0

خاطرات جانباز آزاده ميكائيل احمدزاده( خاطرات واپسین روزهای جنگ تحمیلی و اسارتگاه مخوف تکریت)

 
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

مقرّ منافقين خلق در شهر بعقوبه عراق
جمعه 24 دی 1389  10:47 AM

در حين ورو د ما چهره هائي را ديديم كه شباهت زياد به ايرانيها داشتند و براي ما مي خنديدند ما قبل از سوال تابلوي منافقين خلق را در سمت راست دژباني پادگان عراقي ها ديديم  كه به هر سو تردد مي كنند و ما را نگاه مي كنند. و ما هم مات و مبهوت مانده بوديم كه چگونه انسان وطن خود را به دشمن بفروشد اين منافقين چگونه انسانهائي بودند.

با اين تصورات كاميون از خياباني كه پيچيد. صحنه هاي تكان دهنده را ديديم كه بدنمان لرزيد. نا خدا گاه از جا جستيم محافظين عراق مارا در جاي خود نشاندند. آري حدود دو هزار نفر ايراني را  كه لخت بودند و تنها يك شلوار به تن داشتند با كابل و لوله و هر چه امكان داشت به و سيله دژبان هاي عراقي مي زدند و از سوئي به سوئي ديگر مي دواندند محافظ عراقي گفت رفتار با شما خوب خواهد اين اسراء شلوغ كردند تنبيه مي شوند.

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها