عروس؛ یا پنجه آفتاب
دوشنبه 18 دی 1396 9:35 AM
- تبیان
وساطتت در امر ازدواج سوای از نگاهی که دین به آن دارد، یک کار شیرین و جذاب است. اینکه به واسطه شما دو نفر به وصال هم برسند، کار قشنگ و دلنشینی است. گرچه فردِ واسطه گر فقط معرفی کننده دختر و پسر به همدیگر هستند و در بقیه موارد خود آنها تصمیم گیرنده اند
تجربه شیرین وساطتت گری همیشه بعد از آنکه دو طرف ملاک هایشان را می گفتند، کمی تلخ می شد. تجربه، مادری که باید عروسش را خودش از هر نظر تایید می کرد و تازه اجازه می داد پسرش هم دخترخانم را ببیند، تا وساطت هایی که خانواده موافق بودند دخترو پسر اول همدیگر را بپسندند و بعد اگر مشکلی نبود خانواده ها هم با هم آشنا بشوند. تجربه مادری که پسرش چهره آنچنان زیبایی نداشت اما در انتخاب دختر برای او به سراغ کسانی می رفت که چهره ماه رویی داشته باشند.
در همه ملاک های ازدواج، ملاک زیبایی بویژه از سوی خانواده های پسر و خود پسر بسیار برایم زجر آور بود. گرچه نمی توان منکر این شد که زیبایی و تحمل کردن چهره همدیگر از سوی دخترو پسر نیز باید در امر ازدواج مورد توجه قرار بگیرد اما نباید به مرزی اولویت اول لودن برسد. ولی متاسفانه امروزه شاهد این هستیم که در همه قشرهای خانواده ها، از مذهبی گرفته تا غیر مذهبی و تحصیل کرده و نکرده، همه آنچه را در نگاه اول می بینند زیبا بودن دختر است و بدون پرداختن به سایر ویژگی های دیگر با نداشتن چهره خوب، او را از گزینه های ازدواجی رد می کنند.
باورهای عمومی نشان میدهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانمها دارند و زنها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت میدهند.
در دانشگاه تنسی ایالات متحده روی گروهی از زوجهای همان كشور تحقیقی در ارتباط با روابط زوجین انجام شد. .تیم تحقیقاتی روی 82 زوج كار كردند؛ ؛ زوجهایی كه طی 6 ماه قبل ازدواج كرده و حدود 3 سال قبل از ازدواج با هم آشنا شده بودند. شركتكنندههای تحقیق بین 20 تا 25 سال داشتند. محققان گفتوگوی هر زوج در مورد یك مشكل شخصی را بهمدت 10 دقیقه فیلمبرداری كردند. فیلمها بعدا از این جهت ارزیابی شد كه آیا زوجها درمورد مشكلشان یكدیگر را حمایت میكردند و پشت هم را داشتند یا نه؟ این مشكلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن تغذیه سالمتر،شروع یك كار جدید و ورزش بیشتر را شامل میشد.
یك گروه از محققان زیباییهای ظاهری هر زوج را بین یك تا 10 كدگذاری كردند كه عدد 10 بهترین و كاملترین ظاهر را نشان میداد. تقریبا در یكسوم زوجها، زیبایی زنها بیشتر بوده، در یكسوم زیبایی مرد بیشتر بوده و سایر زوجها ظاهری تقریبا هم ردیف داشتند. بهطور كلی، در مواردی كه زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبتتر رفتار میكردند.نتیجه این تحقیق بسیار منطقی بهنظر میرسد؛ چراکه باورهای عمومی نشان میدهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانمها دارند و زنها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت میدهند.
اگر داشتن حدی از زیبایی و در واقع بهم آمدن دختر و پسر را تا حدی در ازدواج منطقی بدانیم، اینکه پسری با نداشتن چهره زیبا، برای ازدواج به دنبال دخترانی است که بسیار بسیار زیبا و در واقع پرنسس گونه باشد کاملا غیر منطقی و دور از ذهن است. در حالی که ما این امر را بسیار در بین خانواده ها و پسران شاهد هستیم.
همسر فقط ملکه سفید برفی
اگر تا چندین سال پیش ذایقه و سلیقه زیبایی میان ایرانیان از تنوع و چندگانگی برخوردار بود، امروزه رسانهها مدام در حال تعریف زیبایی هستند تا ذهن مخاطب را با هر نژاد و قوم و زبان و فرهنگ در رابطه با معیارهای زیبایی یکدست و یکنواخت کنند. به همین دلیل دختران هم ترجیح میدهند برای تطابق با فاکتورهای مدام تکرارشونده، دست به هر کاری زده تا مقبول و محبوب درجامعه قرار گیرند. و اگر مورد پذیرش پسری برای ازدواج نشدند آن علت عدم پذیرش، زیبا نبودن آنها نباشد. از این رو ، دخترانی که ممکن است از همه ابعاد اخلاقی، اعتقادی، تحصیلی و ... در درجه بالایی قرار داشته باشد اما از نظر ظاهری زیبایی چندانی نداشته و حاضر نباشند تا با هر قیمتی زیبایی برای خود بخرند، درصد قابل توجهی از دختران مجرد سن بالا را به خود اختصاص می دهند.
شاید گفتن نظر یکی از کاربران شبکه مجازی درباره زیبایی همسر آینده خالی از لطف نباشد؛ بهزاد دانشجوی کارشناسیارشد و 24 ساله است، در میان فاکتورهایش به اخلاق و اهل نماز بودن و کمتوقعی همسر آینده اشاره میکند. و در پاسخ به این سؤال که آیا زیبایی جز اولویت های اولیه او هست یا خیز؟ می گوید: اتفاقاً جدیداً به این موضوع فکر میکنم. بالاخره هیچکس همهچیز نداره. این روزا که بیشتر دغدغه ازدواج دارم و خواستگاری میرم، تصمیم بهتری میتونم بگیرم. مثلاً اگر دختری نماز بخونه و بیحجاب باشه، اما زیبا و در سطح مالی خودمون باشه، برام قابلقبولتر از دختریه که اهل نماز و حجابه، اما زیبا نیست. وی استدلالش این است که شاید بتوانم دختر را برای باحجاببودن قانع کنم، اما قیافه اش را که نمیتوانم عوض کنم. چنین استدلال هایی که اخلاق و رفتار را می توانیم تغییر بدهیم، پس خوشگل بودن کافی است، بسیار سطحی بینانه و غیرواقع نگری است چرا که حتی اگر بپذیریم چهره را با انواع و اقسام جراحی های زیبایی می توان تغییر داد، دگرگونی در اخلاق و رفتار و مطابق میل خود تغییر دادن فردی کاری بسیار دشوار و تا حدی غیر ممکن است.
فاجعه در اینجاست که علاوه بر خود پسران، خانواده های آنها به خصوص مادرشان نیز در انتخاب همسر برای فرزند خود به اولین چیزی که دقت می کنند این است که دختر خوشگل و خوش تیپ باشد. این در حالی است که مادرشوهر عزیز؛ توجه زیادی به اینکه پسرش تا چه میزان از زیبایی بهره مند است، ندارد .
شاید این قضیه را برای کسانی که اعتقادات محکم ندارند تا حدی بتوان پذیرفت اما کسانی که دارای حدی از اعتقادات هستند، باید بپذیرند زیبایی از معیارها و اولویت های سطح پایین ازدواج است. از سوی دیگر این مادرشوهرهای عزیز، در نظر بگیرند که به تعبیری پسر آنها شاهزاده زیبا روی سوار بر اسب سفید نیست که نباید به کمتر از ملکه سفید برفی خوش چهره قانع شوند. بلکه باید بپذیرند که پسر آنها ممکن است هر سطح نسبی از زیبایی را داشته باشند، مو دار یا کچل، با بینی بزرگ یا عقابی شکل، هیکلی چاق یا لاغر اندام، قدی کوتاه یا بیش از حد بلند، دندان ردیف شده و سفید یا دندانی کج شکل و مواردی از این دست که پسران و مادران آنها نمی بینند و فکر می کنند حتی اگر هر کدام از این شکل ها را داشته باشند بازهم باید سراغ ملکه سفیدبرفی بروند و او هم باید بدون هیچ تردیدی جواب بله را بدهد.
گرچه زیبا بودن بر اساس استانداردهای آن، معیارهایی در قد و هیکل و صورت و وزن دارد، اما به طور کلی زیبایی امری نسبی بین افراد است و در زمان ازدواج نیز باید با توجه به اینکه خودشان در چه سطحی از آن قرار دارند، همان سطح را هم برای طرف مقابل خود درنظر داشته باشند. نه آنکه وقتی مادرپسر ملاک های او را برای انتخاب همسر می گوید و زیبایی جز اولین آنهاست، با دیدن عکس پسر تعجب کنید که چنین آدمی با این قیافه چه توقعاتی دارد.
منابع: میگنا، مهرخانه