تابستان امسال از این کتابخانههای تاریخی دیدن کنید!
پنج شنبه 3 مرداد 1398 9:25 PM
روزنامه همشهری - محمدطاها سبزعلی: آرامش، حلقه گمشده این روزهای زندگی همه ماست و همه ما بهدنبال راهی برای بهدست آوردن آرامش هستیم. شاید برایتان جالب باشد که در میان دهها روش برای کسب آرامش، خواندن کتاب یکی از گزینههای اصلی و کمهزینه و البته سودبخش است.
خب حالا آخرین باری که کتاب خواندید چقدر آرامش کسب کردهاید؟ البته معرفی کتاب بهعنوان بهترین و مفیدترین راه برای آرامش روح گفته ما نبوده و مورد تأیید پژوهشگران این حوزه است. حالا تصور کنید این کتابخوانی که خود عاملی برای کسب آرامش است در یک فضای فرهنگی و چشمنواز باشد؛ دیگر نورعلینور است. خوب است بدانید کتابخانههایی در اقصی نقاط کشور هستند که این ویژگی منحصر بهفرد را دارند؛ در این کتابخانهها حتی اگر اهل کتاب هم نباشی بیشک مشتاق خواهی شد تا سری به قفسههای آن بزنی و چند صفحه کتاب بخوانی.
در ادامه شما را با این سه کتابخانه متفاوت که زیر نظر نهاد کتابخانههای عمومی کشور فعالیت کنند آشنا خواهیم کرد تا اگر احیانا سفری به این شهرها داشتید، بازدید از این کتابخانهها را در برنامه سفر خود قرار دهید.
لذت کتابخوانی در کنار غزلخوانی حافظ دوستان
محال است مسافر شهر شیراز باشید و سری به آرامگاه حافظ یا همان بنای حافظیه نزنید. فضای دلنشین و معماری زیبا و منحصر به فرد حافظیه، لحظات پر آرامشی را برای شما به ارمغان خواهد آورد. البته حافظیه فقط محفل اهالی فرهنگ و ادب نیست و حتی آنهایی هم که با شعر و غزل میانه چندانی ندارند حتی برای خواندن یک فاتحه یا تفال به کتاب حافظ هم که شده به اینجا میآیند. در اینجا بازار شاعران و عرفا و هنرمندان داغِ داغ است و در هر گوشهای میتوانید گروهی از آنان را ببینید که در کنار هم قلبهایشان را به شعر حافظ گره زده و بر زبانشان سخن عشق جاری است. هر یک بیتی میخواند و دیگری به رسم مشاعره، گوشهای دیگر از غزلیات حافظ را به رخ میکشد تا عشق و احترامش را به این شاعر ابراز دارد. حالا اگر از وصف خود حافظیه بگذریم به اصل مطلب که همان معرفی کتابخانه است میرسیم.
جایی در چند صد متری بنای حافظیه که بهعنوان کتابخانه عمومی حافظیه شیراز فعالیت میکند. این کتابخانه معروف به مقبره قاسم خان- والی شیراز- در آرامگاه حافظ است. نخستین مجموعه کتابخانه در سال ۱۳۲۹ با اهدای کتاب از سوی کتابخانه ملی به دستور اداره آموزش و پرورش شکل گرفت. با اهدای این مجموعه کتابخانه رونق بیشتری گرفت بهگونهای که از سال ۱۳۷۵ به مرکز پژوهشی سعدیشناسی و حافظشناسی تبدیل شد. اکنون بیش از ۱۷ هزار نسخه کتاب موجودی کتابخانه است و در بخشهای کتب عربی و حافظشناسی غنی است. پیشنهاد میکنیم بازدید از این کتابخانه را در برنامه سفر خود بگنجانید و ساعتی برای خواندن کتاب در این فضای متفاوت زمان صرف کنید.
البته برنامههای جذاب و فرهنگی دیگری هم در این کتابخانه و اطراف آن برگزار میشود و اگر خوششانس باشید میتوانید از برنامههایی همچون کنسرتها و نمایشها استفاده کنید. لذت قدم زدن و عکس گرفتن در کنار منظره و معماری زیبای محوطه اطراف هم که جای خود دارد. بدون شک حافظیه و کتابخانهاش شما را هم مثل بسیاری از مسافران این شهر دلبسته خود و حال و هوای شعرگونهاش خواهد کرد.
یک گنجینه تمامعیار از کتاب
محال است صحبت از فرهنگ و ادب در شهرهای ایران شود، اما از شهر ادیبپرور تبریز حرفی به میان نیاید؛ شهری که قدمت، تاریخ و ادبیات کهن آن زبانزد خاص و عام است. اگر روزی شهر تبریز را بهعنوان مقصد سفر انتخاب کردید، خود و خانوادهتان را از تجربه لذتبخش بازدید از کتابخانه عمومی این شهر محروم نکنید، زیرا این مرکز جاذبههای گردشگری منحصر بهفردی داشته و شما میتوانید علاوه بر کتابگردی و کتابخوانی، از فضای دلنشین و فرحبخش آن بهره ببرید.
پیشتر به شما بگوییم وقتی که وارد محوطه بزرگ و ساختمان زیبای کتابخانه مرکزی تبریز میشوید تعجب نکنید. ممکن است با دیدن ساختمان نوساز، با خود بگویید که چطور اینجا در دل خود بخشی از تاریخ و تمدن ایرانزمین را یدک کشیده و میراث ارزشمند بزرگان علم و ادب و عرفان این خطه بافرهنگ است. اما اگر با تاریخ شکلگیری و دگرگونیهای کتابخانه آشنا شوید درک این موضوع برایتان راحتتر است. خوب است بدانید این کتابخانه با کمک و یاری مردم و همت استاندار وقت آذربایجان شرقی -علی دهقان- در سال۱۳۳۵ در گوشهای از محوطه ارگ تبریز ساخته شد.
کتابخانه ملی تبریز تا سال۱۳۶۰ شمسی در محل اصلی خود در زاویه شمال شرقی ارگ تبریز دایر و محل رجوع پژوهشگران بیشماری بود. در این سالها این مکان برای توسعه مصلی تخریب و کتابهای کتابخانه ملی نیز به ساختمان سنگی در ضلع شمالی باغ گلستان تبریز انتقال یافت. به فاصله ۹سال بعد، یعنی از سال۱۳۶۹ عملیات احداث ساختمان جدیدی برای آن در قالب کتابخانه مرکزی در منطقه معروف به «لاله» آغاز شد و بعد از ۱۱سال در سال۱۳۸۰ این عملیات به پایان رسید و کتابها به کتابخانه مرکزی تبریز منتقل شد. کتابخانه ملی یا مرکزی کنونی تبریز کتب و نسخ خطی بسیار نفیس و ارزشمندی از بزرگانی، چون بوعلی سینا، ملاصدرا، صائب و... را با خود به یادگار دارد.
بازمانده از کارخانه ریسندگی
اگر امسال تابستان سفری به شهر کرمان داشتید حتما در کنار بازدید از بناهای تاریخی این شهر، سری به کتابخانه ملی کرمان هم بزنید. حتی اگر اهل کتاب و مطالعه نباشید باز هم روی این پیشنهاد ما فکر و برنامهریزی کنید. زیرا این مجموعه فرهنگی و هنری از معدود کتابخانههای کشور و شاید هم خاورمیانه است که میتوان آن را در زمره مکانهای گردشگری بهشمار آورد.
جالب است بدانید ساختمان کنونی کتابخانه مرکزی کرمان یکی از سالنهای باقیمانده از کارخانه ریسندگی خورشید است که در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی بنا نهاده شد. بنای کنونی کتابخانه مرکزی کرمان نزدیک به ۹۰سال پیش، توسط عدهای از تجار کرمانی و یزدی، با عنوان کارخانه پشمریسی و پنبه پاککنی ساخته شد و تا ۴۰ سال قبل این فعالیت ادامه داشت و پس از آن تا سال۱۳۶۸ کارخانه تعطیل و به یک ساختمان خالی تبدیل شد. در سال۱۳۶۸ این ساختمان از وجود دستگاهها خالی و بازسازی شد و مدتی با نام مرکز کرمانشناسی شروع به فعالیت کرد. این بنا در سال۱۳۷۰، همزمان با کنگره جهانی خواجوی کرمانی با همکاری سازمان میراث فرهنگی به کتابخانه ملی تبدیل شد.
اما صحبت فقط از معماری و ظواهر زیبای آن نیست چرا که این کتابخانه دارای ۱۲۱هزار جلد کتاب است و بیش از ۳۰ نفر کتابدار در این کتابخانه فعالیت میکنند. کتابخانه مرکزی کرمان هماکنون، با دارا بودن بخشهای گوناگونی مانند پذیرش، خدمات فنی، امانت، مرجع، نسخههای خطی و چاپ سنگی، منابع دیداری- شنیداری، کرمانشناسی، نمایشگاه تازههای کتاب، کتابخانه نابینایان، کتابخانه کودک، کتابخانه تخصصی دفاعمقدس، بخش جستوجوی کتاب و سالنهای مطالعه، در خدمت مراجعان است.
از همین حالا برایتان بگوییم که قبل از ورود به کتابخانه خودتان را برای تماشای یک فضای متفاوت آماده کنید؛ زیرا این کتابخانه بیشتر شبیه یک سالن بزرگ با سنگهای مرمر و سقف گنبدی شکل است و در نگاه نخست حتما شما را یاد شبستانهای اماکن مذهبی و تاریخی خواهد انداخت. حوض سنگی پر از آب و طراوت گلدانهای اطراف آن هم منظره خاصی برای کتابخوانی و کتابگردی شما فراهم خواهد آورد. این شما و این کتابخانه ملی کرمان. خوش بگذرد.
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست