پاسخ به:راه اندازی کسب و کار اینترنتی با 100 اسکناس هزار تومانی!
جمعه 11 آبان 1397 12:04 PM
امروز در حال تهیه این مقاله در مورد راه اندازی کسب و کار اینترنتی هستم دلار چندین بار از مرز ۱۵ هزار تومان هم عبور کرد و خیلی از کسب و کارهای قدیمی ضربات کاری خوردن و برای ادامه به مشکل برخورد کردن.
شاید با خودتون فکر کنید که راه اندازی کسب و کار اینترنتی واقعا سرمایه خیلی زیادی نیاز داره اما بهتون اثبات میکنم که راه اندازی یه کسب و کار اینترنتی موفق و پرسود که میتونه شما رو به استقلال مالی برسونه فقط سرمایه گذاری به اندازه ۱۰۰ اسکناس هزار تومانی نیاز داره و بس.
اگه هنوز قانع نشدید و احساس میکنید که اینکار نشدنیه این مقاله برای شماست.
برای اینکه به اهمیت راه اندازی کسب و کار اینترنتی پی ببرید ابتدا ببنیم نحوه راه اندازی یه کسب و کار توی بازار چجوریه و به چه امکاناتی نیاز داریم و درنهایت به نحوه راه اندازی کسب و کار اینترنتی و مزایای اون میپردازیم.
روزی روزگاری یه دختر خانم سانتال مانتالی بود بنام پرنسس خانوم که خواستگار زیاد داشت و خوابو از چشم همه پسرا گرفته بود!!!.دو تا ازین خواستگاراش بنام های سعید و محسن خیلی سریش بودن و احساس میکردن نمیتون بدون اون به زندگی ادامه بدن و بعد از یه مدتی به رقیب عشقی همدیگه تبدیل شده بودن.خلاصه به آب و آتیش میزدن تا بتونن با پرنسس قصه ما ازدواج کنند و خوشبخت بشن.
بابای پرنسس قصه ما هم برای اینکه عدالت رو بین خاستگارا رعایت کرده باشه تصمیم گرفت به هر کدومشون یک سال وقت بده تا اینکه برن و کسب و کاری رو شروع کنن و در پایان سال هر کدوم که نقدینگی بیشتری و درامد بیشتری داشت ، دخترش رو به عقد اون شخص در بیارن.
اما این دو رقیب عشقی هر کدوم تصمیم گرفتن برای اینکه به درآمد بیشتری برسن دو تا مسیر متفاوت رو انتخاب بکنن:
آقا محسن تصمیم گرفت بیاد و توی بازار سنتی کسب و کار خودشو راه اندازی کنه.
آقا سعید هم راه اندازی کسب و کار اینترنتی رو در دستور کارش قرار داد.
اقا محسن با مشورت دوستاش و نصیحت های بزرگترا تصمیم گرفت که توی بازار یه دهنه مغازه اجاره کنه و یه نوشت افزار فروشی رو افتتاح کنه.(البته بابای اقا محسن یه ذره وضعش خوبه و تمام هزینه های شروع این بیزنس پسرشو تقبل کرده و از بابت نقدینگی غصه ای ندارن)
آقا محسن برای اینکه فروشگاه خودشو توی بازار افتتاح کنه باید مبلغی بعنوان سرمایه اولیه و مبلغی هم بعنوان سرمایه در گردش برای خودش دست و پا میکرد همینطور مبلغی هم بعنوان هزینه های جانبی.بنابراین شروع کرد به تهیه یه لیست از هزینه هایی که باید انجام میداد:
سرمایه اولیه:
۱-مبلغ ۱۰ الی ۲۰ میلیون تومان برای رهن یه دهنه مغازه توی بازار(مغازه بهمراه انبار کوچک)
۳-مبلغ ۲۰ میلیون تومان سرمایه اولیه برای خرید اجناس داخل مغازه
۴-مبلغ ۵ میلیون آماده سازی فضای داخل و قفسه بندی+روشنایی+خرید میز و صندلی و یه سیستم
۵-هزینه های مربوط به گرفتن جواز کسب از صنف مربوطه تقریبا ۱ میلیون تومان
کل سرمایه اولیه بطور متوسط=۴۰ میلون تومان
سرمایه در گردش:
۱-مبلغ ۱۰ میلیون تومان بعنوان تنخواه یا سرمایه در گردش برای اداره فروشگاه نوشت افزار
کل سرمایه در گردش=۱۰ میلیون تومان
هزینه های جانبی
۱-هزینه آب + برق + گاز+ تلفن +اینترنت ماهیانه مبلغ ۲۰۰ هزار تومان
۲-ماهانه مبلغ ۵۰۰ هزار تومان بعنوان کرایه مغازه
۳-هزینه عوارض شهرداری+عوارض مالیات و ارزش افزوده (یکبار در طول سال پرداخت میشه ولی بطور متوسط هر ماه ۱۰۰ هزار تومن در نظر بگیرید)
هزینه های جانبی ماهانه=۸۰۰ هزار تومان
آقا محسن لیست طرح کسب و کار خودشو به ددی(حضرت پدر) تقدیم کردن و ددی هم ۵۰ میلیون تومان به حسابش واریز کرد که بتونه کسب و کارشو شروع کنه تا بتونه درآمدشو افزایش بده و با پرنسس ازدواج کنه.
همونطور که از محاسبات اولیه مشخصه اقا محسن توی ماه داره ۸۰۰ هزار تومن بابت کرایه و آب و برق و… پرداخت میکنه(البته شما شخصی رو در نظر بگیرید که میخاد توی بازار با وام گرفتن از وام ها شروع کنه.قطعا هر ماه بالای ۲ میلیون تومان بدهکاره!!!)
بنابراین باید دست کم بالای ۳ میلیون تومان سود بکنه تا بعد از پرداخت بدهکاری هاش ۲ میلیون تومانی براش باقی بمونه.
آقا محسن فروشگاه نوشت افزار خودشو افتتاح کرد و شروع به فعالیت کرد.کاسبی توی بازار بعضی روزا خوب بود و فروش زیادی زیادی داشت و بعضی وقتا بازار راکد بود.مثلا توی ۳ ماه تابستون تقریبا درآمد مغازه و هزینه هاش سر به سر میشد.یعنی توی ماههای تیر و مرداد و شهریور چون مدرسه ها و دانشگاهها تعطیل بودند فروش مغازه پایین بود.همین اتفاق توی اسفند میفتاد.
یعنی توی ۴ ماه در سال فروشگاهش فروش پایینی داشت در عوض ماههایی بود که دو یا سه برابر بقیه ماهها درآمد داشت.
بطور متوسط هر ماه بعد از پرداخت کرایه و هزینه برق و تلفن و … سود خالص تقریبا ۲ میلیون تومان باقی میموند.که در طول در خوشبینانه ترین حالت مبلغ ۲۴ میلیون تومان درآمد کسب میکنه.
حالا بریم سروقت اقا سعید.اگه اقا سعید بتونه بیشتر از ۲۴ میلیون توی سال درآمد بدست بیاره احتمالا اونه که با پرنسس لاو میترکونه وگرنه باید شاهد ازدواج پرنسس و آقا محسن باشه.
از اونجایی که آقا سعید پول و سرمایه آنچنانی نداشت و باباشم سالها قبل به رحمت خدا رفته بود و تموم دار و ندارش یه لپ تاپ بود تصمیم به راه اندازی کسب و کار اینترنتی گرفت ،و با تحقیقات مفصلی که انجام داد متوجه چند موضوع شد:
۱-ایران در رده ۱۳ سیزده کشور اول دنیا از نظر تعداد کاربران اینترنتی در کل دنیا رو داره
۲-از ۸۰ میلیون جمعیت ایران بالای ۶۰ میلیون نفر به اینترنت دسترسی دارند.
۳-ضریب رشد اینترنت توی ایران بالای ۷۰ درصده
و همه این آمارها براش یه معنی بیشتر نداشت.
از اونجا که اقا سعید بچه خیلی باهوشیه از یه کانالی متوجه شد که اقا سعید درآمدش توی سال تقریبا ۲۴ میلیون میشه و اگه باخاد با پرنسس ازدواج کنه باید بالای ۲۴ میلیون درامد داشته باشه تا از رقیب عشقی خودش جلوتر بیفته.
اول فکر کرد که باید درامدشو توی یه سال به ۳۰ میلیون تومان برسونه تا موفق بشه با دختر رویاهاش ازدواج کنه.
بعد با خودش فکر کرد اگه این خبر اشتباه باشه و درامد محسن بیشتر از ۲۴ میلیون تومن باشه چی؟اگه این عدد ۲۴ میلیون تومن برای گمراه کردن اون باشه چی؟انوقت یه عمر باید حسرت بخوره!
پیش خودش فکر کرد و گفت نهایتش محسن ۵۰ میلیون تومان توی بازار الان میتونه درامد داشته باشه.برای اینکه موفقیتش حتمی باشه اومدو پیش خودش اینجوری هدف گذاری کرد:
کسب درآمد ۶۰ میلیون تومانی در یک سال از طریق راه اندازی کسب و کار اینترنتی
آیا واقعا میتونست توی یه سال به ۶۰ میلیون تومان درآمد برسه؟(البته این نکته رو بگم که کسب و کار های اینترنتی همین الان توی نت فارسی در حال فعالیت هستند که این مبلغ رو توی یه ماه یا خیلی کمتر دارن بدست میارن و این اعداد براشون شبیه پول خرده!!!)
آیا طمع نکرده بود؟
آیا خیلی بلندپروازی نکرده بود؟
همش با خودش فکر میکرد شاید لقمه بزرگتر از دهنش برداشته؟
بهتره نیست بجای اینکه کل طول روزشو پشت مانیتور باشه ، مثل محسن بره یه جا تو بازار یه کاری واسه خودش دست و پا کنه؟
اما اگه واقعا این خبرها و شنیده ها صحت داشته باشه چی؟
آیا چند سال بعد حسرت این روزها رو نمیخورد که چرا یه تحقیق ساده نکرده بود و این فرصت بسیار عالی رو از دست داده؟
با خودش گفت:”من که سرمایه ای ندارم که مثل محسن بخام ترس داشته باشم که از دستم بره!سنگ مفت ، گنجشک مفت.بنابراین شروع کرد و استارت کارشو زد و تصمیم گرفت کسب و کار اینترنتی خودشو راه اندازی کنه.
اولش سرگردون بود و دقیقا نمیدونست برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی چه مراحلی رو باید طی کنه تا موفق بشه.اما آقا سعید قصه ما نیومده بود که ببازه بلکه هدفش فقط موفقیت توی کسب و کار اینترنتی و ازدواج با پرنسس زیبا بود.
چند ماهی رو وقت گذاشت و توی سایت های موفق ایرانی و خارجی جستجو کرد تا بتونه سرنخ های اولیه رو بدست بیاره.
مدام تحقیق میکرد و هرچی مقاله و دوره راجب راه اندازی کسب و کار اینترنتی دستش میومد مطالعه میکرد.
با خودش فکر میکرد شاید منظور از راه اندازی کسب و کار اینترنتی تبدیل شدن به شاخ اینستاگرام با میلیونها فالوور یا یه کانال تلگرامی با صدها هزار عضو باشه.اما هرچی جلوتر میرفت بیشتر متوجه میشد که راه اندازی کسب و کار اینترنتی اصولی داره که باید اونها رو اجرا کنه تا به موفقیت برسه.
با تحقیقاتش به این نتیجه رسید که برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی باید مراحل زیر رو طی کنه:
گام اول:تولید محتوا رایگان و با کیفیت
گام دوم:جذب ترافیک هدفمند
گام سوم:تولید محصول
گام چهارم:بازاریابی محصول
گام پنجم:فروش
بعد نشست و امکاناتش و داشته هاشو پیش خودش حساب و کتاب کرد:
۱-یه دستگاه لپ تاپ
۲-یه خط اینترنت ADSL
۳-یه گوشی موبایل که البته میشد از دوربینش استفاده کرد و فیلم باهاش ضبط کرد
۴-البته مهمترین داشته هاش عشق به پرنسس و اشتیاق فراوان برای موفقیت بود.
توی قدم بعدی اومد و حساب و کتاب کرد و با خودش گفت برای اینکه بتونه ۶۰ میلیون تومان درآمد کسب کنه باید یه محصول تولید کنه و اونو از طریق اینترنت به فروش برسونه تا بتونه به موفقیت برسه.
با توجه به اینکه توی زمینه کار با کامپیوتر کمی مهارت داشت و اغلب زمانهای بیکاری و فراغت خودشو با کامپیوترش سپری میکرد و توی زمینه نرم افزار های آفیس (مثل ورد و پاور پوینت و اکسل و …) مهارت خوبی کسب کرده بود.
تصمیم گرفت که بیاد و یه محصول آموزشی در زمینه آموزش افیس(از قبیل آموزش نرم افزار ورد و پاور پوینت و اکسل و …)آماده کنه.
توی گام بعدی شروع کرد به تهیه پیش نویس تهیه محصول و گامهایی که باید طی میکرد تا یه محصول خوب و ارزشمند ایجاد کنه رو نوشت.
توی قدم بعدی شروع کرد به تولید محصول و از اونجایی که میدونست بهترین و ارزشمند ترین نحوه تولید محصول ، محصولات آموزش ویدیویی هست تصمیم گرفت یه محصول ویدیویی خوب و ارزشمند تهیه کنه.
گام بعدی ارزش گذاری روی محصول بود و برای قیمت ۵۰ هزار تومنو در نظر گرفت.
حالا آقا سعید یه محصول ۵۰ هزار داشت و میباید با راه اندازی کسب و کار اینترنتی خودش ۶۰ میلیون تومان از محل فروش این محصول آموزشی کسب کنه.
با یه حساب و کتاب سرانگشتی متوجه شد که برای موفقیتش باید تعداد ۱۲۰۰ بار این محصولو بفرشه!
شاید توی نگاه اول کمی سخت باشه اما اینطور نیست.
با خودش حساب کرد که توی میهن عزیزمون ۳۱ تا استان داریم و قراره به این ۳۱ استان ۱۲۰۰ محصول بفروشیم.
اگه عدد ۱۲۰۰ رو به تعداد استانها یعنی ۳۱ تقسیم کنیم به عدد ۳۹ میرسیم.یعنی باید به هر استان فقط ۳۹ تا از این محصول خودشو به فروش برسونه تا بتونه موفق بشه که البته عدد معقول و بسیار ناچیزیه و براحتی قابل دسترسی.
تازه این محاسبات فقط واسه یه محصول بود.اگه دو تا و یا چند تا محصول ارزشمند دیگه داشت احتمالا سودش چندین برابر بود….
طبق دستور العملی که داشت شروع به راه اندازی کسب و کار اینترنتی خودش کرد و هر روز نسبت به دیروز پیشرفت بیشتری میکرد و به موفقیت های چشم گیری دست پیدا کرد.
فرصت یکساله هر کدوم از این دو نفر تموم شد و هرکدوم که درآمد بیشتری کسب کرده بود برنده این مسابقه بود.
روز موعود فرا رسید و البته مشخص بود که برنده این مسابقه کدوم یکی از خاستگارا هست.
آقا محسن رفته بود توی بازار سرمایه گذاری کرده بود و با فراز و نشیب های زیاد و توی یه سال ۲۴ میلیون تومان سود کسب کرده بود
آقا سعید با دست خالی اومد و با تکیه به مهارت ها و استعدادهای خودش ، کسب و کار اینترنتی راه اندازی کرده و چندین برابر محسن سود کسب کرد و در حال گسترش کسب و کار اینترنتی خودش هست.
اگه هنوز دقیقا اطلاع ندارید که برای راه اندازی یه کسب و کار اینترنتی موفق باید چه مراحلی رو طی کنید پیشنهاد میکنم مقالات زیر رو مطالعه بفرمایید:
دوست خوبم سعی کردم واقعیت های کسب و کار اینترنتی و سنتی رو با یه داستان برات تعریف کنم تا توی ذهنت موندگار بشه.راه اندازی کسب و کار اینترنتی خیلی ها رو به موفقت های بسیار بزرگی رسونده و تونستن به استقلال مالی برسن.
ممنون