شب یلدا در شاهنامه
چهارشنبه 29 آذر 1396 4:26 PM
یکی از آداب و رسوم شب یلدا، شاهنامه خوانی است که فردوسی در شاهنامه از شب یلدا سخن گفته است. آسمونی در این مقاله در مورد شب یلدا در شاهنامه مطلب بسیار جالب و خواندنی آماده کرده است که دعوت می کنیم تا پایان همراهمان باشید.
شب یلدا در شاهنامه
شب یلدا درازترین شب سال است که در پایان پاییز می آید و زمستان را آغاز می کند و به شب چله نیز نامزد است. در این شب نمادین ایرانیان از زمانی دور به بیداری دور هم می نشینند تا ایزد مهر را در نبرد با دیو تاریکی یاری رسانند.
ریشه یلدا و سنت دیرینه ی آن بر می گردد به آئین مهر پرستی آریائیهای هند و ایرانی که تا پیش از ظهور دین زرتشت در ایران زمین رواج داشته است. از اینرو برای ریشه یابی آئین یلدا باید به دورانی بسیار کهن رجوع کرد که غیر از نجد ایران در بخش های وسیعی از سرزمین های اروپا را نیز در بر می گرفته است. ج.م.رابرتسون محقق انگلیسی در این ارتباط می گوید: دین مهر دینی است که نقش جدی در تاریخ پرورش دین مسیحیت داشته داست. کمی جستجو آشکار می کند که این دین کهن در دوران چند سده در امپراطوری روم گسترده ترین دستگاه دینی بوده است.
در داستان رستم و اسفندیار شاهنامه فردوسی یکی از انگیزه های دشمن ورزی گشتاسب با رستم بر سر نگرویدن وی به دین نوظهور بهی است. از اینرو اسفندیار پهلوان و مروج جنگ آور آن دین را به زعم خودشان برای گوشمالی رستم سرافراز و نام آور به سرزمین زابل گسیل می دارد و آنچه بعد از آن کار نابخردانه روی می دهد چیزی غیر از مرگ و خانه خرابی به بار نمی آورد.
مهر، در باور گذشته ی ایران و هند ایزد بزرگی بوده که نگهبانی از پیمان و دوستی را به عهده داشته است. در کهن ترین سندی که نام مهر در آن ثبت شده است انواع لوح های گلینی است متعلق به 1400 سال پیش از میلاد مسیح که در یکی از این الواح از میترا خدای بزرگ برای نگهبانی از پیمانی بین دوگروه از مردم یاری خواسته شده است.
درباره ی زاده شدن مهر اسطوره های مختلفی ثبت و ضبط شده است. لیکن آنچه که به مراسم شب یلدا نسبت می دهند زاده شدنی است که پس از نبردی دیر باز با دیو تاریکی و سرما چشم ها به دیدار روشنی بخش و گرما زای مهر روشن می گردد.
مهر در سنت دینی زرتشت در رده پایین تر از اورمزد قرار می گیرد و آفریده او محسوب می شود تا از آفرینش او در برابر هجوم اهریمن و دیوان پاسداری کند. مهر خدای پیمان است و پیمان ها و نظم و راستی را نگهبانی می کند. از خویشکاری او نظارت بر پیمان هاست، حتی پیمان میان اورمزد و اهریمن که پیمان آفرینش است و همچنین پیمان میان آدمیان مانند پیمان میان زن و مرد یا پیمان میان دو کشور.
او با هرکه پیمان را بشکند دشمنی می کند و در این صورت است که به خدای جنگ مبدل می شود. از اینرو سپاهیان ایران باستان پیش از رفتن به جنگ با کشورهای دشمن بر بالای اسب هایشان به درگاه مهر نیایش می کردند.
فروغ مهر پیش از بالا آمدن خورشید ظاهر می گردد و همراه او از شرق تا غرب را می پیماید و بر پیمان ها نظارت می کند و برای بهتر انجام دادن چنین وظیفه ای صفت خدای همیشه بیدار را دارد. از طرفی او دارنده ی دشت های فراخ است و هزار گوش و ده هزار چشم دارد و بازوانی بلند و توانا که می تواند به سوی همه جهان دراز شوند.
او پهنای هستی و مردمان را زیر نظر دارد تا کسی پیمان نشکند. جای او بر بالای کوه البرز است. بر تن زرهی زرین، بر دوش سپری سیمین و در دست گرزی گران دارد. بر گردونه ی مینویی ستاره نشانی با چهار اسب سفید نامیرا که نعل های زرین و سیمین دارند و ساخته ی سپند مینو هستند سوار می شود. در این گردونه نه هزار تیر و هزار نیزه و هزار تبر زین پولادین است. به هنگام حرکت گردونه، ایزد بهرام پیشاپیش او به صورت گرازی گام بر می دارد. او همچنین در داوری انجامین روان ها در پای پل چینود همراه با ایزد سروش و ایزد رشن شرکت دارد و بر قضاوت ها نظارت می کند.
مهر، نقش بسیار مهمی در آیین های دینی داشته است. بازمانده ای از آن ها جشن مهرگان است که در روز مهر (شانزدهمین روز ماه ) از ماه مهر برگزار می شود و در گاهشماری ایران باستان قرینه ی نوروز است و اهمیتی همپای آن دارد. نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر به تعبیری برای این است که نظارت نیمه ی دوم ماه بر عهده ی او گذاشته شده است. در سنت ها، آئین های شب چله (یلدا) را با آئین های مربوط به مهر ارتباط می دهند.
مهر پرستی رومی یا میترائیسم شباهت ها و تفاوت های در خور توجهی با پرستش مهر در ایران دارد. از میترائیسم در روم و کشورهای همجوار آن فقط نقش برجسته هایی باقی مانده است، ولی در ایران از طریق متن ها مهر را می توان شناخت. بنا بر نقش برجسته های به دست آمده در کشورهای غربی، مهر به صورت کودک از صخره زاده می شود با دشنه ای که روزی با آن گاو نر را می کُشد و با مشعل آتشی که نماد نوری است که با او به جهان می آید. اثری از این اسطوره در زیر ساخت پیکره فردوسی که به وسیلۀ استاد ابوالحسن صدیقی در سال 1338 ساخته شده در میدان فردوسی تهران به یادگار گذاشته شده است.
آئین مهر که پیش از ظهور مسیحیت به اروپا راه یافته بوده است بر پایه نیکویی و مردم پسندی در قرن چهارم میلادی توسط پیشوایان آن دین، زاد روز مهر (شب یلدا) با کمی اختلاف (25 دسامبر) روز تولد عیسی مسیح قرار داده شده است تا مسیحیان جهان به برکت آن روزها با شب زنده داری در شادی و خشنودی با ایرانیان همراه و همدل باشند.
فردوسی و گرامیداشت شب چله
جشن دانشی و کهن چله از دیرباز در میان ایرانیان روان بوده و هست و همه ساله با شکوه بسیار در میان خانواده های ایرانی برپا می شود . فردوسی بزرگ نیز به آیین های ایران زمین وابستگی بسیار داشته و در پاسداشت این جشن ها و آیین ها می کوشیده است .
فردوسی در پایان داستان اورمزد ساسانی ضمن اشاره به گذرا بودن این جهان ، دگربار از خواننده می خواهد که به این جهان گذرا و سپنجی دل نبندد و سپس اشاره به فرا رسیدن شب خجسته ی چله دارد و اینکه می باید این شب بلند را گرامی داشت :
چنین بود تا بود گردان سپهر
گهی پر ز درد و گهی پر ز مهر
تو گر باهشی مشمر او را به دوست
کجا دست یابد بدردت پوست !
شب اورمزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می
* “کجا” در مصرع چهارم به معنی ” که ” می باشد
* شب اورمزد = اورمزد یا هرمزد نام نخستین روز ماه در ایران باستان است .شب نخستین روز از ماه دی = شب چله )