگرانی وجود دارد که با کاهش فرصت کودکان برای بازی های آزاد با همسالان خود، زندگی سخت و طاقتفرسایی برای آنها به وجود آید.