آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر روایات
یک شنبه 9 اردیبهشت 1397 9:47 AM
خبرگزاری فارس، حجتالاسلام والمسلمین محمد تقی حاتمی (معاون پژوهشی بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج) استان تهران): یکی از وظایف مهم بندگان در مقابل پروردگار، شناخت آن وجود مقدس است. این معرفت زمانی به کمال میرسد که پیامبران خداوند ـ به ویژه پیامبر خاتم(ص) ـ را به خوبی شناخته باشند، این مهم نیز حاصل نمیشود؛ مگر با شناخت اوصیای او به خصوص آخرین حجّت الهی.
امام حسین(ع) به اصحاب خود فرمود: «ای مردم! همانا خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند، پس در آن هنگام که او را شناختند، بندگی او را خواهند کرد و آن هنگام که او را بندگی کردند، با عبادت او از عبادت غیر او بینیاز میشوند».
شخصی پرسید: «ای پسر رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، معنای شناخت خدا چیست؟» سالار شهیدان(ع) در پاسخ فرمود: «معرفت خدا عبارت است از اینکه اهل هر زمان امامی را که اطاعتش بر آنان واجب است، بشناسد»، بنابراین به روشنی معلوم میشود که شناخت امام، از معرفت خداوند جدا نیست؛ بلکه یکی از ابعاد آن است.
امیرمؤمنان علی(ع) در این باره فرمود: «پیشوایان، مدیران الهی بر مردمند و رؤسای بندگان او هستند. هیچ کس ـ مگر شخصی که آنها را بشناسد و آنان نیز او را بشناسند ـ وارد بهشت نخواهد شد و کسی ـ جز آنکه آنها را انکار کند و آنان نیز او را انکار کنند ـ داخل دوزخ نشود»، اگر برای کسی این معرفت به دست آمد، هرگز تقدیم یا تأخیر ظهور مهدی آل محمد(ص) گرد ملال بر خاطرش ننشاند.
*آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان
1-محبت و دوستی امام
از برجستهترین آثار معرفت امام، محبت به آن وجود مقدّس است، این شناخت به هر میزان بیشتر باشد، محبت آنان فزونتر میشود و هر قدر محبت بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن انوار مقدس است، این هم سنخی نیز هر قدر افزایش یابد، نشان از تقرّب به ذات اقدس الهی است و این والاترین کمال است، از آنجایی که خود پیشوایان معصوم به مقام والای امام و امامت شناختی کامل دارند؛ وقتی سخن از یک امام پیش میآید، در نهایت بزرگداشت از او یاد میکنند.
رسول اکرم(ص) آن گاه که سخن از آخرین وصی خود به میان میآورد، در نهایت احترام از زیباترین واژگان محبت بهره برده، میفرماید: «پدر و مادرم فدایش باد که او هم نام من و شبیه من و شبیه موسی بن عمران است که بر او نورهایی احاطه دارد...».
حضرت حسین بن علی(ع) نقل کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف مهدی(عج) پرسید، ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از عشق و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت اشتیاق به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود: «وَأَوْمَأَ بِیدِهِ إِلَی صَدْرِهِ شَوْقاً إِلَی رُؤْیتِهِ»
خلاد بن صفار میگوید: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم به دنیا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛ «خیر! اگر او را درک کردم، در ایام زندگانی ام خدمتگزار او خواهم بود».
آن حضرت(ع) در روایتی دیگر فرموده است: «...أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لابْقَیتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الامْرِ»؛ «به درستی اگر من آن روز را درک میکردم، جانم را برای صاحب این امر نگه میداشتم».
امام علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: «پدر و مادرم فدای تو که هم نام جدّم و شبیه من و شبیه موسی بن عمرانی...».
2- نجات از مرگ جاهلی
در روایات فراوانی وارد شده است: «هر کس از دنیا برود و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است»، این روایت در مورد شناخت و معرفت تمامی ائمه(ع) صادق است؛ ولی در خصوص حضرت مهدی(عج) نیز روایاتی وارد شده است.
معاویة بن وهب گوید: «شنیدم از امام صادق(ع) میفرمایدکه رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ ماتَ لایعرِفُ اِمامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیةً»؛ «هر کس بمیرد در حالی که امام خودش را نمیشناسد، به مرگ جاهلی مرده است».
محمدبن عثمان عَمری گوید: از پدرم شنیدم که میگفت: من در حضور ابومحمد حسن بن علی بودم، از آن حضرت درباره این خبر ـ که زمین تا روز قیامت از حجّت خداوند بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است ـ پرسیده شد؛ فرمود: «إِنَّ هَذَا حَقٌّ کَمَا أَنَّ النَّهَارَ حَقٌّ»؛ «به راستی این درست است؛ چنان که روز درست است». به او عرض شد:ای فرزند رسول خدا! حجّت و امام بعد از شما کیست؟ فرمود: «پسرم محمد؛ او امام و حجّت بعد از من است، هر کس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. آگاه باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان میشوند و اهل باطل در آن هلاک میشوند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، دروغ میگویند، سپس خروج میکند و گویا به پرچمهای سپیدی مینگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتزاز است».
مرگ جاهلی؛ یعنی، مردنِ بدون شناخت خدا و رسول او، کسی که امام زمان خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت ـ که خدا و پیغمبر را نمیشناختند ـ خارج نشده است، بنابراین، اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت امام زمان(عج) منتهی نشود، فایدهای برای انسان نخواهد داشت و او را دین دار نمیکند.
شخصی از امام صادق(ع) پرسید: منظور از جاهلیت، جهل مطلق و نسبت به همه چیز است یا فقط نشناختنِ امام است؟ آن حضرت فرمود: «جَاهِلِیةَ کُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ ضَلَالٍ»؛ منظور، جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است.
پس نتیجه عدم شناخت امام زمان(عج) کفر و نفاق و گمراهی است. البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی امام زمان(عج) از سوی خدا باشد (بدون کوتاهی خود شخص). این حالت «ضلال» نامیده میشود و مرادف با «استضعاف» است، در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هر حال از هدایت الهی و دین داری محروم گشته است.
حالت کفر و نفاق مربوط به شخصی است که برایش معرفی الهی صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است، این دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز میدارد که کفر نامیده میشود و یا آن را مخفی میدارد که «نفاق» است، در هر سه صورت، شخص از مسیر عبودیت خداوند، دور افتاده و عاقبت به خیر نیست.
پس شناخت و پیروی از اهل بیت عصمت و طهارت، نه از باب تعبّد؛ بلکه به حکم عقل انسان است. چرا که انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد؛ مگر از طریقی که خودِ خداوند قرار داده است، جز از این راه، نمی تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود، مراجعه مردم به ائمه اطهار از باب مراجعه نادان به دانا است، این یک حکم عقلی است؛ همچنان که عاقل در امور مادّی و دنیوی خود، به دانا و متخصصِ آن مراجعه میکند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین گونه حکم میکند.