روشهای متفاوت برای بهبود خلاقیت فردی
یک شنبه 5 فروردین 1397 5:59 PM
برترین ها - ترجمه از حمید پاشایی: خلاق بودن کار بسیار سختی است؛ باید روی خلاقیت خود کار کنید تا فعال باقی بماند. ولی اگر حواستان نباشد که هر از گاهی تغییراتی در شرایط به وجود آورید، ممکن است خلاقیت شما نیز تحت تأثیر قرار بگیرد.
اگر بیش از اندازه به شرایطی یکسان عادت کرده اید، یکی از روش های زیر را برای بهبود خلاقیت خود امتحان کنید.
1. طوفان فکری «جی. کی. رولینگ»: گفته می شود جی. کی. رولینگ سفر دوردست خود به خلق مجموعه داستان های هری پاتر را با نوشتن یادداشت روی دستمال های کاغذی شروع کرد. چه این ماجرا درست باشد چه غلط، به هر حال تمرینی عالی برای سریع نوشتن یادداشت هایی است که بسیار پر مفهوم هستند. حتماً می دانید که نوشتن روی دستمال کاغذی چقدر آزار دهنده است، چرا که سطح آن اصلاً مناسب نیست. همین باعث می شود چیزی که روی آن می نویسید بسیار خاص تر باشد. به کافه یا رستورانی بروید، فنجانی قهوه سفارش دهید، و این کار را امتحان کنید.
2. هر روز 10 ایده را بنویسید: این یکی از استانداردترین و بهترین تمرین ها برای تقویت خلاقیت است. هر روز، 10 ایده ای که به نظرتان می آید دنبال کردنشان سرگرم کننده باشد را بنویسید. نگران نباشید که این ایده ها چقدر به زمان و بودجه نیاز دارند، یا اینکه اصلاً شاید واقع گرایانه نباشند. فقط بگذارید ذهنتان سرگردان شود و چیزی را ببیند که باور دارد می تواند واقعی شود. شگف زده خواهید شد که بعد از چند روز، چقدر ایده های عالی به سمتتان سرازیر خواهد شد.
3. در مورد هر ایده ای که احتمالاً جواب نخواهد داد، طوفان فکری کنید: این یکی مثل این می ماند که برعکس به سمت خلاقیت حرکت کنید. دفعه بعد که در جلسه ای هستید و گفته می شود که «بیایید تمام بهترین ایده هایمان را بنویسیم»، اگر چیزی به ذهنتان نیامد، سعی کنید مسیر دیگر را امتحان کنید. هر چیزی که «احتمالاً جواب نخواهد داد» را بنویسید. خنده دار است که این کار اغلب منتهی به راهکاری بدیهی و فوق العاده می شود که «به قدری می تواند دیوانه کننده باشد که جواب دهد.»
4. با دست غیر مسلط خود بنویسید: وقتی با دست غیر مسلط خود شروع به نوشتن کنید، از از اینکه نوشتنتان آهسته (و نامرتب) است به قدری آزرده خاطر می شوید که در واقع به طور ناخودآگاه کلمات را حذف می کنید تا به اصل چیزی برسید که واقعاً می خواهید بگویید. نتیجه نهایی؟ نوشته ای بسیار کوتاه و در عین حال برانگیزنده. حتماً این کار را امتحان کنید.
5. چیزی که می خواهید بگویید را رسم کنید: حتی اگر تصویرگر نیستید، باز هم می توانید از نمادها و شکل های ساده به جای کلمات برای انتقال پیام خود استفاده کنید. اگر قصد دارید تشخیص دهید که چگونه پروپوزال، فصلی از کتاب یا پرزنتیشنی را سازماندهی کنید، سعی کنید به جای نوشتن ایده خود آن را رسم کنید. کلمات در نهایت خودشان آشکار خواهند شد.
6. تمام ایده خود را در حافظه خود جای دهید: به جای اینکه جلوی دفترچه یادداشت خود بنشینید و سعی کنید همه چیز را روی کاغذ بیاورید، پیام خود را در حافظه خود جای دهید. اگر به اندازه کافی این کار را انجام دهید، دو اتفاق می افتد: اول اینکه، شما خود به خود هر چیزی که ارزش به خاطر سپاردن نداشته باشد را حذف خواهید کرد (جنبه ای مثبت)، و دوم، همه چیز را کوتاه و خلاصه نگه می دارید چرا که در غیر این صورت قادر نخواهید بود آن را به خاطر بسپارید. سپس، وقتی که همه چیز را به آن شکلی که خواستید در آوردید، آن را بنویسید.
7. در هنگام نوشتن، حرف بزنید: به ایده خود صدا دهید. بعضی وقت ها نشستن در سکوت و کار کشیدن از مغزتان به ضرر شما جواب می دهد. آن را با صدای بلند بیان کنید. آن را بشنوید. آن را احساس کنید. با آن بازی و کار کنید. به خصوص اگر نویسنده هستید، کار نهایی خود را با صدای بلند بخوانید. با استفاده از صدای واقعی خود به عنوان نوعی ابزار، مطمئن باشید که به نتیجه ای شگفت انگیز دست پیدا خواهید کرد.
8. با یک قلم، قدم بزنید: فقط قلم، بدون دفترچه یادداشت. اگر ایده ای واقعاً عالی به ذهنتان آمد، آن را روی دست خود بنویسید. مجدداً، در اینجا هم خلاصه نویسی را تمرین می کنیم. وقتی دفترچه یادداشتمان را با خود حمل می کنیم بعضی وقت ها احساس اجبار می کنیم که هر چیزی که به ذهنمان می آید را بنویسیم. ولی اگر فقط یک قلم داشته باشید، بیشتر دقت می کنید که چه چیزی را لازم است بنویسید. خلاصه نویسی معمولاً ساده ترین (و بهترین) چیزها را آشکار می کند.
9. «طوفانی از ایده ها» داشته باشید: شیوه کار این گونه است که افراد گروه در یک اتاق جمع می شوند، یک نفر در کنار تخته قرار می گیرد، و همانطور که افراد ایده های خود را مطرح می کنند، همه این ایده ها روی تخته نوشته می شوند. بعد از 15 دقیقه، افراد دور بهترین ایده ها خط می کشند، و به صورت گروهی در مورد هر یک از آن ها به تفصیل صحبت می کنند و نظر خود را با صدای بلند مطرح می کنند که چگونه می توان به آن ایده رنگ و بوی واقعیت داد.
10. بخوانید: این کار بسیار ساده است، ولی معمولاً به آن بهای کافی داده نمی شود. بسیاری از افراد سعی می کنند که در خلأ، خلاق باشند. آن ها به تنهایی در اتاقی می نشینند، با مداد خود روی میز ضربه می زنند و منتظر می مانند که جرقه ای به ذهنشان خطور کند. ولی ایده خلاقانه واقعاً به این شکل رخ نمی دهد. در عوض، سعی کنید که هر چیزی پیرامون چالش مورد نظر خود را بخوانید. در این باره بخوانید که بقیه مردم در مورد این موضوع خاص چه کار کرده اند، کیس استادی های مختلف را بخوانید، در مورد تاریخ هر چیزی که تلاش دارید حل کنید بخوانید، و خلاصه آنقدر بخوانید تا پاسخ خودش را نشان دهد.
11. از هر گونه تکنولوژی فاصله بگیرید: مجدداً این کار نیز معمولاً مورد غفلت واقع می شود و به ندرت انجام می شود چرا که انجامش واقعاً چالش برانگیز است. دفعه بعد که خود را در بن بستی از خلاقیت می بینید، مثلاً در روز آخر هفته، صبح زود از خواب بیدار شوید، و خود را از دسترس همه خارج کنید. گوشی خود را خاموش کنید و آن را در کشو قرار دهید. لپ تاپ خود را روشن نکنید. تمام روزتان را به دور از دنیای دیجیتال سپری کنید، و هر دفعه که وسوسه می شوید تا کاری انجام دهید یا حوصله تان سر می رود، قدم بزنید یا اینکه مطالعه کنید. مطمئن باشید که همان بعدازظهر، کلی ایده به سوی شما سرازیر خواهید شد.
12. در مقابل حضار، طوفان فکری کنید: همه ما دوستی داریم که همه چیز خود را با او مطرح می کنیم. می توانید از او به عنوان منبع استفاده کنید. اگر در پیدا کردن ایده دچار مشکل هستید، او را دعوت کنید، تخته وایت برد را بیاورید، او را پشت میزی بنشانید، و بگویید، «ببین، من فقط نیاز دارم که در مورد این با صدای بلند فکر کنم. بگذار توضیح دهم که چه فکری می کنم، و هر فیدبک یا ایده ای که به ذهنت رسید را مطرح کن.» زمانی که توضیح چالش را به پایان برسانید، به احتمال فراوان خودتان به جواب مورد نظرتان رسیده اید.
13. از شبکه های اجتماعی برای گرفتن فیدبک استفاده کنید: شبکه های اجتماعی دقیقاً برای همین کار استفاده می شود: گفتگو. به جای اینکه سه ماه سر خود را به دیوار بکوبید و سعی کنید به «ایده عالی» برسید، کافی است مسائل را در شبکه های اجتماعی تست و مطرح کنید و ببینید که مردم چه واکنشی نشان می دهد. از طریق تعامل با آدم ها، طوفان فکری کنید و بر اساس فیدبکی که می گیرید، ایده خود را اصلاح کنید.
14. در ساعات نامعمول بیدار شوید: این کار می تواند به شدت نامطلوب، ولی در عین حال واقعاً مؤثر باشد. اگر عادت دارید که ساعت 6 یا 7 صبح از خواب بیدار شوید، سعی کنید که ساعت 3 یا 4 صبح در تاریکی کامل بیدار شوید و روز خود را شروع کنید. اینکه به شکلی شدید سعی کنید به محیط اطراف خود وفق پیدا کنید، می تواند خلاقیت شما را شعله ور کند.
15. ایده خود را در قالبی کاملاً متفاوت ایجاد کنید: مثلاً اگر موسیقیدان هستید، چیزی که در حال نوشتن هستید را می توانید از طریق موسیقی (پیانو، آهنگ یا هر ابزارآلات دیگری) خلق کنید. این چالشی دیگر برای خلاصه نگه داشتن است، و چیز زیادی نیز در مورد احساسات زیرپوستی چیزی که در حال خلق هستید را آشکار می کند. موسیقی در عمل نوعی زبان است.
16. ایده خود را به شکل نامه بنویسید: اگر دچار مشکل هستید که چیزی را چگونه بگویید، یا اینکه نمی دانید چیزی که در حال خلق هستید را در واقع به چه کسی می گویید، آن را به عنوان نامه به یک نفر تصور کنید. یک نفر را در ذهن خود تجسم کنید: چگونه به نظر می رسد؟ چند سالش است؟ چه چیزی می خواهد بشنود؟ آن را طوری بنویسید که انگار دارید فقط و فقط با او صحبت می کنید، و صدا به صورت طبیعی خودش را آشکار خواهد کرد.
17. به صورت پیوسته خلق کنید: و در پایان، راز واقعی تمام طوفان فکری های خلاقانه این است که آن را به صورت مرتب و هر روز در هر شرایطی انجام دهید. این گونه است که خلاقیت شما فعال و زنده باقی می ماند.
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست