چرا نباید سگ در خانه نگهداری شود؟
یک شنبه 19 فروردین 1397 2:49 PM
از جمله موضوعاتی که بحث و گفت و گوی فراوانی پیرامون آن صورت می گیرد، ورود سگ به منزل و زندگی کردن با این حیوان است. بسیاری می گویند که اسلام نسبت به حیوانات مهربانی نمی کند و حتی این موجود را از حق حیات مستثنی می داند. این یکی از تهمت های بزرگ به این دین مبین است.
بحث اصلی درباره سگ همان حکمتی است که ما نمی دانیم. خیلی از دستورات اسلام حکمت هایی دارد که با عقل قابل فهم است و البته بخشی از آن هم برای انسان قابل فهم نیست. بسیاری از احکام شرعی برای دانشمندان که در لبه های مرز علم حرکت می کنند، به سختی قابل درک است. برای مثال کودکی که دستورات بزرگترش را درک نمی کند، باید آن را انجام دهد، هرچند به اشتباه در برخی اوقات از انجام آن طفره می رود اما کسی به او خورده نمی گیرد، چون درک درستی نسبت به حقیقت و دانایی بزرگترش ندارد.
نجاست سگ ربطی به وفاداری و یا بی گناهی آن ندارد. همانطور که نجاست بول، مدفوع و خون، ربطی به انسانیت انسان ندارد. انسانیتش محترم و عزیز، ولی خون و بول و مدفوعش نجس.
برخی افراد از "فلسفه نجاست سگ" سؤال مي کنند و مي خواهند بدانند آيا در اسلام، فقط "حکم نجاست سگ" بيان شده يا علاوه بر اين، به فلسفه اين حکم نيز اشاره شده است؟
عده اي نيز دم از حقوق حيوانات مي زنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ مي دانند!، از نگاه آنان سگ يک حيوان با وفا است و همين را دليلي براي طهارتش مي دانند.
اگر مفيد بودن و وفادار بودن سگ براي حکم به طهارتش کافي باشد، پس خون که حيات انسان با کمبود آن در خطر ميافتد، نبايد نجس باشد؟ آيا کسي در فوايد و نياز انسان به خون و همچنين در نجس بودن آن شک دارد؟ آيا به بهانه اينکه انسان اشرف مخلوقات هست، ميتوان نجاست خون او را انکار کرد؟
آيا در قرآن که کاملترين کتاب آسماني است به نجاست سگ اشاره اي شده است يا نه؟
در قرآن کريم در سه مورد از سگ سخن گفته شده؛ (2)
در این سه موضوع در قرآن کریم سخن از سگ به ميان آمده، امّا در آن نه اشاره به طهارت سگ شده نه نجاست آن. با توجه به اینکه قرآن دلالتي بر نجاست و طهارت سگ ندارد، آيا مي توان نتيجه گرفت که پس سگ نجس نيست؟
آيا همه احکام بايد در قرآن ذکر شده باشند؟ آيا مي توان حکمي را فقط بخاطر عدم ذکر آن در قرآن انکار کرد؟(3)
پاسخ اين است که:
اولاً: قرآن کريم در احکام فقهي معمولا به کليات بسنده کرده است. به عبارتي ديگر قرآن همچون قانون اساسي است که فروع قوانين مدني، حقوقي، جزائي و ... را در آن نمي توان يافت.
ثانياً: تبيين و تفسير آن را به پيامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) و به دنبال آن، امامان معصوم (علیهم السلام) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»(4) يعني اي پيامبر ما ذکر بر تو نازل کرديم تا براي مردم آنچه را بر ايشان نازل شد (قرآن) تبيين و تفسير نمايي و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بيان فرموده، از سخنان پيامبر(صلی الله و علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) اطاعت کنيم:«وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(5) يعني اي مردم هر چه را رسول الله(صلی الله و علیه وآله) به شما دستور داد ، اجرا کنيد و هر چه را نهي کرد باز ايستيد.
خلاصه اينکه براي به دست آوردن حکم شرعي، قرآن يکي از منابع استنباط احکام الهي مي باشد، علاوه بر کتاب آسماني ما، روايات معصومين(علیهم السلام) يکي ديگر از منابع است که اگر حکمي در قرآن ذکر نشده بود بايد به اين روايات رجوع شود.
روایات در باب بیان نجاست سگ در دو قالب بیان شده اند؛ رواياتي که به صراحت در آن واژه نجس آمده است و دسته ای دیگر رواياتي که واژه نجس در آنها ذکر نشده، امّا با قرائن موجود در آن، نجاست سگ اثبات مي شود. در اين روايات، روش برخورد با سگ همانند روش بر خورد با نجاسات ديگر، بيان شده است.(6)
نجاست سگ به معنی پلیدی ظاهری است که تمام اجزاء سگ اعم از پوست، گوشت و موی آن نجس است و هر چیز مرطوبی که به سگ برخورد کند؛ نجس می شود. ولی در حقیقت و واقع، آیا سگ موجود پلید و بی خاصیتی است یا نه؟ نمی شود این را ادعا کرد. چون سگ مخلوق خداست. سگ مثل خون، نجس العین است. خون فواید زیادی دارد و بدون خون هیچ موجود زنده ای دوام نمی آورد؛ ولی نجس است. نجاست سگ ربطی به وفاداری و یا بی گناهی آن ندارد. همانطور که نجاست بول، مدفوع و خون، ربطی به انسانیت انسان ندارد. انسانیتش محترم و عزیز، ولی خون و بول و مدفوعش نجس.
مساله نجس بودن سگ، غير از حرمت نگهداري از آن است . نگهداري از سگ براي کساني که استفاده عقلايي از آن ندارند، کراهت شديد دارد؛ و در روايات، امري ناپسند دانسته شده است. (7) بنابراين نگهداري سگ براي نگهباني و شکار، و سگي که امروزه مورد استفاده پليس و نيروهاي امداد مي باشد، مکروه نيست. (البته اين به معناي عدم نجاست اين سگ ها نمي باشد.)
در بعضي از روايات آمده است که خانه اي که در آن سگ است، ملائکه وارد نمي شوند. اين کراهت سبب مي شود که حتي نماز خواندن در چنين خانه اي مکروه باشد.(8)
اگر مفيد بودن و وفادار بودن سگ براي حکم به طهارتش کافي باشد، پس خون که حيات انسان با کمبود آن در خطر ميافتد، نبايد نجس باشد؟ آيا کسي در فوايد و نياز انسان به خون و همچنين در نجس بودن آن شک دارد؟ آيا به بهانه اينکه انسان اشرف مخلوقات هست، ميتوان نجاست خون او را انکار کرد؟
از مجموع روايات استفاده مي شود که نگهداري سگهاي مفيد مثل سگ نگهبان، با وجود اينکه کراهت ندارد،(9) امّا و خانهاي جداگانه براي سگ ساخته شود.
و اگر در برخي روايات از نگهداري سگ هاي مفيد هم نهي شده، در صورتي است که محل زندگي او جدا نباشد. اما نگهداري سگ هاي ديگر ـ غير از سگ شکاري و سگ نگهبان و هر سگي که براي کارهاي عقلايي بکار گرفته مي شود ـ کراهت داشته و ناپسند است.
اسلام دين تعادل و ميانه روي است. اين اعتدال و ميانه روي را به وضوح مي توان در دستورات اسلامي مشاهده کرد. هرچند در اسلام، سگ حيواني نجس است، امّا اين سبب نشده تا حقوق او به عنوان يک حيوان، نقض شود. رعايت حقوق سگ به اين نيست که به آن دست بزني ، و او را مونس و هم بازي خود قرار دهي! بلکه با رسيدگي به آب و غذايش و آزار نرساندن به او، حقوقش را رعايت کرده اي.
در کتب فقهي آمده است: اگر شخصى، به مقدار وضو گرفتن آب داشته باشد، و بترسد که اگر با آن وضو بگيرد، دچار تشنگى شود، بر او واجب است که تيمم کند و آب را براي نوشيدن نگه دارد. صاحب جواهر(قدّس سرّه)، پس از نقل اين فتوا مى نويسد: «وکذا الحيوان اذا کان کذلک وان کان کلبا»(10) (اگر از تشنگى حيوانى نيز بترسد، حکم همين است، گرچه آن حيوان، سگ باشد.)
در بعضي از روايات از اذيت و آزار سگ منع شده، در دسته اي ديگر به اطعام و سيراب کردن سگ توجه شده است. علاوه بر اين رواياتي هستند که قاتل سگ را ملزم به پرداخت ديه ميکند. از اين روايات نيز شايد بتوان حق و حقوقي براي سگ در اسلام ثابت کرد. هرچند عدهاي مي گويند: روايات ديه سگ، حقي را براي اين حيوان ثابت نکرده بلکه تنها خسارت مالي صاحبش را جبران ميکند،(11) امّا با در نظر گرفتن همه روايات، خلاف اين مطلب ثابت مي شود چرا که ديه انسان را نيز به وليّ او مي پردازند امّا اين سبب نمي شود خود آن شخص ارزش و قدري نداشته باشد. پس وقتي در دين اسلام براي سگ ديه قرار داده مي شود، مي توان نتيجه گرفت که به اين حيوان، ارزش و بهايي داده شده است و پرداخت ديه به صاحب آن جبرانگر همين بهاء و ارزش فوت شده است.
پی نوشت:
1- كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، علاء الدين علي بن حسام الدين المتقي الهندي البرهان فوري، المحقق : بكري حياني - صفوة السقا، ج1 ،ص 391ح 1125.
2- تفسير نور، محسن قرائتى، ج5، ص150، نكته ها/سوره کهف، آیه 18/ تفسير نمونه، مكارم شيرازى ناصر، ج12، ص370، تفسير: موقعيت دقيق اصحاب كهف./ سوره اعراف، آیه 176./ تفسير نمونه، مكارم شيرازى ناصر، ج7، ص14، دانشمندى كه در خدمت فراعنه در آيد. / سوره مائده، آیه 4.
3- عدد رکعات نماز ـ دو رکعت صبح، چهار رکعت ظهر، چهار رکعت عصر، سه رکعت مغرب و چهار رکعت عشاء ـ در قرآن ذکر نشده است، با اينکه از مسلمات بوده و اختلافي در آن نيست.
4- نحل/44.
5- حشر/7.
6- وسائل الشيعة ج1 ص225.
7- معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي، واژه سگ.
8- بحارالانوار، ج 62، ص 53. ـ توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئله 105.
9- مفتاح الکرامة 8/85 ـ کتاب المکاسب 1/ 197 ـ جواهر الکلام 22/138.
10- جواهرالکلام ، ج5/ ص114.
11- انصاري، شيخ مرتضي، کتاب المکاسب، انتشارات علامه، ص 7، دو سطر به آخر.
منابع:
سایت حوزه
سایت پرسمان
سایت مشرق
سایت آیت الله مکارم شیرازی
سایت پاسخگو